اللّهُمَّ اجعَلني أصولُ بِكَ عِندَ الضَّرورَةِ.[1]
نکته اول در تبیین این فراز نورانی این بود که ریشه قرآنی آن، این آیه شریفه است:
﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ﴾.[2]
نکته بعدی این مسئله فطری است که انسان وقتى در بنبستِ سختىها قرار بگيرد، با همه وجود، خدا را احساس مىكند و دست نياز به سوى آن بىنياز دراز میکند. هنگام اضطرار بیچارگی است که توحید فطری انسان تجلی پیدا میکند. در روایتی که از امام حسن عسکری (علیه السّلام) نقل شده، در تفسیر «الله» آمده است:
اللَّهُ هُوَ الَّذى يَتَأَلَّهُ إلَيهِ عِندَ الحَوائِجِ وَ الشَّدائِدِ كُلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن كُلِّ مَن هُوَ دونَهُ، و تَقَطُّعِ الأسبابِ مِن جَميعِ ماسِواهُ.[3]
خداوند، كسى است كه هر مخلوقى، در نيازها و سختىها و به هنگام قطع اميد از همه ديگر افراد و وسيلههاى غير از او، بدو روى مىآورند.
همچنین در روایتی آمده که شخصی به امام صادق (علیه السّلام) عرض کرد: دليل بر وجود خدا چيست؟ و برايم از عالَم و جوهر و عَرَض نگو! یعنی با برهان عقلى برایم استدلال نكن. حضرت فرمود: آيا سفر دريا رفتهاى؟
گفت: آرى.
فرمود: آيا شده است كه دريا توفانى شود، تا جايى كه خطر غرق شدن، شما را تهديد كند؟
گفت: آرى.
فرمود:
فَهَلِ انقَطَعَ رَجاؤُكَ مِنَ المَركَبِ وَ المَلّاحينَ؟
آيا در آن حالت، اميدت از كشتى و كشتيبانان قطع شده است؟
گفت: آرى.
فرمود:
فَهَل تَتَبَّعَت نَفسُكَ أنَّ ثَمَّ مَن يُنجيكَ؟
آيا [در آن لحظه] انديشيدهاى كه كسى هست نجاتت دهد؟
گفت: آرى.
فرمود:
فَإِنَّ ذاكَ هُوَ اللَّهُ.[4]
او همان خداست.
بنا بر این، توجه به خدا در هنگام اضطرار، یک مسئله فطری است، اما سؤال مهم این است که اگر همه انسانها در موقع ضرورت، سراغ خدا میروند، پس فایده این دعا چیست که از خدا میخواهیم کاری کند که هنگام درماندگى، با سرعت و تمام توان سراغ او برویم؟
در جلسه آینده به این سؤال پاسخ میدهیم.