حدیث روز :
قال علی علیه السلام : اِجْمعوا یَجْمَع الله شَمْلَکُم و تَبارّوا یَصِل اللهُ اُلْفَتَکُم
گرد هم آئید تا خداوند کار شما را سامان دهد و به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند دل های شما را بهم پیوند دهد .
[1] این روایت نورانی دو رهنمود بسیار مهم در روابط اجتماعی ، سیاسی ، علمی ارائه می کند . در فرهنگ اسلام ، دعا در کنار انجام وظایف است یعنی تا انسان به وظیفه خودش عمل نکند و مقدمات را ایجاد نکند ، دعا اثری ندارد .یعنی تا شخص دانه را در زمین قرار ندهد معنا ندارد که از خداوند بخواهد دانه را برویاند.
1-در این روایت هم به همین معنا اشاره شده است می فرماید اگر می خواهید خداوند کارهای شما را سامان دهد ، شما باید باهم باشید در واقع باهم بودن ، مقدمه نزول رحمت الهی در ساماندهی کارها است « یدالله مع الجماعة» .
2- در فراز دوم روایت هم می فرماید: آنچه که دلها را بهم گره می زند و قلبها را به هم مهربان می کند ، نیکی کردن به یکدیگر است . بدین معنا که مقدمه نزول رحمت الهی در نزدیک کردن دلها و الفت اجتماعی ، نیکی به یکدیگر است .
**********
موضوع: حکم نماز جمعه
در جلسات گذشته حکم نماز جمعه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم که مجموعاً 7 نظریه مطرح شد و عرض کرده بودیم که محور بحث ، متن تحریرالوسیله حضرت امام رضوان الله تعالی علیه است .
در این جلسه عبارت تحریر را درباره حکم نماز جمعه نقل می کنیم و توضیح می دهیم .
مسئله 1 - تجب صلاة الجمعه فی هذه الاعصار مخیراً بینها و بین صلاة الظهر و الجمعه افضل و الظهر احوط ، واحوط من ذلک الجمع بینهما ، فمن صلی الجمعه سقطت عنه صلاة الظهر علی الاقوی لکن الاحوط الاتیان بالظهر بعدها و هی رکعتان کالصبح .
حضرت امام رضوان الله علیه 4 حکم در مسئله اول بیان می فرمایند که عبارتند از :
حکم اول : نماز جمعه وجوب تخییری دارد در این زمانها . به نظر می رسد منظور حضرت امام از این عبارت که می فرمایند « فی هذه الاعصار» زمانی است که حکومت اسلامی تشکیل نشده چرا که ایشان تحریر را در سال 1384 ه.ق یعنی پنجاه سال قبل نوشته اند . در زمانی که حکومت اسلامی تشکیل نشده بود و بعد از انقلاب هم فرصت تجدید نظر ، فراهم نشد ، چه بسا اگر فرصت پیدا می شد، ایشان هم در زمان تشکیل حکومت اسلامی ، قایل به وجوب تعیینی نماز جمعه می شدند .
حکم دوم : نماز جمعه واجب تخییری است اما افضل ، نماز جمعه است یعنی ثواب بیشتری دارد .
برخی از محشیان تحریرالوسیله به این حکم دو اشکال کرده اند :
- این حکم ، دلیلی غیر از جمع بین اخبار ندارد و جمع بین اخبار هم عرفی نیست بلکه تبرعی است.
- سیره فقها در زمانهای گذشته ، اقامه و حضورِ در نماز جمعه نبوده و این سیره فقها با افضلیت نماز جمعه منافات دارد .
پاسخ استاد به اشکال اول :
دلیل افضلیت جمع بین روایات نیست بلکه تمام روایاتی که تاکید بر اقامه نماز جمعه دارد دلیلِ این افضلیت است.
علاوه بر این ، زراره نقل می کند :
«
حَثّنا ابوعبدالله علی صلاة الجمعه ، حتی ظَنَنْتُ انّه یرید ان نأتیه فقُلتُ نَغْدُو علیک فقال : لا انّما عَنَیتُ عندکم »
[2] امام صادق علیه السلام ما را ترغیب به نماز جمعه می کرد تا جایی که ما گمان کردیم که فردا برای اقامه نماز جمعه باید خدمت حضرت برسیم .عرض کردم آقا فردا برای نماز جمعه خدمت شما بیاییم ؟ حضرت فرمود : خیر ، منظورم این بود که خودتان نماز جمعه را بخوانید .
این روایت به خوبی دلالت می کند که نماز جمعه افضل از نماز ظهر است زیرا حث و ترغیب مفهومی جز این نمی تواند داشته باشد .
و همچنین عبدالملک بن اعین نقل می کند از امام باقر علیه السلام که فرمودند :
«
مثلُک یَهلک و لم یُصلّ فریضةً فَرَضَها الله قلت : کیف اصنع فقال صلّو الجماعه »
[3] امام باقر فرمودند : مثل تو می میرد و یکبار هم نماز جمعه نخوانده است. عرض کردم چه کنم ؟
حضرت فرمودند : نماز جمعه با جماعت بخوانید .
این روایت هم به جهت نکوهش بر ترک نمازجمعه ، دلالت می کند که نماز جمعه افضل است .
پاسخ به اشکال دوم :
با وجود این همه اختلاف نظر در حکم نماز جمعه ، نمی توان به سیره علماء استناد کرد و بگوییم سیره علماء این بوده که نماز جمعه نمی رفتند و اگر اقامه آن را افضل می دانستند آن را اقامه می کردند ، در بعضی از زمان ها بسیاری از علما نماز جمعه را واجب تعیینی می دانسته اند و آن را اقامه می کردند و یا درآن شرکت می کردند .برخی اقامه آن را مشروع نمی دانستند ، همچنین سایر اقوالی که توضیح داده شد .
حکم سوم : خواندن نماز ظهر احوط است .
دلیل این حکم :
با وجود قولِ به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت از ناحیه برخی از علما ، خواندن نماز ظهر ، به احتیاط نزدیکتر است .
پاسخ به این استدلال :
در مقابل این نظر ، بسیاری از علما قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر غیبت شده اند چه در زمان گذشته و چه در عصر حاضر . طبق این نظر اگر کسی نماز جمعه را نخواند بری الذمه نشده است .
بنابراین با وجود این قول در نماز جمعه ، نمی توان پذیرفت ، احوط نماز ظهر است .
حکم چهارم : جمع بین نماز ظهر و نماز جمعه ، که بالاتر از احتیاط قبلی است .
به دلیل اینکه با خواندن هر دو نماز ، بر اساس همه اقوال یقین به برائت ذمه پیدا می کند بنابراین خواندن هر دو نماز ، احتیاط بیشتری نسبت به خواندن نماز ظهر تنها دارد .
مسئله 2 - من ائتم بامام فی الجمعه جاز الاقتداء به فی العصر لکن لواراد الاحتیاط اعاد الظهرین بعد الائتمام الّا اذا احتاط الامام بعد صلاة الجمعه قبل العصر بأداه الظهر و کذا الماموم فیجوز الاقتداء به فی العصر و یحصل به الاحتیاط .
این مسئله از فروعات مسئله اول است .
می فرماید کسی که نمازجمعه را با امام جمعه می خواند ، جائز است نماز عصر را با همان امام بخواند لکن اگر بخواهد احتیاط کند ، بعد از اتمام نماز جماعت ، نماز ظهر و عصر را خودش بخواند مگر امام جمعه بعد از خواندن نماز جمعه و قبل از خواندن نماز عصر ، خودش نماز ظهر را بخواند و ماموم هم نماز ظهرش را بخواند که بعد از این ماموم می تواند به نماز عصر امام اقتداء کند و احتیاط هم حاصل می شود .
مسئله 3 یجوز الاقتداء فی الظهر الاحتیاطی ، فاذا صلو الجمعه جاز لهم صلاة الظهر جماعة احتیاطاً ، ولوائتم بمن یصیلها احتیاطاً من لم یصل الجمعه لا یجوز له الاکتفاء بها بل تجب علیه اعادة الظهر .
می فرماید کسانی که نماز جمعه را خوانده اند ،جایز است به نماز ظهر احتیاطی امام که بعد از اقامه نماز جمعه می خواند ، اقتداء کنند .
امّا کسی که نماز جمعه را نخوانده است نمی تواند به نماز ظهر احتیاطی امام اقتداء کند و اگر اقتداء کرد و نماز ظهرش را با امام خواند مکفی نیست و باید نماز ظهرش را اعاده کند .
والسلام علیکم و رحمة الله
[1] بحار الانوار ج 97 ص 117
[2] وسایل الشیعه ج 7 ص 309
[3] همان