اللّهُمَّ اجعَل ما يُلقِي الشَّيطانُ في رُوعي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي.[1]
سخن در تبیین این فراز نورانی از دعای مکارم بود که در آن، یکی از القائات شیطان برای گمراه کردن انسان، «تظنی» یعنی اعمال ظن و گمان دانسته شده است.
اشاره شد که یکی از اقسام تظنی شیطانی، سوء ظن به خدا است. شخص مؤمن باید وعدههای الهی را باور کند، نه اینکه احتمال دهد خدای متعال به وعدههای خود عمل نمیکند. در اینجا به برخی از نمونههای سوء ظن به خدا که در روایات آمده اشاره میکنیم تا خود را آزمایش کنیم و ببینیم آیا در زندگی، دچار بدگمانی به خدای سبحان هستیم یا نه؟
در روایتی نقل شده که امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) از پدرانش از رسول خدا (صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) چنین روایت نمود:
مَن تَرَكَ التَّزويجَ مَخافَةَ العَيلَةِ فَقَد أساءَ ظَنَّهُ بِاللّهِ عَزَّ و جَلَّ، إنَ اللّهَ عَزَّ و جَلَّ يَقولُ: ﴿إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾[2] .[3]
هر كس از ترس فقير شدن ازدواج نكند، به خداوند عز و جل گمان بد بُرده است. خداوند عز و جل مىفرمايد: «اگر تنگدستاند، خدا آنان را از فضل خويش، بىنياز خواهد كرد».
اگر در کشور ما که مدعی اسلام و تشیع و پیروی از اهلبیت هستیم، به این وعده خدا ایمان و اعتقاد داشتیم، نباید این قدر جوانان بدون همسر میماندند.
در روایتی دیگر ـ طبق نقل ـ امام کاظم (عَلَیْهِالسَّلامِ) میفرماید:
امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) جوياى يكى از شركت كنندگانِ در مجلس خود شد.
گفتند: بيمار است. پس به عيادت وى رفته و در كنار او نشست و او را سخت ناخوش يافت. به او فرمود:
أحسِن ظَنَّكَ بِاللَّه.به خدايت خوشگمان باش.
گفت: گمانم به خدا نيكوست؛ ليكن براى دخترانم اندوهگينم و چيزى جز غم آنها بيمارم نكرده است.
امام (عَلَیْهِالسَّلامِ) فرمود:
الَّذي تَرجوهُ لِتَضعيفِ حَسَناتِكَ ومَحوِ سَيِّئاتِكَ فَارجُهُ لِإِصلاحِ حالِ بَناتِكَ.[4]
خدايى كه براى چند برابر شدن [پاداش] نيكىها و پاك شدن بدىهايت به او اميد بستهاى، براى بهبود حال و روز دخترانت نيز به همو اميد ببند.
بحث فقهیموضوع: حکم عدول از تمتع به افراد
یادآوریبحث در فرع اول مسئله پنجم از مسائل مربوط به صورت حج تمتع بود. گفتیم فقهای شیعه بر خلاف فقهای اهل سنت، اتفاق نظر دارند که کسی که وظیفهاش حج تمتع است، نمیتواند اختیاراً به حج افراد یا قران عدول کند.
دلیل عدم عدول اختیاری از تمتع به افرادعلاوه بر اجماعی بودن این مسئله، ظاهر آیه شریفه نیز بر آن دلالت دارد، زیرا میفرماید:
﴿ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حٰاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ﴾.[5]
یعنی حج تمتع که حکمش بیان شد، برای کسی است که اهل مکه نیست. همچنین، این حکم طبق قاعده است، زیرا قاعدتاً عدول از یک واجب عینی به واجب دیگر جایز نیست.
افزون بر اینها، همان طور که شیخ طوسی نیز فرمود: روایات نیز بر این مطلب دلالت دارند. در اینجا به دو روایت اشاره میکنیم:
روایت اولوَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا أَبَا مُحَمَّدٍ كَانَ عِنْدِي رَهْطٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَسَأَلُونِي عَنِ الْحَجِّ فَأَخْبَرْتُهُمْ بِمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ بِمَا أَمَرَ بِهِ فَقَالُوا لِي إِنَّ عُمَرَ قَدْ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَقُلْتُ لَهُمْ إِنَّ هَذَا رَأْيٌ رَآهُ عُمَرُ وَ لَيْسَ رَأْيُ عُمَرَ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص.[6]
راویان این حدیث، غیر از «ابی العباس» که مجهول است، بقیه مشکلی ندارند، لذا روایت ضعیف السند است. «ابو بصیر» میگوید:
امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) فرمود: ای ابو محمد! عدهای از کاروانی از اهل بصره پیش من بودند. از من پرسیدند که تکلیفشان در حج چیست؟ به آنها از کاری که پیامبر (صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) انجام میداد و به آن امر مینمود، خبر دادم. گفتند: عمر [از مدینه آمد و] حج افراد انجام داد، گفتم: این نظر عمر بوده و نظر او مطابق عمل رسول خدا (صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) نیست.
روایت دوموَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ) عَنْ عَلِيٍّ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ لَيْثٍ الْمُرَادِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَا نَعْلَمُ حَجّاً لِلَّهِ غَيْرَ الْمُتْعَةِ إِنَّا إِذَا لَقِينَا رَبَّنَا قُلْنَا يَا رَبَّنَا عَمِلْنَا بِكِتَابِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ وَ يَقُولُ الْقَوْمُ عَمِلْنَا بِرَأْيِنَا فَيَجْعَلُنَا اللَّهُ وَ إِيَّاهُمْ حَيْثُ يَشَاءُ.[7]
راویان این حدیث همه ثقه و امامی هستند، لذا روایت صحیحه است. طبق این نقل، امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) میفرماید:
زمانی که پروردگارمان را ملاقات کنیم [برای کسانی که نائی هستند] حجی غیر از حج تمتع که برای خدا انجام شود، نمییابیم، میگوییم: پروردگاراً آن را در کتابت و سنت پیامبرت یافتیم؛ ولی مردم میگویند: طبق نظر خودمان عمل میکنیم. خدا نیز با ما و آنها هر طور که بخواهد برخورد میکند.
بنا بر این، از نظر شیعه اختلافی نیست که نائی، اختیاراً حق عدول از حج تمتع ندارد.
فرع دومموضوع این فرع، موردی است که از حکم قبلی استثناء میشود و آن در جایی است که به خاطر ضیق وقت، نمیتواند قبل از حج، عمره تمتع را انجام دهد. مثلاً هنگامی که میخواهد در مسجد شجره برای عمره تمتع محرم شود یا هنگامی که وارد مکه میشود، میبیند اگر بخواهد عمره تمتع را انجام دهد، نمیتواند به موقع اعمال حج را انجام دهد. در این صورت، جایز است، به وظیفه مکّی عدول کند، یعنی برای حج افراد محرم شود.
اینکه حدّ ضیق وقت چقدر است، در ادامه بحث خواهد آمد.
دلیل جواز چنین عدولی روایات باب 21 از ابواب «أقسام الحج» است که دو روایت آن را میخوانیم:
روایت اولمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: أَضْمِرْ فِي نَفْسِكَ الْمُتْعَةَ فَإِنْ أَدْرَكْتَ مُتَمَتِّعاً وَ إِلَّا كُنْتَ حَاجّاً.[8]
راویان این حدیث، همه ثقه و امامی هستند، پس روایت صحیحه است. «ابان بن تغلب» میگوید:
امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) ضمن حدیثی فرمود: نیت حج تمتع کن، اگر فرصت کردی تمتع به جا آوری [چنین کن] وگرنه حج [افراد] به جا میآوری.
روایت دوموَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ فَضَالَةَ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ الْحَائِضِ إِذَا قَدِمَتْ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ قَالَ تَمْضِي كَمَا هِيَ إِلَى عَرَفَاتٍ فَتَجْعَلُهَا حَجَّةً ثُمَّ تُقِيمُ حَتَّى تَطْهُرَ فَتَخْرُجُ إِلَى التَّنْعِيمِ فَتُحْرِمُ فَتَجْعَلُهَا عُمْرَةً قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ.[9]
«جمیل بن دراج» در این روایت صحیحه، میگوید:
از امام صادق (عَلَیْهِالسَّلامِ) در باره زن حائضی پرسیدم که در روز ترويه وارد مکه میشود؟ فرمود: در همان حال، به عرفات میرود، و اعمال خود را حج قرار میدهد، و پس از آن، تا زمانی که پاک شود، اقامت میكند، و آنگاه به سوى تنعيم حركت میکند، و محرم مىشود، و اعمال خود را عمره قرار میدهد. ابن ابی عمیر میگوید: همان طور که عایشه چنین کرد.
طبق این دو روایت و روایات مشابه، در حالت اضطرار و هنگامی که با انجام عمره تمتع به مناسک حج نمیرسد، جایز است از حج تمتع به حج افراد عدول کند.
در مقابل این روایات، روایت معارضی وجود دارد که میفرماید:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتَمَتِّعِ إِذَا دَخَلَ يَوْمَ عَرَفَةَ قَالَ لَا مُتْعَةَ لَهُ يَجْعَلُهَا عُمْرَةً مُفْرَدَةً.[10]
شیخ طوسی به اسنادش از «موسی بن قاسم» و او از «محمد بن سهل» و او از «زکریا بن آدم» نقل کرده که میگوید:
از امام رضا (علیه السّلام) درباره کسی پرسیدم که میخواهد روز عرفه حج تمتع به جا آورد؟ فرمود: نمیتواند حج متعه انجام دهد، بلکه آن را عمره مفرده قرار دهد.
طبق روایات قبلی، کسی که روز عرفه میخواهد، حج تمتع انجام دهد، چون فرصت انجام عمره تمتع را ندارد، باید به حج افراد عدول کند؛ ولی طبق این روایت، چنین شخصی، نمیتواند حج تمتع انجام دهد، بلکه عمره تمتعاش تبدیل به عمره مفرده میشود.
آیت الله صافی در کتابشان درباره این روایت، ابتدا اشکال سندی مطرح شده توسط مرحوم آیت الله گلپایگانی را نقل کرده و به آن پاسخ میدهد و سپس اشکال دیگری به آن وارد میکند. متن عبارت ایشان چنین است:
قال السيد الگلپايگاني قدس سره: «بأنه لا يصلح للمعارضة لما في سنده من الإشكال فأولا ضعيف بمحمد بن سهل فإنه مجهول الحال في كتب الرجال و إن استظهر بعض كونه إماميا أو موثقا و لكنه يحتاج إلى حدس قوي و ثانياً بزكريا فإنه في التهذيب ابن آدم و في الاستبصار ابن عمران و هو أيضا مجهول لم يذكر في كتب الرجال و إنما نقل عنه الشيخ هذه الرواية فقط و أما كونه زكريا بن آدم لكونه من شيوخ محمد بن سهل في روايات اخرى و احتمال وقوع السهو في نسخة الاستبصار فالقول به أيضاً يحتاج إلى حدس قوي».[11]
آقای گلپایگانی قدس سره میفرماید: این روایت صلاحیت معارضه [با روایات دیگر] را ندارد، زیرا در سند آن از دو جهت اشکال است: یک. به خاطر «محمد بن سهل» که در کتب رجالی مجهول الحال است، اگر چه برخی امامی یا موثق بودنش را استظهار کردهاند؛ ولی چنین امری، نیاز به حدس قوی دارد. دو. به خاطر «زکریا» که در تهذیب «زکریا بن آدم» آمده ولی در استبصار «زکریا بن عمران» که او نیز مجهول است و در کتب رجالی نامی از او برده نشده است، بلکه شیخ طوسی فقط این روایت را از او نقل کرده است. اما اینکه او «زکریا بن آدم» باشد و احتمالا در نسخه استبصار اشتباهی رخ داده باشد، چون در روایات دیگر وی از شیوخ «محمد بن سهل» است، این احتمال نیز نیاز به حدس قوی دارد.
آیت الله صافی در پاسخ میفرماید:
أما محمد بن سهل فاحتمال كونه ثقة إماميا قوي جداً لكونه من شيوخ بعض الأجلاء و اعتمادهم عليه مثل أحمد بن محمد بن عيسى و محمد بن على بن محبوب و موسى بن القاسم البجلي و أما «زكريا» فاحتمال كونه «ابن آدم» أيضاً قوي جداً لأنه من شيوخ محمد بن سهل في غير واحد من الروايات و أما زكريا بن عمران فلم ينتقل روايته عنه إلا في سند هذا الحديث على نسخة الاستبصار دون التهذيب فوقوع الاشتباه في نسخة الاستبصار قوي جداً. و أما ما ذكره في مقام تضعيف زكريا بن عمران بأنه نقل عنه الشيخ هذه الرواية فقط، ففيه إن كان مراده أن الشيخ لم يرو عنه غير هذه الرواية فهو في محله و إلا فقد روى في الكافي عنه في كتاب التوحيد و على كل حال لا يبعد القول باعتبار الرواية و صحة الاعتماد بسندها.[12]
احتمال اینکه «محمد بن سهل»، ثقه امامی باشد، بسیار قوی است، زیرا وی از شیوخ برخی از بزرگان و مورد اعتماد ایشان بوده است، مثل «احمد بن محمد بن عیسی» و «محمد بن علی بن محبوب» و «موسی بن قاسم بجلی. همچنین این احتمال که مراد از «زکریا»، «زکریا بن آدم» باشد نیز بسیار قوی است، زیرا وی در چندین روایت، از شیوخ «محمد بن سهل» است، در حالی که «زکریا بن عمران» فقط در سند این روایت و طبق نسخه استبصار آمده است نه تهذیب. بنا بر این، وقوع اشتباه در نسخه استبصار بسیار قوی است. اما اینکه ایشان در مقام تضعیف «زکریا بن عمران» فرمود: فقط شیخ این روایت را از او نقل کرده است، اگر مرادشان این باشد که شیخ، غیر از این روایت، روایت دیگری از او نقل نکرده است، درست است؛ وگرنه [اگر مقصود این باشد که تنها روایت نقل شده از او همین روایت شیخ است، صحیح نیست، زیرا] در کتاب التوحید کافی نیز از او روایت نقل شده است. به هر حال، بعید نیست که بگوییم: روایت معتبر است و اعتماد بر سند آن صحیح است.
بنا بر این، از نظر آیت الله صافی، روایت صحیح السند است، همان طور که در نرمافزار «درایة النور» نیز این روایت، صحیح ارزیابی شده است. بر این اساس، این روایت صحیح السند در تعارض با روایات صحیح السند دیگر قرار میگیرد، از این رو، آیت الله صافی در ادامه مینویسد:
الذي يقوي في الظن وقوع الاشتباه في النقل فبدلت كلمة «حجة» بـ «عمرة» يشهد بذلك وقوع هذه الجملة في عدة من الروايات هكذا «و يجعلها حجة مفردة» و بعد ذلك لا تطمئن النفس بعدم الاشتباه و لا يجري في مثله أصالة عدم الاشتباه كما تجري في سائر الأحاديث.[13]
به احتمال قوی، در نقل این روایت، اشتباه صورت گرفته و به جای کلمه «حجة»، کلمه «عمرة» گذاشته شده است، شاهد آن هم این است که در چند روایت، این جمله اینگونه آمده است: «یجعلها حجة مفردة؛ آن را حج افراد قرار دهد». پس با وجود این، نمیتوان با اطمینان گفت که اشتباه رخ نداده و در چنین مواردی ـ آن طور که در دیگر روایات گفته میشود ـ نمیتوان، اصلِ عدم اشتباه را جاری کرد.
ما نیز عرض میکنیم که حتی اگر چنین احتمالی نیز پذیرفته نشود، کسی طبق این روایت، فتوا نداده است، بنا بر این، از حجیت ساقط میگردد، از این رو، تنها جایی که جایز است از حج تمتع به حج افراد عدول کرد، در جایی است که به دلیل ضیق وقت، نمیتواند اعمال عمره تمتع را انجام دهد، اما سؤال این است که حدّ ضیق وقت چه مقدار است؟ در فرع بعدی به این بحث میپردازیم.
فرع سومحدّ ضیق وقت از نظر حضرت امام، بیم از فوت وقوف اختیاری در عرفه است، عبارت ایشان چنین است:
و حد ضيق الوقت خوف فوات الاختياري من وقوف عرفة على الأصح.[14]
و حدّ تنگى وقت، بنا بر قول صحيحتر، بیم نرسيدن به وقوف اختيارى عرفه است.
وقوف اختیاری در عرفات از طلوع فجر تا زوال است و وقوف اضطراری آن، از زوال تا مغرب روز نهم و شب دهم میباشد.
در عروة در این باره مجموعاً هفت قول بیان شده است:
1 ـ زوال روز ترویه، یعنی اگر کسی تا قبل از زوال روز هشتم رسید به مکه، عمره تمتع به جا میآورد؛ ولی بعد از آن، حج تمتعاش به افراد تبدیل میشود. علامه حلی در مختلف الشیعة این قول را از پدر شیخ صدوق، «علی بن بابویه» نقل کرده است.[15]
2 ـ غروب روز ترویه. این نظر شیخ صدوق در المقنع[16] و شیخ مفید در المقنعة،[17] است.
3 ـ زوال روز عرفه. شیخ طوسی در المبسوط، ابن براج در المهذب، ابن حمزه در الوسیلة و صاحب مدارک، این قول را انتخاب کردهاند.
4 ـ بعد از زوال روز ترویه میان عدول و اتمام عمره مخیر است، یعنی تا قبل از زوال روز هشتم، حق عدول ندارد و باید عمره تمتع را به پایان برساند؛ ولی بعد از آن، میان اینکه حج تمتع را به افراد تبدیل کند یا اینکه همان عمره مفرده را تمام کند، مخیر است. این نظریه را صاحب جواهر به برخی از متأخرین نسبت داده است.
ملاک در این چهار قول، عدم اتمام عمره تمتع تا زمان معینی بود؛ ولی در سه قول بعدی، ملاک، ترس از فوت موقفین است در صورت اتمام عمره، یعنی بیم دارد که اگر عمره تمتع را به پایان برساند، به وقوف نرسد. این سه قول چنین است:
5 ـ خوف فوت وقوف اختیاری در عرفه، این نظریه یکی از دو احتمال شهید در الدروس است.
6 ـ خوف فوت رکن از وقوف اختیاری در عرفه، یعنی همین قدر که مسمای وقوف در عرفه، صدق کند. علامه در مختلف و نراقی در مستند این نظریه را مطرح کردهاند.
7 ـ خوف فوت وقوف اضطراری در عرفه، یعنی بترسد از اینکه اگر عمره تمتع را به جا آورد، حتی طلوع فجر روز عید را هم نتواند درک کند.
در میان فقهای فعلی دو نظر مطرح است:
یکی نظر حضرت امام که فوت وقوف اختیاری عرفه را ملاک دانست، یعنی اگر بخواهد عمره تمتع را تمام کند به ظهر روز عرفه در عرفات نمیرسد، در این صورت، تمتع او به افراد تبدیل میشود. یکی هم نظر صاحب عروة و برخی محشین، همچنین فقهایی مثل آیت الله سبحانی است که فوت رکن از وقوف را ملاک دانستهاند، یعنی همین که مسمای وقوف صدق کند، برای عدم تبدیل کفایت میکند، حتی اگر وقوف اضطراری باشد.
منشاء این اختلاف، اختلافی است که در ظاهر روایات وجود دارد. قبل از بیان این روایات و دستهبندی آنها به این نکته اشاره میکنیم که مقتضای قاعده این است که عدول مطلقا جایز نیست، همان طور که در قرآن هم میفرماید: ﴿وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ﴾، طبق این آیه کسی که نیت انجام حج یا عمره کرده، باید آن را به اتمام برساند، پس اگر به دلیل ضیق وقت نتوانست آن را تمام کند، کشف میشود که از اول بر او واجب نبوده است، زیرا یکی از انواع استطاعت، یعنی استطاعت زمانی را نداشته است. بنا بر این، اگر فرضاً نتوانستیم از روایات، حکمی را به دست آوریم، مقتضای قاعده، تبدیل تمتع به افراد نخواهد بود.
روایاتروایات مربوطه به چند طایفه تقسیم میشوند:
طایفه اولطایفهای از روایات دلالت میکنند که «اگر خوف فوت وقوف در عرفه داشته باشد ـ اعم از وقوف اختیاری یا رکن وقوف، یعنی مسمای آن ـ عدول جایز است»، مانند:
روایت اولوَ [محمد بن الحسن باسناده] عَنْهُ (سعد بن عبدالله) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُتَمَتِّعُ لَهُ الْمُتْعَةُ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ وَ لَهُ الْحَجُّ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ.[18]
«جمیل بن دراج» در این روایت صحیحه میگوید:
امام صادق(عَلَیْهِالسَّلامِ) فرمود: کسی که میخواهد حج تمتع انجام دهد تا ظهر روز عرفه، میتواند [عمره] تمتع به جا آورد و تا ظهر روز عید قربان میتواند حج [افراد] به جا آورد.
در مورد ذیل روایت بعداً بحث میکنیم، اما طبق صدر آن، اولاً انجام عمره تا زوال روز عرفه، جایز است، ثانیاً همین مقدار که بتواند جزئی از روز عرفه را در عرفات وقوف کند، برای عدم جواز عدول کفایت میکند، زیرا با توجه به فاصله میان مکه و عرفات و در نظر گرفتن امکانات آن زمان، کسی که تا ظهر روز عرفه در مکه بوده، طبیعتا نزدیک غروب به عرفات میرسد، در نتیجه تنها بخشی از روز را درک خواهد کرد.
غفر الله لنا و لکم ان شاء الله