وَ سَلامَةَ المِرصاد.[۱]
در آخرین درخواست از این بخش از دعای مکارم الاخلاق و پس از درخواست توفیق کامیابی در قیامت، از خداوند توفیق گذر سالم از «مرصاد» را روزیمان نماید.
«مرصاد» اسم مکان[۲] از ریشه «رصد» به معنای آمادگی برای زیر نظر داشتن چیزی بر سر راه آن است[۳] که در زبان فارسی به «کمین کردن» تعبیر میشود. از این رو، معادل مرصاد، کمینگاه است، یعنی محلی در مسیر شخص که برای دیدهبانی و زیر نظر گرفتن او آماده شده است. برخی نیز آن را به معنای خود مسیر و گذرگاه دانستهاند.[۴] شاید بدین جهت است که گفته شده: اين واژه معمولا در جايى به كار مىرود كه افراد ناچارند از گذرگاهى بگذرند و شخصى در آن گذرگاه آماده ضربه زدن به آنها است.[۵]
در قرآن کریم واژههای برگرفته از ماده «رصد»، شش بار به کار رفته است که آنها را به ترتیب مرور میکنیم.
در اوایل سوره توبه در باره مشرکان پیمانشکن میفرماید:
﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ﴾.[۶]
پس چون ماههاى حرام (چهار ماه مهلت) پايان يافت، مشركان را هر جا يافتيد بكشيد و دستگيرشان کنید و در محاصره قرار دهيد و در هر كمينگاهى بر [سر راه] آنان بنشينيد، پس اگر توبه كردند و نماز را برپا داشتند و زكات دادند راهشان را بازگذاريد، كه همانا خداوند بسيار آمرزنده و مهربان است.
کلمه «مَرصد» مانند «مرصاد»، اسم مکان و به معنای کمینگاه است.
در همین سوره در باره مسجد «ضرار» که به دست منافقان بنا شده بود، میفرماید:
﴿وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ﴾.[۷]
و [از منافقان] كسانى هستند كه مسجدى برپا كردند براى زيان رساندن و كفر ورزیدن و تفرقه افکندن ميان مؤمنان و فراهم ساختن کمینگاهی برای آنکه از پيش با خدا و فرستادهاش به جنگ برخاسته بود و آنان قطعا سوگند ياد مىكنند كه ما جز كار خير قصدى نداشتيم؛ و خداوند گواهى مىدهد كه آنها قطعا دروغگويند.
«ارصاد» مصدر باب افعال و به معنای آماده ساختن یا انتظار کشیدن است،[۸] یعنی مسجد ضرار، محلی بود که برای محاربین آماده شده بود یا محلی که در آن چشم انتظار محاربین بودند.
در سوره جن نیز دو بار کلمه «رصَد» به کار رفته است. یک بار در باره منع جنیان از دسترسی به خبرهاى ملكوتى پس از نزول قرآن که میفرماید:
﴿وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً﴾.[۹]
و ما در نشستنگاههايى از آن (آسمان) براى شنيدن [سخن فرشتگان] مىنشستيم، اما اكنون هر كس گوش فرا دهد، شهابى را در كمين خود مىيابد.
و بار دیگر در باره حفاظت و نگهبانی از حقایق غیبی که به پیامبران وحی میشود، میفرماید:
﴿عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً﴾.[۱۰]
[او] داناى غيب است و هيچ كس را بر غيب خود آگاه نمىكند * مگر فرستادهای را كه از او خشنود باشد، پس [در آن صورت، خداوند] کسانی (فرشتگانی) را از پیش رو و پشت سرش روانه میکند تا او را زیر نظر بگیرند.
کلمه «رصد»، هم معنای مصدری دارد، یعنی کمین کردن و هم معنای فاعلی، یعنی کسی یا چیزی که در کمین دیگری نشسته و او را زیر نظر دارد. در آیات یادشده در معنای فاعلی به کار رفته است. همچنین این کلمه برای مفرد و جمع یکسان به کار میرود و در آیه اول، معنای مفرد و در آیه دوم معنای جمع دارد.
کلمه «مرصاد» نیز در قرآن، دو بار به کار رفته است. در سوره نبأ در باره جهنم میفرماید:
﴿إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً﴾.[۱۱]
بیگمان جهنم كمينگاه است.
فرشتگان در اطراف صراط که از روی جهنم میگذرد، برای جذب كافران و نیز براى حفظ مؤمنان از سقوط كمين مىكنند.
به نظر میرسد مقصود از مرصاد در درخواست مورد بحث، همین معنا باشد، یعنی خداوند در روز قیامت، به سلامت عبور کردن از گذرگاه جهنم را روزی ما کند. البته ممکن است، مقصود از مرصاد، مطلق کمینگاهی باشد که خداوند برای همه انسانها در این دنیا و در آخرت قرار داده است. همان که در این آیه بدان تصریح نموده است:
﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ﴾.[۱۲]
بیگمان پروردگارت در كمينگاه است.
به هر حال با توجه به آیات یادشده، هم خدا در کمینگاه انسان است و اعمال او را زیر نظر دارد، هم فرشتگان عذاب و هم شیاطین جن و انس که از خداوند میخواهیم توفیق دهید از این کمینگاهها به سلامت عبور نماییم.
[۱]. الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین (علیهالسلام)، الدعاء ۲۰.
[۲]. ر. ک: تهذیب اللغة، ابو منصور الأزهری (۳۷۰ ق)، ج۱۲، ص۹۷.
[۳]. «الراء و الصاد و الدال أصلٌ واحد، و هو التهيّؤ لرِقبة شىء على مَسلكه؛ ریشه ـ ر ص د ـ یک بُن معنایی دارد و آن، آمادگی برای زیر نظر داشتن چیزی بر سر راه آن است» معجم مقاییس اللغة، ابن فارس (۳۹۵ ق)، ج۲، ص۴۰۰.
[۴]. «المَرَصد و المرصاد عند العرب: الطريق» تهذیب اللغة، ابو منصور الأزهری (۳۷۰ ق)، ج۱۲، ص۹۸ به نقل از ابن انباری (۳۲۸ ق) و الصحاح، أبو نصر الجوهری (۳۹۳ ق)، ج۲، ص۴۷۴.
[۵]. تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۲۶، ص۴۵۷.
[۶]. سوره توبه، آیه۵.
[۷]. سوره توبه، آیه۱۰۷.
[۸]. ر. ک: تهذیب اللغة، ابو منصور الأزهری (۳۷۰ ق)، ج۱۲، ص۹۷.
[۹]. سوره جن، آیه۹.
[۱۰]. سوره جن، آیه۲۶ و ۲۷.
[۱۱]. سوره نبأ، آیه۲۱.
[۱۲]. سوره فجر، آیه۱۴.