حكمتنامه بسيج نوشته آيتالله محمد محمدی ریشهری كتابی است كه در آن با بهره گيرى از رهنمودهاى حكيمانه قرآن كريم و سخنان نورانى اهلبيت (ع)، به صورت موضوعى در پنج فصل مجزا به موضوع جايگاه بسيجى، بايستههاى بسيج، مسئوليتهاى بسيجى، راز موفقيت بسيجى و بسيجيان نمونه پرداخته شده است.
بخشی از در آمد کتاب:
«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَـفِرِينَ يُجَـهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ذَ لِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَآءُ وَاللَّهُ وَ سِعٌ عَلِيمٌ» . ۱
اين آيه نورانى، الهام بخش تدوين حكمتنامه بسيج شد . در اين آيه ، خداوند متعال ، ضمن تهديد جمعى از همراهان پيامبر اسلام كه در باورهاى دينى و دفاع از ارزشهاى اسلامى استوار نيستند ، با صراحت پيش بينى مى كند در آينده تاريخ ، گروهى به يارى اين آيين خواهند شتافت كه خداوند متعال ، آنان را دوست دارد و آنان نيز به خدا علاقه دارند . آنان با اهل ايمان ، فروتن و مهربان اند و در برابر دشمنانِ ارزشهاى دينى ، سرفراز و قاطع ، در راه اقامه ارزشهاى الهى با دشمنان پيكار مى كنند و از سرزنش ملامتگران پروايى ندارند . قرآن در دو آيه ديگر به اين پيشگويى اشارت دارد . يكى آيه ۱۳۳ سوره نساء : «إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِـئاخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَ لِكَ قَدِيرًا » اگر خدا بخواهد، شما را مى بَرَد و ديگرانى را مى آورد، و خداوند بر اين كارْ تواناست. و ديگر ، آيه ۳۸ سوره محمّد: «وَ إِن تَتَوَلَّوْاْ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُونُواْ أَمْثَــلَكُم » . و اگر روى برتابيد ، خداوند ، گروه ديگرى را جاى شما مى آورد كه آنان ، مانند شما نخواهند بود . آيا اين پيشگويى قرآن تاكنون تحقّق يافته است يا بايد در انتظار تحقّق آن باشيم؟ بى ترديد، همه كسانى كه واجد ويژگيهايى كه قرآن در آيه ۵۴ مائده براى مدافعان ارزشهاى اسلامى در آينده تاريخ ذكر كرده ، بوده اند ، مى توانند مصداق پيشگويى قرآن باشند.......
اصول حكمتنامه بسيج
آنچه تاكنون در تبيين ويژگيهاى ياوران راستين اسلام ذكر شد ، در واقعْ اصول حكمتنامه بسيج است . به سخن ديگر ، آنچه در اين كتاب درباره جايگاه بسيج ، بايسته ها، مسئوليتها و راز موفّقيت اين نهاد مقدّس آمده ، به گونه اى با اين ويژگيها و اين اصول در ارتباط اند . يا از پيشْ نيازهاى وصول به اين اصول اند و يا از لوازم و آثار آن.
جايگاه قرآنى بسيج
بسيج ، هنگامى در جايگاه قرآنىِ خود ـ كه در فصل اوّل اين حكمتنامه آمده ـ قرار مى گيرد و بسيجى ، هنگامى پيروِ پيامبران بزرگ الهى ، برادرِ خاتم پيامبران در آخر الزّمان ، ارجمندتر از يارانِ پيامبر اسلام در بَدر و اُحد و در نهايت ، زمينه ساز حكومت جهانى اسلام به رهبرى مهدى آل محمد صلى الله عليه و آله است كه جانش لبريز از عشق خدا باشد ؛
عشقِ پيامبرانه ، نه عشقِ صوفيانه . محبّتى كه او را در برابر دوستان خدا ، فروتن ، و در برابر دشمنان او سرفراز مى دارد ؛ عشقى كه عاشق را براى استقرار آرمانها و ارزشهاى الهى و انسانى در جهان به پيكار وا دارد ، و «اذان شهادت و رشادت سردادن» و استوارى در برابر تهاجم تبليغاتى دشمنان خدا ، گواه صداقت عاشق در دعوى محبّت است .
بايسته هاى بسيج
دارا بودن آگاهيهاى دينى ، آگاهيهاى سياسى ، اخلاق شايسته و دورى از صفات نكوهيده ، به شرحى كه در فصل دوم حكمتنامه آمده ، مقدّمه و پيش نيازِ دستيابى به قلّه شكوهمند بسيج است.
مسئوليتهاى بسيجى
همچنين انجام دادن مسئوليتهاى فردى ، اجتماعى ، فرهنگى و نظامى كه در فصل سوم حكمتنامه بدان پرداخته ايم و نيز آنچه در فصل چهارم رازِ موفّقيت بسيجى شناخته شده است ، آثار و لوازم دستيابى به اين جايگاه بلند است .
بسيجيان نمونه
در فصل پنجم حكمتنامه ، دو نمونه از پيشتازان وصول به قلّه جايگاه بسيج ، معرّفى شده اند: نمونه اوّل ، شمارى از يارانِ امير مؤمنان اند كه «شُرطة الخميس(نيروهاى ويژه)» ناميده مى شدند و با آن حضرت ، پيمان جانبازى بسته بودند و على عليه السلام در سوگشان از عمق جان آه مى كشيد. نمونه دوم ، ياران سالار شهيدان ، امام حسين عليه السلام هستند كه حضرت آنان را بهترينِ ياوران خوانده است . عصر ما ، از نگاه امام خمينى قدس سره ، دوران ظهور سومين نمونه از اين دست بسيجيان است ؛ آنانى كه امام رحمهم الله به خلوص و صفايشان غبطه مى خورَد و بسيجى بودن را مايه افتخار خود در دنيا مى داند و از خدا مى خواهد تا او را در قيامت ، در صف آنان محشور نمايد : من همواره به خلوص و صفاى بسيجيان غبطه مى خورم و از خدا مى خواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند ؛ چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود ، بسيجى ام. بدان اميد كه ادامه دهندگان راه امام بتوانند با تقويت نهاد نورانى بسيج و تربيت هرچه بيشتر بسيجيان نمونه ، مقدّمات تحقّق كامل پيشگوييهاى قرآن را فراهم سازند و بدين سان ، انقلاب اسلامى ايران را به انقلاب جهانىِ اسلام به رهبرى امام عصر ـ أرواحنا فداه و عجّل اللّه فرجه ـ پيوند دهند.
فهرست مطالب :
پيش گفتار
درآمد
فصل اوّل : جايگاه بسيجى
فصل دوم : بايسته هاى بسيج
فصل سوم : مسئوليتهاى بسيجى
فصل چهارم : راز موفقيت بسيجى
فصل پنجم : بسيجيان نمونه
فهرست منابع