حدیث روز :
عن مولانا الکاظم علیه السلام :
مَن استوی یوماه فهو مغبون و من کان آخِرُ یومَیه شرَّهما فهو ملعون و من لم یعرف الزیادةَ فی نفسه فهو فی نقصانٍ و مَن کان الی النقصان فالموت خیرٌ له من الحیاة .
[1] « هر که دو روزش برابر باشد مغبون است و هر که امروزش بدتر از دیروزش باشد ملعون است و هر که پیشرفتی در وجود خود نبیند در کمبود به سر برد و هر که در مسیر کاستی باشد مرگ برای او بهتر از زندگی است . »
این روایت نورانی در حقیقت یک رهنمود بسیار مهم خودسازی است که می تواند ملاک و معیار برای اهل مراقبت باشد ، براساس این رهنمود، سالک باید به گونه ای برنامه ریزی کند که هر روز یک گام جلوتر از روز قبل باشند.اگر دو روزش مساوی باشد ، ضرر کرده است اگر بدتر شده باشد از رحمت خدا دور شده است و بعد می فرماید :
اگر کسی در خودش احساس پیشرفت معنوی نکرد به تدریج ضعف های روحی او بیشترمی شود یعنی اگر در حال پیشرفت نبود در حال انحطاط و کاستی خواهد بود و مرگ برای این انسان بهتر است زیرا با نقص کمتری از دنیا می رود .
**********
موضوع : شرائط خطبه (( وقت خطبه ))
بحث دربارۀ وقت خطبه های نماز جمعه بود ، عرض کردیم سه نظریه در بین علمای امامیه وجود دارد که عبارتند از :
- جایز است خطبه های نماز جمعه را قبل از زوال بخوانند.
- واجب است خطبه های نماز جمعه قبل از زوال باشد .
- جایز نیست خطبه های نماز جمعه را قبل از زوال بخوانند بلکه باید بعد از زوال باشد .
حضرت امام رضوان الله تعالی علیه نظر اول را پذیرفتند و چند روایت به عنوان دلیل این نظریه مطرح شده است که دو روایت را در جلسه گذشته بررسی کردیم اما روایات بعدی این نظریه :
روایت سوم :
(( محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید عن ابن ابی عمیر عن عمربن اذینه عن زراره قال سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول : اِنّ مِن الامور اموراً مضیقة و اموراً موسعه و اِنّ الوقت وقتان و الصلاة ممّا فیه السعه فَرُبَّما عَجَّلَ رسول الله و رُبَّما اخّر الاّصلاةَ الجمعه فانّ صلاة الجمعه من الامور المضیّق انّما لها وقت واحد حینَ تزولُ و وقتُ العصرِ یومَ الجمعه وقت الظهر فی سائر الاّیام
[2] )) .
کیفیت استدلال به این روایت :
در این روایت امام باقرعلیه السلام می فرماید وقت نماز جمعه مضیّق است و آن هنگام زوال شمس است . بنابراین خطبه ها باید قبل از زوال خوانده شود که بعد از زوال مشغول نماز جمعه شویم .
اشکال به این استدلال :
خطبه نماز جمعه ، جزء نماز است لذا وقتی امام می فرماید وقت نماز جمعه هنگام زوال است یعنی خطبه ها هم باید از همان زمان شروع شود .
روایت چهارم :
(( محمدبن علی بن الحسین باسناده عن الحلبی عن ابی عبدالله علیه السلام انه قال : وقت الجمعه زوال الشمس و وقت صلاة الظهر فی السفر زوال الشمس و وقت العصر یوم الجمعه فی الحضر نحوٌ مِن وقت الظهر فی غیر یوم الجمعه
[3] ))
استدلال به این روایت هم مانندروایت قبلی است که اشکال هم همان است .
روایت پنجم:
(( محمدبن الحسن باسناده عن حمّاد عن ربعی عن سَماعه والحسن عن زُرعه عن سماعه قال : قال : وقت الظهر یوم الجمعه حین تزول الشمس ))
روایت ششم :
(( عن علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن عبدالله بن سنان قال : قال ابو عبدالله علیه السلام اذا زالت الشمس یوم الجمعه فابَدأ بالمکتوبه ))
قائلین به قول اول به این روایات استدلال کرده اند و فرموده اند از مجموعه این روایات این استظهار می شود که می توان قبل از زوال خطبه ها را خواند هرچند اگر بعد از زوال خطبه ها را بخواند اشکالی ندارد .اما قول دوم هم که قائل آن ابن حمزه باشد از همین روایات استظهار کرده است که حتماً باید خطبه ها قبل از زوال باشد .
اما ادلّه نظریه سوم ( حتماً خطبه ها باید بعد از زوال باشد ) :
دلیل اول : آیه شریفه : « یا ایها الذین امنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله »
کیفیت استدلال :
می فرمایند زمان نداء « نُودِیَ » زوال آفتاب است و مراد از « ذکرالله» خطبه های نماز جمعه است . بنابراین وجوب سعی بعد از اذان ظهر روز جمعه است و بنابراین قبل اززوال نمی توان خطبه خواند .
دلیل دوم : روایت محمد بن مسلم : « سألته عن الجمعه فقال بأذانٍ و اقامةٍ یخرج الامام بعد الاذان فیصعد المنبر فیخطب و لایصلّی الناس مادام الامام علی المنبر ثم یقعد الامام علی المنبر قدر ما یقرأ قل هو الله احد ثم یقوم ...
[4] »
روایت مضمره است اما چون راوی محمدبن مسلم است ضرری نمی رساند زیرا او از غیر امام معصوم نقل نمی کند .
می فرماید : امام جمعه بعد از اذان خطبه ها را بخواند که به حسب ظاهر این روایت دلالت خوبی بر مطلب دارد.
دلیل سوم : روایت عبدالله بن میمون : « عن جعفر عن ابیه علیهما السلام قال : کان رسول الله اذا خَرَجَ الی الجمعه قعد علی المنبر حتی یفرغَ المؤذَّنون
[5] »
در سند روایت شخصی است به نام جعفربن محمد که علی التحقیق ثقه است .
می فرماید :سیره پیامبر اکرم این بود که ظهر جمعه بالای منبر می نشست تا اذان ظهر جمعه تمام شود بعد شروع به خطبه می کردند .
دلیل چهارم:
مرحوم علامه در کتاب مختلف استدلال دیگری برای این قول ذکر کرده اند که عبارت ایشان این است: « ... ولانه یستحب صلاة رکعتین من نافله الجمعه عند الزوال و انما یکون ذلک اذا وقعت الخطبه بعد الزوال اما المقدمة الاولی فلما رواه الحسین بن سعید فی الصحیح عن یعقوب بن یقطین عن العبد الصالح علیه السلام قال : و رکعتین اذا زالت الشمس قبل الجمعه .
و اما المقدمة الثانیه : لاَنَّ الجمعه عقیب الخطبه فلو وقعت الخطبه قبل الزوال لتعقبّها صلاة الجمعه فلا یستحب الرکعتان من النوافل
[6] »
می فرمایند : دو رکعت نماز مستحبی بعد از زوال در ظهر روز جمعه وارد شده است و این زمانی است که خطبه ها بعد از زوال واجب باشد زیرا اگر خطبه ها را قبل از زوال بخواند باید بلافاصله بعد از خطبه ها نماز جمعه خوانده شود و جایز نیست دو رکعت نماز مستحبی بین خطبه و نماز جمعه فاصله شود .بنابراین از این فهمیده می شود خطبه ها باید بعد از زوال باشد و اگر قبل از زوال جایز بود دیگر دو رکعت نماز مستحبی تشریع نمی شد.
دلیل پنجم:
خطبه بدل از دو رکعت نماز است و همچنانکه نمی توان نماز را قبل از زوال خواند .بدل نماز که همان دو خطبه باشد را هم نمی توان قبل از زوال خواند.
دلیل ششم : سیره
سیره بین مسلمین این بوده که خطبه ها را بعد از زوال می خواندند و اگر خطبه ها را قبل از زوال می خواندند ، باید نقل می شد .
دلیل هفتم : قاعده اشتغال
اگر خطبه ها را بعد از زوال بخوانیم یقیناً برائت یقینی حاصل شده است ، اما اگر قبل از زوال بخوانیم یقین به برائت ذمه نداریم .
اما اشکالاتی هم به این ادله شده است که در جلسه بعد مطرح می کنیم . والسلام علیکم و رحمة الله
[1] بحارالانوار، ج7، ص 327
[2] وسایل الشیعه، ج7، ص316
[3] وسایل الشیعه، ج7، ص318
[4] وسایل الشیعه، ج7، ص313
[5] وسایل الشیعه، ج7، ص349
[6] مختلف الشیعه، ج2، ص213