حدیث روز :
قال الصادق علیه السلام :
ما من یوم یأتی علی ابن آدم الاّ قال ذلک الیوم یا بن آدم انا یوم جدید و انا علیک شهید فافعل بی خیراً و اعمل فیَّ خیراً اَشهَد لک یوم القیامه فاّنک لن ترانی بعدها ابداً .
[1] « هیچ روزی بر فرزند آدم نیاید جز اینکه آن روز بگوید ای پسر آدم من روزی نو هستم و بر تو گواهم پس به وسیله من کار نیک کن و در من نیکی به جای آر تا در روز قیامت به سود تو گواهی دهم که دیگر هرگز مرا نخواهی دید . »
سال جدید را به همه برادران و خواهران تبریک عرض می کنم امیدوارم سال پر خیر و برکتی برای همه مسلمانان و همه دوستان اهل بیت علیهم السلام بخصوص مردم شریف ایران باشد.
این روایت متناسب با ایام جدید و سال نو انتخاب شد ،و چند نکته از آن استفاده می شود :
- زمان در روز قیامت مجسم می شود .
- زمان مراقب اعمال ماست و به همین جهت هم روز قیامت به سود و یا زیان ما شهادت می دهد .
- برای این که انسان روز قیامت از دیدن عمل خود شرمسار نباشد باید تلاش کند کار خیر انجام دهد و کار خیر آن است که هم فِعل نیکو باشد و هم فاعل نیتش نیکو باشد ، حُسن فعل بدون انگیزه نیکو ، خیر نیست .
**********
موضوع : شرائط خطبه (( وقت خطبه ))
مسأله 10 - یجوز ایقاع الخطبتین قبل زوال الشمس بحیث اذا فرغ منهما زالت و الاحوط ایقاعهما عند الزوال
[2] (( خواندن هر دو خطبه قبل از ظهر به طوری که وقتی از خطبه ها فارغ می شود ظهر داخل شده باشد جایز است و احتیاط مستحب آن است که در وقت ظهر دو خطبه را بخواند )) .
سئوال این است که آیا جایز است خطبه های نماز جمعه را قبل از زوال خواند یا جایز نیست ؟
در پاسخ به این سئوال باید گفت در مسئله بین علمای امامیه سه نظر وجود دارد :
- جایز است خطبه های نماز جمعه را قبل از زوال خواند به گونه ای که وقتی خطبه دوم تمام می شود متصل به زوال باشد .
- واجب است خطبه های نماز جمعه قبل از زوال باشد .
- جایز نیست خطبه های نماز جمعه را قبل از زوال خواند بلکه حتماً باید بعد از زوال باشد نظریه اول و سوم طرفداران فراوانی دارد اما نظریه دوم فقط یک قائل دارد و آنهم جناب ابن حمزه است .
حضرت امام رضوان الله علیه طرفدار نظر اول است ،اما می فرماید : احتیاط مستحب آن است که در وقت ظهر آنها را بخواند .
اما در میان اهل سنت 2 نظر وجود دارد که مرحوم علامه در می گوید :
(( یشترط فی الخطبتین امور الاول : الوقت و هو ما بعد الزوال علی الاشهر فلا یجوز تقدیهما و لاشیء منهما علیه عند اکثر علمائنا و به قال الشافعی لاّن ایجاب السعی مشروط بالنداء الثابت بعد الزوال و لانهما بدل عن الرکعتین فلها حکم مبدلهما و للشیخ قول بجواز ایقاعهما قبل الزوال عند وقوف الشمس بمقدار ما اذا فرغ زالت و به قال مالک حیث جوز تقدیم الخطبه دون الصلاة و احمد حیث جوز تقدیم الصلاة ایضاً علیه ...
[3] ))
در دو خطبه چند امر شرط است : اول: وقت ، وقت نماز جمعه بعد از زوال است ، بنابراین قول اشهر ، بر اساس این نظریه ، مقدم کردن دو خطبه بر زوال جایز است به عقیده اکثر علمای شیعه حتی بخشی از خطبه را نیز نمی توان قبل از زوال انجام داد. شافعی هم همین قول را اختیار کرده زیرا وجوب سعی مشروط است به نداء (اذان) که هنگام زوال تحقق پیدا می کند . همچنین خطبه ها بدل از دو رکعت است ، و بدل حکم مبدل منه را دارد .شیخ طوسی در یک قول ، قائل شده که قبل از زوال هنگام وقوف خورشید یعنی هنگامی که خورشید به دائره نصف النهار رسیده باشد جایز است به گونه ای که وقتی از خطبه دوم فارغ می شود زوال محقق گردد ، مالک هم همین نظر را انتخاب کرده چون گفته جایز است خطبه ها قبل از زوال خوانده شود ، احمد بن حنبل هم این نظریه را قبول دارد چون می گوید نماز را هم می توان قبل از زوال خواند .
اما دلیل این اقوال چیست ؟
ادله نظریه اول علمای امامیه ( جواز ایقاع خطبه ها قبل از زوال ) :
روایت اول :
« محمدبن حسن عن حسین بن سعید عن النضر عن عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله علیه السلام قال : کان رسول الله صلی الله علیه و آله یُصلّی الجُمعة حین تزول الشمس قَدرَ شِراکٍ و یخطب فی الظلّ الاوَّل فیقول جبرئیل یا محمد قدزالت الشمس فانزِل فصلَّ و انّما جُعِلَت الجُمعة رکعتین من اجل الخطبتین فهی صلاة حتی ینزِلَ الامام
[4] »
این روایت سند خیلی خوبی دارد . عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام نقل می کند :
امام صادق فرمود : پیامبر اکرم نماز جمعه را هنگامیکه سایه خورشید به اندازه بند کفش می شد می خواند و خطبه نماز جمعه را در سایه اول می خواند . بعد جبرئیل می گفت : ای محمد زوال شمس تحقق پیدا کرده است از منبر پایین بیا ونماز بخوان ...
کیفیت استدلال به روایت :
پیامبر اکرم خطبه نماز جمعه را در ظل اول یعنی هنگامیکه سایه شاخص قبل از زوال است و رو به غرب است می خواند و هنگامیکه زوال حاصل می شد جبرئیل می گفت که الان وقت نماز است که پیامبر خطبه ها را تمام می کرد و نماز را می خواند .
اشکال به استدلال :
چند اشکال به این استدلال شده است که عبارتند از :
اشکال اول : امکان دارد پیامبر اکرم در ظل اول مقدمات نماز جمعه را انجام می داده مثلاً بیان احکام می فرمودند و هنگام زوال، خطبه را می خواندند.
اشکال دوم :این اشکال را مرحوم علامه اعلی الله مقامه در مختلف الشیعه مطرح کرده اند می فرمایند: « والجواب ... عن الحدیث بالمنع مِن دلالته علی صورة النزاع لاحتمال ان یکونَ المراد بالظلّ الاّول هو الفیء الزائد علی ظلّ المقیاس فاذا انتهی فی الزیادة الی محاذاة الظلّ الاولّ و هو اَن یصیر ظلّ کل شیءٍ مثله و هو الظل الاوّل نزل فصلّی بالناس و یصدق علیه اَنّ الشمس قد زالت حینئذٍ لانّها قد زالت عن الظلّ الاوّل
[5] » .
ایشان می فرمایند : « این روایت دلالت بر جواز ایقاع خطبه ها قبل از زوال ندارد زیرا احتمال دارد منظور از ظل اول آن سایه ای باشد که علاوه بر سایه شاخص است تا اینکه برسد به محاذاة ظل اول و سایه اول آن است که سایه هر چیزی مثل خود آن شود که طبق این احتمال پیامبر اکرم خطبه ها را بعد از زوال می خواندند .»
به این احتمال علامه چند اشکال وارد شده است که عبارتند از :
- این احتمال خلاف ظاهر روایت است زیرا وقتی می فرماید « یخطب فی الظل الاول» ظهور در این دارد که قبل از اینکه سایه شروع به اضافه شدن کند خطبه تمام می شد یعنی وقتی سایه رو به مغرب است که همان قبل از زوال است .
- طبق این احتمال وقت نماز جمعه می گذرد زیرا وقت نماز جمعه این است که سایه شاخص حداکثر به دو هفتم برسد و حال آنکه طبق احتمال علامه وقتی سایه به اندازه خود شاخص می رسد جبرئیل می گوید نماز بخوان که در اینجا وقت نماز جمعه به پایان رسیده است .
روایت دوم :
محمدبن یعقوب عن عدة من اصحابنا عن احمدبن محمدبن عیسی و عن محمدبن الحسن بن علّان جمیعاً عن حمّادبن عیسی و صفوان بن یحیی عن ربعی بن عبدالله و فضیل بن یسار جمیعاً عن ابی جعفر علیه السلام قال : انّ من الاشیاء اشیاءَ موسّعه و اشیاء مضیقه فالصلاة ممّا وُسِّع فیه تُقَدَّمُ مرةً و توخر اخری و الجمعه ممّا ضُیّقَ فیها فاّنَ وقتها یوم الجمعه ساعةُ تزول و وقتَ العصرفیها وقت ظهر فی غیرها .
[6] سند این روایت ، صحیح است هر چند محمدبن الحسن بن علّان مجهول است اما عدة من اصحابناهم از احمدبن محمد بن عیسی نقل می کند که ثقه است و هم از محمدبن الحسن بن علاّن لذا ضرری به صحت روایت نمی رساند .
کیفیت استدلال به روایت :
امام می فرماید : نماز جمعه ، واجب مضیّق است و وقت آن ، ساعتی است که خورشید زوال پیدا می کند . از این فرمایش امام فهمیده می شود که وقت نماز جمعه ، وقت زوال است پس وقت خطبه نماز جمعه قبل از زوال است .
اشکال به این روایت :
خطبه هم جزء نماز است لذا وقتی امام می فرماید : وقت نماز جمعه بعد از زوال است یعنی خطبه ها هم باید بعد از زوال خواند .
والسلام علیکم و رحمة الله
[1] بحارالانوار، ج7، ص 325
[2] تحریرالوسیله، ج1، ص 212
[3] التذکره، ج4، ص68
[4] وسایل الشیعه، ج7، ص316
[5] مختلف الشیعه، ج2، ص214
[6] وسایل الشیعه، ج7، ص215