بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اجعَلني... مِن أدلّةِ الرَّشادِ.[1]
در تبیین این فراز نورانی از دعای مکارم، گذشت که بر اساس آیه «نفْر»، شرط دلیل رشاد بودن و راهنمایی مردم به سوی خدا، تفقه در دین است و یکی از ویژگیهای تفقه این است که علاوه بر دیندان بودن، دیندار هم باشد. بنابراین، تفقه دو بُعد دارد: بُعد علمی و بُعد عملی.
در بُعد علمی میتوان به این روایت اشاره نمود که مرحوم صدوق آن را به عنوان اولین روایت در کتاب معانی الأخبار آورده است. وی از امام صادق(علیهالسلام) نقل کرده که فرمود:
أنتُم أفقَهُ الناسِ إذا عَرَفتُم معانيَ كلامِنا؛ إنّ الكَلِمَةَ لَتَنصَرِفُ على وُجوهٍ، فلو شاءَ إنسانٌ لَصَرَفَ كلامَهُ كيفَ شاءَ و لا يكذِبُ.[2]
شما اگر مقصود سخن ما را بفهميد، فقيهترين مردم خواهيد بود. همانا سخن به وجوه گوناگونى قابل بيان است. پس، انسان اگر بخواهد مىتواند سخن خود را آن طور كه مىخواهد بيان كند و دروغ نگويد.
بنابراین، این گونه نیست که هر کسی مقصود معصوم را بفهمد، بلکه باید فقیه و دینشناس باشد. اگر کسی بدون آنکه معنا و مقصود روایتی را بفهمد، آن را نقل کند، چه بسا به جای دلیل رشاد شدن، دلیل غیّ و ضلال شود! زیرا فهم معانی کلام ائمه نیاز به جمعبندی و نتیجهگیری دارد.
در روایت دیگری از آن حضرت آمده است:
لا يكونُ الرجُلُ مِنكُم فَقيهاً حتّى يَعرِفَ مَعاريضَ كلامِنا.[3]
هيچ فردى از شما فقيه نباشد، مگر آن گاه كه تعريضات كلام ما را بفهمد.
حدیثشناسی فن و رشتهای تخصصی است که یکی از اهداف مجموعه دار الحدیث نیز تربیت متخصص برای این فنّ است.
بُعد دیگر فقاهت، بُعد عملی است. فقیهی میتواند سخن اهل بیت و نورانیت کلام ایشان را به دیگران منتقل کند، که خودش اهل عمل به دستورات آنها باشد. در جلسه قبل، روایتی را در این باره خواندیم که زهد در دنیا، اشتیاق به آخرت و عمل به سنت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) را از ویژگیهای فقیه واقعی بر شمرد. از این رو، کسی که زاهد نباشد، فقیه نیست، هر چند ذهن او انبار اصطلاحات باشد.
در بُعد عملی فقاهت به این روایت نیز میتوان اشاره نمود که مردى خدمت پيامبر(صلّیاللهعلیهوآله) آمد تا حضرت به او قرآن بياموزد. وقتی پيامبر به اين آيات رسيد:
﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾.[4]
پس هر كس به اندازه ذرهاى خوبى كند، آن را مىبيند و هر كس به اندازه ذرهاى بدى كند [نيز] آن را مىبيند.
آن مرد گفت: «يَكفِيني هذا؛ مرا بس است» و رفت. رسول خدا(صلّیاللهعلیهوآله) فرمود:
انصَرَفَ الرجُلُ و هُو فَقيهٌ.[5]
اين مرد، دینشناس بازگشت.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، الدعاء ۲۰.
[۲] معاني الأخبار، الشیخ الصدوق (۳۸۱ ق)، ج۱، ص۱، ح۱.
[۳] معاني الأخبار، الشیخ الصدوق (۳۸۱ ق)، ج۱، ص۲، ح۳.
[۵] بحار الأنوار، محمد باقر المجلسی (۱۱۱۰ ق)، ج۹۲، ص۱۰۷، ح۲.