و [سَدِّدني] أن أشكُرَ الحَسَنَةَ، و اغضِيَ عَنِ السَّيِّئَةِ. خدایا! به من توفیق بده که در برابر نيكى، سپاسگزار باشم و از بدى، چشمپوشى كنم.
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. شیوه برخورد با غیبتکننده. اگر کسی از ما غایبانه بدگویی کرد چگونه به او پاسخ بدهیم؟
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. ...
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. بدترین نوع غیبت، غیبت اهل علم و مقدسین ریاکار است که تحت عنوان پاکدامنی و پرهیزکاری انجام میشود.
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. يكى از زشتترين و پليدترين انواع غيبت، آن است كه افراد متّصف به فهم و دانش اما رياكار غيبت كنند
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. ...
و [سَدِّدني لأِن] أخالِفَ مَنِ اغتابَني إلى حُسنِ الذِّكر. ...
وَ [سَدِّدني لِأَن] أثيبَ مَن حَرَمَني بِالبَذلِ، و أكافِيَ مَن قَطَعَني بِالصِّلَة. ...
و سَدِّدْني لِأن اعارِضَ مَن غَشَّني بِالنُّصحِ، و أجزِيَ مَن هَجَرَني بِالبِرِّ. ...
و سَدِّدني لأِن اعارِضَ مَن غَشَّني بِالنُّصح. ...
و سَدِّدني لأِن اعارِضَ مَن غَشَّني بِالنُّصح. ...
و سَدِّدني لأِن اعارِضَ مَن غَشَّني بِالنُّصح. ...
و وَفِّقني لِطاعَةِ مَن سَدَّدَني، و مُتابَعَةِ مَن أرشَدَني. ...
توفیق در لغت به معنای هماهنگی و سازگاری میان دو چیز است. در مجمع البحرین نیز توفیق الهی این گونه معنا شده است: ...
و وَفِّقني لِطاعَةِ مَن سَدَّدَني، و مُتابَعَةِ مَن أرشَدَني. ...
و سَلامَةً مِمَّن تَوَعَّدَني. کیفر تهدید مؤمن آتش دوزخ است و کرامت نفس در پیشگیری از تهدید کردن دیگران مؤثر است.
و سَلامَةً مِمَّن تَوَعَّدَني. پروردگارا! مرا از آزار کسی که مرا تهدید میکند سلامتی و مصونیت عنایت کن.