بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اجعَلني... مِن أدلّةِ الرَّشادِ.[1]
«أدلة» جمع دلیل و به معنای راهنما است و «رشاد» همان راه درست زندگی است. کلمه «رشد» به معنای هدایت و در لغت در مقابل «غیّ» یعنی ضلالت است، همان طور که در این آیه در مقابل هم به کار رفتهاند:
﴿قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾.[2]
بىترديد راه هدايت از گمراهی، روشن شده است.
در جلسه پیشین اشاره شد که اگر کسی به مراتب والای «سداد» دست یابد و لباس نفوذناپذیر تقوا را زیور جان خود کند، صلاحیت پیدا میکند تا از راهنمایان به سوی رشاد شود. بنابراین، زیربنای هدایتگری به سوی رشد، اهل سداد بودن است و گرنه ممکن است هر کسی، ادعای مرشدی کند.
کلمه «رشاد» دو بار در قرآن به کار رفته است و هر دو بار در سوره غافر آمده است. یکبار در باره فرعون که ادعای مرشدی خلق را داشت و یکبار در مورد مؤمن آل فرعون.
قرآن کریم در آیات 23 تا 45 این سوره به جریان نقشه قتل حضرت موسی(علیهالسلام) توسط فرعون و دفاع مؤمن آل فرعون از ایشان پرداخته است. فرعون پس از واماندن در برابر براهین روشن حضرت موسی(علیهالسلام) گفت:
﴿ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ﴾.[3]
بگذاريد موسی را بكشم و او پروردگار خود را بخواند [تا نجاتش دهد]، زيرا مىترسم دينتان را تغيير دهد يا در اين سرزمين تباهى به بار آورد.
در دو آیه بعد، مؤمن آل فرعون خطاب به فرعونیان گفت:
﴿أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ﴾.[4]
آيا مردى را به [جرم] گفتن اينكه خدا پروردگار من است، مىكشيد؟! در حالى كه براى شما از جانب پروردگارتان دلايل روشنى آورده است.
فرعون در برابر این سخنان و دیگر دفاعیات او، خطاب به قومش گفت:
﴿ما أُرِيكُمْ إِلاَّ ما أَرى وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشادِ﴾.[5]
من جز آنچه را مصلحت مىبينيم به شما ارائه نمىدهم، [كه مصلحت در قتل موسى است] و شما را جز به راه راست هدايت نمىكنم.
و در چند آیه بعد، پس از نقل گفتگوی آنها، مؤمن آل فرعون در پاسخ این ادعا میگوید:
﴿يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ﴾.[6]
اى قوم من، از من پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم.
بنابراین، هر کسی میتواند مدعی هدایت به «رشاد» باشد، از فرعون گرفته تا در زمان ما دولت آمریکا و مانند آن. مهم آن است که بدانیم حق با کیست و مرشد حقیقی چه علائمی دارد. گاه مدعیان مرشدی، دامی برای سالک الی الله پهن میکنند. خداوند رحمت کند مرحوم حاج سید حسین فاطمی را، ایشان در درس اخلاق این اشعار را زیاد میخواند:
تسبیح تو ای شیخ که صد دانه تمام استظاهر همگی دانه و باطن همه دام است
پیـوسـته چـرا مسـت غـرور از مـی دنـیادر مذهب این شـیخ اگر باده حرام است
راهی اسـت نهانی ز دل خلق سـوی حقاز شـیخ بپرسـید که آن راه کدام اسـت؟
گر داند از این ره خبری، مُرشـد خلق استور دارد از این ره اثری، شیخ امام اسـت
در گـام نخسـتین ز هـمه کـام گذشـتنشـرط است در این راه اگر چند دو گـام است[7]
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، الدعاء ۲۰.
[۷] گنجینه اخلاق جامع، سید حسین فاطمی، ج۲ ص۳۱۴.