و لا تَبتَلِيَنّي بِالكَسَلِ عَن عِبادَتِك.[1]
نکته سوم در تبیین این فراز نورانی، این است که گاه سستی و کاهلیِ در عبادت، یکی از کیفرها و عقوبتهای الهی است. این که انسان، گاهی احساس میکند حالِ عبادت و انس با خدا ندارد ـ طبق آنچه در روایات آمده است ـ نوعی کیفر الهی است و باید ببیند چه کار خلافی از او سر زده که خداوند این کیفر را متوجه او کرده است.
در روایتی که از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده است، میخوانیم:
إنَّ للَّهِ عُقُوباتٌ فِى القُلُوبِ و الأبدانِ: ضَنكٌ فِى المَعِيشَةِ و وَهنٌ فِى العِبادَةِ، و ما ضُرِبَ عَبدٌ بِعُقُوبَةٍ أعظَمَ مِن قَسوَةِ القَلبِ.[2]
به تحقيق كه خداوند كيفرهايى به جهت ارتكاب گناهان در جسم و جان انسان دارد، مانند سختى زندگى و سستى در عبادت، ولى هيچ كيفرى بزرگتر از قساوت قلب نيست.
خداوند متعال، به خاطر گناهان کیفرهای مختلفی به انسان میدهد، گاه دل انسان عقوبت میشود، گاه بدن او گرفتار کیفر الهی میگردد، مثلا مشکلات و مصائبی که برای انسانهای عادی رخ میدهد، کیفر گناهان اوست، چه اینکه میفرماید:
﴿ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ﴾.[3]
و آنچه مصيبت كه به شما مىرسد به خاطر اعمالى است كه به دست خود كردهايد.
البته مصایب اولیای الهی، جنبه کیفر ندارد؛ بلکه موجب ترفیع مقام آنهاست.
همچنین اینکه انسان گاه در انجام عبادت کسل میشود و مثلا حال ندارد برای نماز شب بیدار شود، از جمله عقوبتهایی است که بر اثر ارتکاب گناهان، گرفتارش شده است. در روایتی وارد شده که شخصی آمد خدمت امیر المؤمنین (علیه السّلام) و عرض کرد: «از خواندن نماز شب محروم شدهام» حضرت فرمود:
أنتَ رَجُلٌ قد قَيَّدَتكَ ذُنوبُكَ.[4]
تو کسی هستى كه گناهانت تو را به بند كشيدهاند.
بالاتر از همه این عقوبات، قساوت قلب است. کسی که دلش به خاطر گناه سخت شده، چون نمیتواند بیماری روحی خود را تشخیص دهد، به فکر توبه و علاج آن نمیافتد، لذا انسان تا به این مرحله نرسیده، به محض اینکه دید در انجام عبادت سست شده، باید به اعمال خود رجوع کند تا منشأ این بیحالی و کسالت را بیابد و توبه کند.