اللّهُمَّ اجعَل... ما أجرى عَلى لِساني مِن لَفظَةِ فُحشٍ...أوِ سَبِّ حاضِرٍ...[1]
از جمله گناهانی که در اثر وسوسه شیطان بر زبان میشود و در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق بدان اشاره شده، «سبّ کردن» است.
راغب اصفهانی «سب» را اینگونه معنا میکند:
السَّبُ: الشّتم الوجيع.[2]
سب، یعنی دشنام دردآور.
در فرق «سبّ» و «فحش» گفته شده: اولی، به معنای دشنام دادن به دیگری است؛ ولی «فحش» یعنی بدزبانی که ممکن است به دیگران هم نگوید؛ بلکه حرفهای رکیک بر زبان جاری کند.
سبّ کردن و ناسزا گفتن به لحاظ کسی است که به او ناسزا گفته میشود، انواعی دارد:
یک: ناسزاگویی به دیگران
ناسزا گفتن به دیگران، اعمّ از مؤمن یا غیر مؤمن، مورد نهی قرار گرفته است. در روایتی از رسول خدا(صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) چنین نقل شده است:
لا تَسُبُّوا الناسَ فَتَكتَسِبُوا العَداوةَ بَينَهُم.[3]
به مردم ناسزا مگوييد، كه با اين كار، در ميان آنها دشمن پيدا مىكنيد.
حکمت اینکه از سبّ دیگران نهی شده، این است که موجب دشمنی میشود، حتی اگر طرف مقابل، کافر هم باشد، با ناسزاگفتن به او، انسان او را دشمن خود میگرداند.
دو: ناسزاگویی به مؤمن
نوع دوم از ناسزاگویی، ناسزاگفتن به افراد مؤمن است. در روایتی دیگر از آن حضرت چنین آمده است:
سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ، وَ قِتَالُهُ كُفْرٌ.[4]
ناسزاگويى به مؤمن، فسق است و جنگيدن با او، كفر.
ناسزاگویی به مؤمن علاوه بر آنکه طبق روایت قبلی زمینه ایجاد عداوت و دشمنی او را فراهم میکند، طبق این روایت موجب فسق سبّکننده و ناسزاگو میشود.