بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اجعَلني... مِن أدلّةِ الرَّشادِ.[1]
در تبیین این فراز نورانی، سخن به اینجا رسید که خطر کسانی که مدعی ارشاد مردم هستند، ولی خود به آنچه ارشاد میکنند، عمل نمیکنند. طبق آنچه از رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) نقل شد، خطر این گروه برای اسلام از مشرکان نیز بیشتر است.
بدتر از عالم و مرشد بیعمل، کسی است که ادعای ارشاد گری دارد، اما عالم هم نیست. در خطبه 87 نهج البلاغة که گفتیم سه بخش دارد، ویژگیهای این گروه نیز بیان شده است. در بخش اول، ویژگیهای مرشد کامل که سرآمدشان خود اهلبیت(علیهمالسلام) هستند، بیان شد و در بخش دوم ویژگیهای مدعیان ارشاد که نه تنها اهل عمل، بلکه اهل علم هم نیستند، اینگونه آمده است:
و آخَرُ قَد تَسَمّى عالِماً و لَيسَ بِهِ، فَاقتَبَسَ جَهائِلَ مِن جُهّالٍ، و أضاليلَ مِن ضُلّالٍ، و نَصَبَ لِلنّاسِ أشراكاً مِن حَبائِلِ غُرورٍ، و قَولِ زورٍ، قَد حَمَلَ الكِتابَ عَلى آرائِهِ، و عَطَفَ الحَقَّ عَلى أهوائِهِ، يُؤمِنُ النّاسَ مِنَ العَظائِمِ، و يُهَوِّنُ كَبيرَ الجَرائِمِ، يَقولُ: أقِفُ عِندَ الشُّبُهاتِ و فيها وَقَعَ، و يَقولُ: أعتَزِلُ البِدَعَ و بَينَهَا اضطَجَعَ، فَالصّورَةُ صورَةُ إنسانٍ، وَ القَلبُ قَلبُ حَيَوانٍ، لا يَعرِفُ بابَ الهُدى فَيَتَّبِعَهُ، و لا بابَ العَمى فَيَصُدَّ عَنهُ، و ذلِكَ مَيِّتُ الأَحياءِ.[2]
ديگرى، بندهاى است كه خود را دانشمند مىنامد، در حالى كه چنين نيست؛ بلكه مُشتى نادانى و گمراهى از عدّهاى نادان و گمراه به چنگ آورده و دامهايى از فريب و سخن دروغين، بر سر راه مردم گسترانيده است. كتابِ خدا را بر حسب انديشههاى خود، توجيه مىكند و حق (حقيقت) را به هوسهاى خويش متمايل مىگرداند، مردم را از خطرها [ى قيامت]، آسودهخاطر مىگرداند و گناهان بزرگ را كوچك جلوه مىدهد. مىگويد: «به هنگام رو به رو شدن با شبهات درنگ مىكنم»، حال آن كه در دام آنها گرفتار آمده است و مىگويد: «از بدعتها كناره مىگيرم»، در حالى كه ميان آنها غنوده است. چهره [اش] چهره انسان است؛ امّا دلش، دل حيوان است. نه راه راست را مىشناسد تا آن را بپويد و نه بيراهه را تا از آن، باز دارد. اين است آن مرده در ميان زندگان.
امیر مؤمنان(علیهالسلام) در این بخش، بیش از ده ویژگی از ویژگیهای مرشدان جاهل را به زیبایی بیان نموده است. مصداق کامل این افراد در زمان خود ایشان، خوارج بودند که جنایتهای فراوانی را بر اساس برداشت غلط از دین و قرآن مرتکب شدند. امروزه نیز، داعشیهای جنایتکار از مصداقهای روشن این گروه هستند که کردار خود را بر اساس تفسیر به رأی بر کتاب خدا تحمیل میکنند. این انساننماها در کتابهایشان برای آدمکشیهای خود به آیات قرآن استناد میکنند.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، الدعاء ۲۰.