بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اجعَلني... مِن أدلّةِ الرَّشادِ.[1]
سخن در تبیین راهنمایی مردم به راه صحیح زندگی، یعنی راه رسیدن به مقصد اعلای انسانیت بود. اشاره شد که ارشاد جامعه و راهنمایی مردم به راه خدا در حقیقت، جهاد فرهنگی است و ارزش و فضیلت این مجاهدت طبق آنچه در روایات اهل بیت آمده، از جهاد با دشمن خارجی بیشتر است و بر اساس آیه 122 توبه، حتی در حال جنگ هم این وظیفه بر عهده مؤمنان است که عدهای از آنها برای دینشناس شدن و جهاد علمی، کوچ کنند.
اصولا هدف از جنگ با دشمنان خارجی این است که موانع هدایت مردم به راه خدا برداشته شود و زمینه رسیدن آنها به مقصد اصلی انسانیت فراهم گردد. در این رابطه مرحوم شیخ صدوق در سه تا از کتابهای خود این روایت زیبا را نقل میکند کهدر بحبوحه جنگ جَمَل، مردى باديهنشين نزد امير مؤمنان(علیهالسلام) آمد و گفت: اى امير مؤمنان! آيا تو مىگويى كه خدا يكى است؟
[وقتى سپاهیان ديدند كه پرسش او مربوط به نبرد نيست، از موقعيتناشناسى او خشمگين شدند،] به او هجوم آوردند و گفتند: مگر نمىبينى كه امير مؤمنان، پريشانخاطر است؟
امام علی(علیهالسلام) فرمود:
دَعوهُ؛ فَإِنَّ الَّذي يُريدُهُ الأَعرابِيُّ هُوَ الَّذي نُريدُهُ مِنَ القَومِ.
او را رها كنيد؛ آنچه اين اعرابى در پى [فهم] آن است، همان است كه ما از اين قوم مىخواهيم.
سپس به تفصیل پاسخ سؤال او را داد و فرمود:
يا أَعرابِيُّ، إِنَّ القَولَ في أَنَّ اللّهَ واحِدٌ عَلى أَربَعَةِ أَقسامٍ: فَوَجهانِ مِنها لا يَجوزانِ عَلَى اللّهِ عز و جل، و وَجهانِ يَثبُتانِ فيهِ. فَأَمَّا اللَّذانِ لا يَجوزانِ عَلَيهِ فَقَولُ القائِلِ: «واحِدٌ» يَقصُدُ بِهِ بابَ الأَعدادِ، فَهذا ما لا يَجوزُ؛ لِأَنَّ ما لا ثانِيَ لَهُ لا يَدخُلُ في بابِ الأَعدادِ، أَما تَرى أَنَّهُ كَفَرَ مَن قالَ: إِنَّهُ ثالِثُ ثَلاثةٍ. و قَولُ القائِلِ «هُوَ واحِدٌ مِنَ النّاسِ» يُريدُ بِهِ النَّوعَ مِنَ الجِنسِ، فَهذا ما لا يَجوزُ؛ لِأَنَّهُ تَشبيهٌ، و جَلَّ رَبُّنا و تَعالى عَن ذلِكَ. و أَمَّا الوَجهانِ اللَّذانِ يَثبُتانِ فيهِ فَقَولُ القائِلِ: «هُوَ واحِدٌ لَيسَ لَهُ فِي الأَشياءِ شِبهٌ» كَذلِكَ رَبُّنا، و قَولُ القائِلِ: «إِنَّهُ عز و جل أَحَدِيُّ المَعنى» يَعني بِهِ أَنَّهُ لا يَنقَسِمُ في وُجودٍ و لا عَقلٍ و لا وَهمٍ، كَذلِكَ رَبُّنا عز و جل.[2]
اى اعرابى! به چهار گونه گفته مىشود كه خدا، يكى است. دو نوع آن، درباره خداى عز و جل روا نيست و دو نوع آن، درباره او رواست. دو نوعى كه درباره او جايز نيست، يكى اين است كه كسىبگويد: «او يكى است» و مقصودش، یک بر پايه عددها باشد. اين نوع «یک» گفتن درباره خدا، روا نيست؛ چون چيزى كه «دو» ندارد، در اعداد داخل نمىشود. آيا نمىبينى آن كسى كه مىگويد او يكى از سه تاست، كافر مىگردد؟[3] همچنين اگر كسى بگويد: «او يكى از مردم است» و منظورش نوعى از یک جنس باشد، اين هم درباره وى روا نيست؛ زيرا اين، تشبيه است و پروردگار ما برتر و والاتر از آن است. امّا دو نوعى كه درباره خدا ثابت (محقَّق) است، يكى اين است كه كسى بگويد: «او يكتايى است كه در بين چيزها مشابهى برايش نيست» که پروردگار ما چنين است. و نيز اين كه كسى بگويد: «خداوند عز و جل معنايى يگانه است» و منظورش اين باشد كه او در وجود و در عقل و در وهم، بخشپذير نيست. خداى ما، چنين است.
بنابراین، جهاد نظامی با دشمنان خارجی، مقدمه جهاد علمی و فرهنگی در جبهه داخلی است. توجه به این نکته نشان میدهد که چرا دشمن در آشوبهای اخیر به حوزههای علمیه حمله کرد. اگر فلان مسؤول تقصیر دارد، این طلبهای که دو، سه سال است وارد حوزه شده که تقصیری ندارد، او آمده راه خدا را یاد بگیرد و نشان مردم بدهد، اما هدفگیری جنایات دشمن علیه روحانیت و حوزههای علمیه است. دشمن میخواهد کسی وارد حوزهها نشود، لذا بر علیه آن شعار میدهد، تهدید میکند، مدرسههای علمیه را آتش میزند، چون میداند تا وقتی روحانیت بر این مملکت اشراف داشته باشند، کشور نوکر آنها نمیشود و هیچ گاه حکومت روحانیت با مزدوری اجانب نمیسازد. به همین جهت، دیدیم که مقام معظم رهبری «کالجبل الرّاسخ» در برابر آنها ایستاد و به پیروی ایستادگی ایشان، مردم هم ایستادهاند و سختیها را تحمل میکنند.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، الدعاء ۲۰.
[۲] الخصال، الشیخ الصدوق (۳۸۱ ق)، ص۲، ح۱.، و نیز ر. ک: معانی الأخبار، ص۵، ح۲، التوحيد، ص۸۳، ح۳
[۳] سوره مائده، آيه۷۳.. اشاره به این آیه است: (لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ)،