اللّهُمَّ اجعَل... ما أجرى عَلى لِساني مِن لَفظَةِ فُحشٍ...أوِ اغتِيابِ مُؤمِنٍ غائِبٍ...[1]
یکی دیگر از گناهانی که در اثر وسوسه شیطان بر زبان میشود و در این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق بدان اشاره شده، غیبت مؤمن است.
در جلسات قبل، در باره غیبت به تفصیل بحث کردیم.[2] در اینجا فقط این نکته را دو باره یادآوری میکنم که همان طور که مرحوم شهید ثانی فرمود، غیبت از گناهانی است که «مبتلا به» اهل علم است. ایشان در بخشی از تبیین انواع غیبت،[3] میفرماید:
من أخبث أنواع الغيبة غيبة المتسمّين بالفهم و العلم المرائين؛ فإنّهم يفهمون المقصود على صفة أهل الصلاح و التقوى ليُظهروا من أنفسهم التعفّف عن الغيبة و يفهمون المقصود، و لايدرون بجهلهم أنّهم جمعوا بين فاحشتين: الرياء و الغيبة.[4]
يكى از زشتترين و پليدترين انواع غيبت، آن است كه افراد متّصف به فهم و دانش، امّا رياكار، غيبت كنند؛ زيرا اين اشخاص در زير نقاب پاكدامنى و پرهيزگارى، مقصود خود را مىفهمانند تا هم دامن خود را از غيبت، پاك نشان دهند و هم مقصودشان را برسانند. اين نادانان نمىدانند كه با اين عمل خود، همزمان دو كار زشت انجام دادهاند: ريا و غيبت.
ایشان در ادامه، برای این نوع از غیبت، اینگونه مثال میزند که در حضور چنين شخصى از كسى سخن به ميان مىآيد و او مىگويد: «خدا را شكر كه ما را به رياستطلبى يا دنيادوستى يا فلان خصوصيت مبتلا نكرد» يا مىگويد: «پناه به خدا از بىشرمى و بىتوفيقى». يا مىگويد: «خدا ما را از فلان چيز، حفظ كند!».
در روایتی چنین نقل شده است:
أوحَى اللَّهُ تَعالى إلى موسى عليه السلام: مَن ماتَ تائِباً مِنَ الغيبَةِ فَهُوَ آخِرُ مَن يَدخُلُ الجَنَّةَ، و مَن ماتَ مُصِرّاً عَلَيها فَهُوَ أوَّلُ مَن يَدخُلُ النّارَ.[5]
خداى متعال به موسى (عَلَیْهِالسَّلامِ) وحى فرمود كه: هر كس از غيبت، توبه كرده باشد و بميرد، آخرين كسى است كه وارد بهشت مىشود و هر كس در حال ادامه بر آن از دنيا برود، نخستين كسى است كه وارد آتش مىشود.