اللّهُمَّ اجعَل ما يُلقِي الشَّيطانُ في رُوعي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الحَسَدِ ذِكرا لِعَظَمَتِكَ.[1]
در تبیین این فراز نورانی به کاربردهای کلمه «شیطان» در آیات قرآن اشاره شد. مطلب دوم، مقصود از «القائات شیطانی» است.
القائات شیطان یا وسوسههای او به معنای تلقین افکار منفی در ضمیر انسان است. امروزه در روانشناسی یکی از روشهای درمان برخی از بیماریهای روانی مانند منفی نگری و وسواس، روش تلقین درمانی است. اثر تلقین، چه خوب و چه بد، بر کسی پوشیده نیست. القای مطالب خوب به ذهن، اثر مثبت؛ و القای مطالب بد، اثر منفی بر روان انسان دارد. مثلا کسی که دائماً به خود تلقین کند که «من میتوانم»، موجب «اعتماد به نفس» او میشود؛ به همین جهت است که هم حضرت امام روی این مسئله تأکید داشتند و هم مقام معظم رهبری. القائات منفی نیز چنین است، مثلا تلقین فقر و تنگدستی، اثر سوء بر روان انسان دارد. در روایتی از امام کاظم (عَلَیْهِالسَّلامِ) وارد شده که فرمود:
لا تُحَدِّثوا أنفُسَكُم بِفَقرٍ و لا بِطولِ عُمُرٍ، فَإِنَّهُ مَن حَدَّثَ نَفسَهُ بِالفَقرِ بَخِلَ، و مَن حَدَّثَها بِطولِ العُمُرِ يَحرِصُ.[2]
گرفتار آمدن به فقر و يا داشتن عمر طولانى را به خود، تلقين نكنيد؛ زيرا كسى كه به خود، فقر را تلقين كند، بخيل مىشود، و كسى كه به خود، طول عمر را تلقين كند، دچار حرص مىگردد.
کسی که همیشه با خودش بگوید: «آینده زندگی خودم و خانوادهام چی میشود؟ از چه راهی تأمین میشود؟ من که چیزی ندارم» بخیل میشود و نمیتواند احسان کند، زیرا تصور میکند خرج کردن مال، موجب فقر میشود. همچنین کسی که به خودش تلقین کرده که عمرش طولانی است، برای آیندههای دور آرزوهای طولانی میکند، در نتیجه حریص میشود. به صاحب کارخانه سیمانی گفته بودند، کوهی که از خاکش برای تهیه سیمان استفاده میکنی، تا سیصد سال دیگر قابل استفاده است، گفته بود: بعد از سیصد سال چی کار کنیم!؟ اینها القائاتی است که گاه منشأ آن شیطان است.