اللّهُمَّ اجعَل ما يُلقِي الشَّيطانُ في رُوعي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي.[1]
در تبیین این فراز نورانی، به انواع القائات شیطانی اشاره میکردیم. یکی از چیزهایی که شیطان به دل انسان تلقین میکند، گمانهای بد است. اولین قسم از اقسام گمانهای ناپسند، «سوء ظن به خدای متعال» بود که در جلسات قبل مطرح شد.
دو. سوء ظن به مؤمنان
دومین قسم از گمانهای بد، سوء ظن به مؤمنان است. در قرآن صریحاً از بدگمانی نهی شده است:
﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ﴾.[2]
اى مؤمنان! از بسيارى از گمانها دورى كنيد كه برخى از گمانها گناه است.
در این آیه شریفه از مطلق گمان نهی شده است؛ ولی روشن است که مقصود نهی از «بد گمانی» است، زیرا «خوشگمان» بودن نه تنها مورد نهی واقع نمیشود، بلکه به ما دستور داده شده که نسبت به دوستان خود خوشگمان باشیم، از امیر المؤمنین (علیهالسلام) نقل شده که فرمود:
ضَعْ أمرَ أخيكَ على أحسَنِهِ.[3]
رفتار برادرت را به بهترين وجه آن تفسير كن.
اما سؤالی که در این آیه به ذهن میرسد، این است که اگر بعضی از گمانها گناه است، چرا انسان باید از همه بدگمانیها اجتناب کند؟
پاسخ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این است[4] که مقصود از ﴿كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ﴾ همان ﴿بَعْضَ الظَّنِّ﴾ است؛ یعنی گمان بد «فی نفسه» زیاد است ـ از این رو، «کثیراً» را به صورت نکره آورده است ـ و خیلی کم میشود که انسان نسبت به دیگران، خوشگمان باشد، بلکه بیشتر، انسان گمانهای بد برایش پیش میآید. به تعبیر دیگر، اجتناب کردن، مربوط به مطلق ظن نیست؛ بلکه در باره ظنهای بد است.
البته ایشان، این احتمال را هم دادهاند که مقصود، زیاد اجتناب کردن از همه گمانها باشد، یعنی چون بعضی از گمانها ، گناه است ، انسان باید از روی احتیاط از همه گمانهایی که احتمال می دهد گناه باشد اجتناب کند تا گرفتار آن گمانهایی که گناه است ، نشود.