و عَبِّدني لَكَ و لا تُفسِد عِبادَتي بِالعُجب.[۱]
صحبت در تبیین جمله اول از این فراز دعای مکارم الاخلاق بود. گفتیم برای توضیح این درخواست که خدایا مرا به عبادت خودت وادار کن، ابتدا باید با مفهوم عبادت آشنا شویم.
گفته شد که عبادت به معنای اظهار نهایت خاکساری و نرمش در برابر حضرت حق است و لازمه این نوع تذلّل و خاکساری، اطاعت از اوامر الهی و ترک نواهی اوست.
اهمیت عبادت
پس از آشنایی با مفهوم عبادت، گام بعدی شناخت اهمیت عبادت و بندگی است. در اهمیت عبادت همین مقدار بس که از نظر قرآن کریم حکمت و فلسفه خلقت انسان عبادت خدا دانسته شده است. میفرماید:
﴿ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ﴾[۲]
جنّ و انس را نیافریدم مگر این که مرا عبادت کنند.
بنا بر این، عبادت خدا بالاترین اهمیت را برای انسان دارد. در اینجا این سؤال مطرح میشود که مگر خدا نیاز به عبادت مخلوقات دارد که جن و انس را برای این منظور آفریده است؟
پاسخ آن است که: خیر! خدا نیاز به عبادت جن و انس ندارد؛ بلکه جن و انس محتاج عبادت اویند.
اما اینکه انسان چه نیازی به عبادت خدا دارد، خود موضوعی است که در گام بعدی یعنی حکمت عبادت روشن میشود.
حکمت عبادت
عبادت الهی راه درست زندگی است. یعنی اگر کسی بخواهد برنامه صحیحی در زندگی داشته باشد باید خدا را اطاعت کند و از معصیت او دوری کند. در قرآن کریم میخوانیم:
﴿أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ﴾[۳]
اى فرزندان آدم! آيا به شما سفارش نكردم كه شيطان را نپرستيد كه او دشمن آشكار شماست؟ و اينكه مرا بپرستيد كه اين راهى است راست؟
راه درست زندگی عبادت خداست و در مقابل، هر راهی غیر از آنچه خداوند ارائه کرده است، آن راه، راه درست زندگی نخواهد بود.
نکته قابل توجه این است که خداوند نمیفرماید عبادت خدا راه درست زندگی را نشان میدهد؛ بلکه میفرماید عبادت خدا خود راه درست زندگی است. بنا بر این، پرستش و عبادت خدا، چیزی جز پیاده کردن برنامههای او در زندگی نیست.
صراط مستقیم بودن عبادت هم به این معناست که نیازهای مادی و معنوی انسان را تأمین میکند. سعادت و کامیابی دنیوی و اخروی انسان در گرو عبادت است و این همان حکمت عبادت و نیازمندی انسان به عبادت الهی است.