اللّهُمَّ اجعَل... ما أجرى عَلى لِساني مِن لَفظَةِ فُحشٍ... أوِ سَبِّ حاضِرٍ...[1]
صحبت در انواع گناهانی بود که در اثر وسوسه شیطان بر زبان میشود و در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق بدان اشاره شده است. یکی از این گناهان، سبّ کردن و ناسزاگفتن بود که گفتیم به لحاظ مخاطب آن، انواعی دارد. نوع اول و دوم، سبّ عموم مردم و سبّ مؤمنان بود.
سه: ناسزاگویی به دشمنان داخلی
از گروههایی که ممکن است مورد سبّ واقع شوند، مخالفانی هستند که سلیقه سیاسی آنها با ناسزاگو سازش ندارد. در نهج البلاغة آمده است: هنگامی که امیر المؤمنین (عَلَیْهِالسَّلامِ) شنید جمعی از اصحاب ایشان در زمان جنگ صفین، اهل شام را ـ که از مخالفان و دشمنان داخلی آنها محسوب میشدند ـ، مورد سبّ قرار میدهند، فرمود:
إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكونوا سَبّابينَ، و لكِنَّكُم لَو وَصَفتُم أعمالَهُم، و ذَكَرتُم حالَهُم، كانَ أصوَبَ فِي القَولِ، و أبلَغَ فِي العُذرِ، و قُلتُم مَكانَ سَبِّكُم إيّاهُم: اللّهُمَّ احقِن دِماءَنا و دِماءَهُم، و أصلِح ذاتَ بَينِنا وبَينِهِم، وَ اهدِهِم مِن ضَلالَتِهِم، حَتّى يَعرِفَ الحَقَّ مِن جَهِلَهُ، و يَرعَوِيَ عَنِ الغَيِّ وَ العُدوانِ مَن لَهِجَ بِهِ.[2]
من دشنام دادن را بر شما نمىپسندم؛ ولى اگر كردار آنان را بيان كنيد و حالشان را ياد كنيد، در سخن، درستتر و در معذور بودن، رساتر خواهد بود. به جاى دشنام دادن بگوييد: «بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن، و بين ما و آنان را آشتى ده، و از گمراهى هدايتشان كن تا هر كه حق را نمىشناسد، آن را باز شناسد، و هر كه به گمراهى و تجاوزْ سخن مىگويد، از آن، باز ايستد».
چقدر فاصله است میان رفتار جریانها و احزاب سیاسی ما با این فرمایش امیرالمؤمنین(عَلَیْهِالسَّلامِ)! این در حالی است که اختلاف میان جریانهای سیاسی ما مثل آنها هم نیست که با هم در جنگ بودند؛ ولی با این حال، در سایتها و روزنامهها چه حرفهایی که به هم نمیزنند.