بحث اخلاقیاصلیترین عامل ضلالت
وَ لَا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْكَنَتْكَ هِدَايَتِي.[1]
در تبیین این فراز نورانی، معنای «ضلالت» و «هدایت»را بیان کردیم. در باره مفهوم هدایت، این نکته را اضافه میکنیم که مطلق راهنمایی، هدایت و در مقابل ضلالت نیست؛ بلکه نوعی از نشان دادن راه است که همراه با لطف و مهربانی باشد. در قرآن گاه، هدایت در مقابل ضلالت به کار نرفته است، مانند:
﴿فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ﴾.[2]
و آنها را به راه دوزخ راه نماييد.
هدایت در این آیه همراه با لطف و مهربانی نیست؛ بلکه از باب تمسخر راه دوزخ را به دوزخیان نشان میدهند.
مطلب دیگر در این فراز این که همان طور که در فرازهای مشابه اشاره شد، مقصود از گمراه نشدن این نیست که خداوند جبراً مانع گمراهی شود و از سر اجبار ما را هدایت کند؛ بلکه به معنای درخواست توفیق شناسایی عوامل هدایت و ضلالت است تا به انتخاب خود، از هدایت او برخوردار شویم.
خدای متعال اگر بخواهد، میتواند همه انسانها را هدایت نماید:
﴿لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعاً﴾.[3]
اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمايى مىكند.
اما به انسان اختیار داده و با هدایت همگانی، راه را به همه نشان دادن است. کسانی که عوامل هدایت عمومی را بشناسند و آن را به کار بندند، از هدایت ویژه او نیز برخوردار میشوند؛ ولی کسانی که با سوء اختیار از مسیر حق منحرف شوند، دچار ضلالت کیفری میگردند.
اصلیترین و مؤثرترین عاملی که باعث گمراهی انسان میشود، هوای نفس و تمایلات نفسانی است. خداوند به حضرت داود (عَلَیْهِالسَّلامِ) با اینکه مقام نبوت و پیامبری دارد، سفارش میکند:
﴿لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾.
از هوا و هوس پيروى مكن كه تو را از راه خداوند گمراه كند.
هواپرستی انسان را از مدار هدایت خارج و در مدار ضلالت قرار میدهد، از امیر المؤمنین(عَلَیْهِالسَّلامِ) نیز نقل شده که فرمود:
قد ضَلَ مَنِ انخَدَعَ لِدَواعِي الهَوى.[4]
كسى كه فريفته خواستههای نفسانی شود، قطعاً گمراه شود.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، ص۹۸، الدعاء۲۰.