بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اجعَلني... مِن أدلّةِ الرَّشادِ.[1]
در تبیین این فراز گفتیم بر اساس آیه «نفْر» اگر کسی بخواهد راهنما و مرشد مردم و دلیل رشاد جامعه اسلامی باشد، باید فقیه در دین شود. جامعنگری از ویژگیهای فقیه بود، ویژگی دیگر فقیه این است که علاوه بر دینشناس بودن، دینمدار نیز باشد. تفقه در دین از منظر قرآن و روایات تنها علم نیست، بلکه علم همراه با عمل است. اگر کسی عالم به دین باشد، ولی عامل به آن نباشد، فقیه در دین نیست و صلاحیت انذار خلق را ندارد.
روایاتی که بر این معنا دلالت میکنند، متعدد است. یکی از آنها، این روایت صحیح السند است که مرحوم کلینی آن را نقل نموده است. راوی میگوید: شخصی از امام باقر(علیهالسلام) مسئلهای پرسید. امام پاسخ او را داد. او گفت:
إنّ الفُقَهاءَ لا يَقولونَ هذا!فقها اين را نمىگويند.
معلوم میشود آن شخص، امام را به خوبی نمیشناخت و میپنداشت که ایشان هم مانند فقهای عامه و یکی از دانشمندان معاصر اوست. از این رو، امام در پاسخ او فرمود:
يا وَيحَكَ! و هَل رَأيتَ فَقيهاً قَطُّ؟! إنَّ الفَقيهَ حَقَّ الفَقيهِ: الزاهِدُ في الدنيا، الراغِبُ في الآخِرَةِ، المُتَمسِّكُ بسُنَّةِ النبيِّ صلى الله عليه و آله.[2]
واى بر تو! آيا هرگز فقيهى ديدهاى؟! فقيه حقيقى، كسى است كه به دنيا بىاعتنا و به آخرت مشتاق باشد و به سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله، چنگ در زند.
در این روایت، زهد در دنیا، اشتیاق به آخرت و عمل به سنت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) از ویژگیهای فقیه واقعی دانسته شده است.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، الدعاء ۲۰.