اللّهُمَّ اجعَل ما يُلقِي الشَّيطانُ في رُوعي مِنَ التَّمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الحَسَدِ ذِكرا لِعَظَمَتِكَ، و تَفَكُّرا في قُدرَتِكَ، و تَدبيرا عَلى عَدُوِّكَ.[1]
در این فراز که بیست و سومین فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق است، مباحث مهم و کاربردیِ اخلاقی و روانشناسی مطرح شده است.
موضوع دعا در این فراز، القائات شیطانی و تبدیل آن به الهامات ربّانی است، بنا بر این، مباحثی که در تبیین این فراز مورد بررسی قرار میگیرد، عبارت است از: مراد از شیطان، چیستی القائات شیطانی و انواع آن، تأثیرات القائات شیطانی و از همه مهمتر، چگونگی تبدیل آنها به الهامات ربّانی.
در فرهنگ قرآن و حدیث، «شیطان» با «ابلیس» فرق دارد. بر اساس آیات قرآن کریم، ابلیس، اسم شیطان خاصی است که وقتی از دستور خداوند مبنی بر سجده بر حضرت آدم (عَلَیْهِالسَّلامِ) سرپیچی کرد، از درگاه خداوند متعال رانده شد؛ اما شیطان یک مفهوم کلی است که شامل ابلیس و دیگر شیاطین از جن و انس میگردد.
بنا بر این، کلمه «شیطان» در قرآن کریم، چهار کاربرد دارد:
یک: ابلیس
گاه مراد از شیطان، همان ابلیس است، مانند:
﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما﴾.[2]
شيطان آن دو [آدم و حوا] را وسوسه كرد، تا آنچه را از شرمگاههاى آنان از ايشان پنهان بود، برایشان آشكار سازد.
دو: شیاطین جن
گاه مقصود از شیطان، اعم از ابلیس و دیگر شیطانهایی است که از جنس جن هستند، مانند:
﴿وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعير﴾.[3]
آسمان نزديكتر را به چراغهايى آراستيم و آنها را ابزار رماندن شيطانها كرديم و عذاب آتش سوزان را براى آنان آماده ساختيم.
در این آیه، مقصود از «شیاطین»، شیاطین جن است كه خبرهاى آسمانى را استراق سمع میكردند.
سه: شیاطین انس
در برخی آیات، کلمه شیطان تنها در شیطانهایی از جنس انسان به کار رفته است، مانند:
﴿وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ﴾.[4]
هرگاه با كسانى كه ايمان آوردهاند ديدار كنند، مىگويند ايمان آوردهايم و چون با شيطانهاى خود تنها شوند مىگويند ما با شماييم.
در این آیه، مراد از «شیاطین»، شیاطین انس یا همان رفقای منافقِ منافقین صدر اسلام است.
چهار: شیاطین جن و انس
در برخی آیات نیز مصداق شیطان، اعم از شیاطین جن و انس است، مانند آیه ذیل که در آن دشمنان انبیای الهی، شیطانهای انس و جن معرفی شدهاند:
﴿وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً﴾.[5]
تقدم «الانس» بر «الجن»، میتواند اشاره به این باشد که خطر شیاطین انس برای مکتب انبیا، بیش از شیاطین جن است. بخش دوم آیه نیز اشاره به القائات و وسوسههای شیاطین است که از آن تعبیر به وحی شده است. آنها سخنان «مزخرف»، یعنی سخنانی که ظاهرشان طلایی و فریبنده است را القاء میکنند در حالی که در واقع، مخرب و فاسد هستند.