حدیث روز :
قال الصادق علیه السلام : «
اذا کان لک صدیق فَوُلّی ولایةً فَاَصَبتَه علی العُشر ممّا کان لک علیه قبل ولایته فلیس بصدیق سوءٍ »
[1] هرگاه دوستی داشتی و بعدها مقامی دولتی یافت و دیدی که یک دهمِ دوستی پیش از کسب مقام خود را حفظ کرده است پس دوست بدی نیست.
چند نکته از این روایت فهمیده می شود :
1- یکی از مواردی که انسان را می شود آزمایش کرد پست و مقام است که آیا این مقام در او اثر سویی گذاشته یا خیر .
2- یکی از لغزشگاههای انسان که موجب فساد اخلاقی انسان می شود پست و مقام است .
3- انسان قبل از اینکه به مقامی برسد باید خودسازی کند و الّا به فساد کشیده می شود .
در جلسه گذشته حضرت استاد دو اشکال به نظریه پنجم وارد کردند که اشکال دوم این بود :
« ما هم قبول داریم که ادله ، دلالت بر وجوب تعیینی نماز جمعه دارد امّا اجماع داریم که در عصر غیبت ، نماز جمعه واجب تعیینی نیست .»
امّا در این جلسه به نقل از قایل نظریه پنجم فرمودند :
ما این اجماع را قبول نداریم ، و این اجماع قابل خدشه است لذا اطلاق و عموم ادله هیچ مقید و مخصصی ندارد .
امّا اشکالاتی که به اجماع وارد شده است ، مجموعاً پنج اشکال است که عبارتند از :
اشکال اول : این اجماع اجماع قدمایی نیست یعنی بزرگانی همچون مرحوم شیخ کلینی و صدوق و مفید قایل به وجوب تعیینی نماز جمعه بوده اند . لذا اجماعی وجود ندارد و این اجماع از زمان سید مرتضی و شیخ طوسی بوجودآمده است که به این اجماع هم بعداً اشکال می کنند .
مستدل در ادامه به نقل عبارتهایی از این بزرگان که بزعم ایشان این عبارتها دلالت بر وجوب تعیینی نماز جمعه می کند می پردازد :
- مرحوم شیخ کلینی(م 329) در کتاب الکافی ج 2 ص 419 باب نماز جمعه می فرماید :
«
باب وجوب الجمعه و علی کم تجب »
[2] که محدثین قدیم عناوین باب ، فتوای آنها بوده است و مقصود ایشان از وجوب ، وجوب تعیینی است .
- مرحوم شیخ صدوق (م381) در کتاب امالی در توصیف دین امامیه می فرماید :
«
الجمعة فریضه واجبه و فی سائر الایام سنةٌ و مَن ترکها رغبةً عنها و عن جماعة المسلمین من غیر علةٍ فلا صلاةَ له »
[3] که می فرماید نماز جمعه در روز جمعه واجب است و در سائر ایام نماز جماعت مستحب است . از این عبارت وجوب تعیینی نماز جمعه استفاده می شود .
- مرحوم شیخ مفید در کتاب مقنعه می فرماید :
«
ففَرضُها - وفّقک الله - الاجتماع علی ما قدّمناه الاّ انه بشریطةِ حضور امامٍ مامونٍ علی صفاتٍ یتقدم الجماعه و یخطبهم خطبتین .»
[4] وجوب نماز جمعه با جماعت است به گونه ای که پیش از این گفتیم مشروط به حضور امامی مورد اعتماد و دارای صفاتی که در امام جماعت گذشت ، باشد و همچنین دو خطبه بخواند .
که از این عبارت استفاده می شود که در وجوب نماز جمعه، حضور امام معصوم را شرط نمی داند ، زیرا فرموده صفات او ، صفات امام جماعت باشد .
پاسخ به اشکال اول مستدل:
ما قبول نداریم که مرحوم کلینی و صدوق و مفید رضوان الله علیهم با اجماع مخالفت کرده اند و قایل به وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر غیبت بوده اند چرا که مرحوم کلینی در همین باب که مستدل اشاره کردند ، روایتی آورده اند که دلالت دارد نماز جمعه با پنج نفر منعقد می شود که یکی از آن ها امام است و احتمال می دهیم منظور ایشان امام معصوم باشد بنابراین ممکن است ایشان امامت امام معصوم را شرط بداند .
همچنین شیخ صدوق عباراتی دارد که صریحاً می فرماید که نماز جمعه وجوب تخییری دارد و همچنین مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد در باب اثبات امامت حضرت حجت علیه السلام می فرماید : « مردم نیاز به امامی دارند که ... مردم را در جمعه و اعیاد جمع کند .»
از این عبارت استفاده می شود که ایشان نماز جمعه را از وظایف امام می داند .
و در پایان حضرت استاد برای تقویت این نظریه که شیخ مفید قایل به وجوب تعیینی نماز جمعه نبوده فرمود :
چطور ممکن است مرحوم شیخ طوسی و سید مرتضی ادعای اجماع کنند بر عدم وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر غیبت امّا استاد خودشان را در نظر نگیرند .اگر نظر شیخ مفید وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر غیبت بود ، شیخ طوسی و سید مرتضی نمی توانستند مدعی اجماع بر عدم وجوب تعیینی نماز جمعه در عصر غیبت نمایند .
[1] کتاب دوستی، ص170
[2] الکافی، کلینی، ج2، ص419
[3] امالی، شیخ صدوق، ص743
[4] مقنعه، شیخ مفید، ص163