در تبیین این فراز نورانی، تا کنون به سه عامل از عوامل عزت حقیقی اشاره کردیم.
چهار: کظم غیظ
چهارمین عامل عزت حقیقی، کظم غیظ و فروخوردن خشم است. انسانی که بتواند خشم خود را کنترل کند در خانواده و جامعه عزیز است، برخلاف کسی که قدرت کنترل خشم و عصبانیت خود را ندارد.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که میفرماید:
ما مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظاً إلّا زادَهُ اللَّهُ عَزَّوجلَّ عِزّاً في الدّنيا والآخِرَة.[۲]
هيچ بندهاى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.
عبودیت، قناعت، عفو و کظم غیظ، چهار عامل از عوامل عزت حقیقی بود. غیر از اینها عوامل دیگری نیز وجود دارد که روایات آنها را تحت عنوان «موجبات العزّ» در میزان الحکمة جمعآوری کردهایم.
از اینجا به توضیح ادامه این فراز میپردازیم که درباره نقطه مقابل عزت یعنی کبر و خودبزرگبینی است.
راغب در مفردات «کبر» را این گونه معنا میکند: كبر حالتى است كه انسان با بزرگ ديدن خويش به آن صفت مخصوص میشود و همان است كه انسان خود را از دیگران بزرگتر مىبيند.[۳]
بنا بر این، «تکبّر» هم اظهار این حالت خودبرتربینی است، حال اظهار آن در چهره و حالات یا در گفتار یا در نوشتن.
کبر، رذیلهای است که حاصل افراط در عزت است، از این رو، در این فراز عزت به عنوان یک فضیلت اخلاقی در مقابل کبر به عنوان یک رذیله اخلاقی قرار گرفته است. در هر صفت خوبی اگر انسان گرفتار افراط شود، تبدیل به ضد آن و یک رذیله خواهد شد، چنانچه تفریط در آن صفت پسندیده نیز رذیلهای دیگر خواهد بود.
مؤمن نه احساس حقارت میکند و نه احساس کبر؛ بلکه متصف به حالتی بین این دو یعنی عزت است. اگر انسان احساس حقارت کرد و خود را به گونهای حقیر دید که در جامعه خوار شود، حالت تفریط است و در مقابل اگر چنان خود را برتر و بزرگتر دید که هیچکس را بهتر از خود نداند، حالت افراط است.
جالب آنکه، صفت کبر هم ریشه در حس حقارت دارد و هم ثمره آن حقارت است. یعنی از دو سو به احساس حقارت منتهی است.
در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده که فرمود:
مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِه.[۴]
هيچ انسانى خودبين و متجاوز نمىشود و به تكبّر و جبّاريت آلوده نمىگردد، مگر به سبب حقارتى كه در ضمير خود، احساس مىكند.
بنا بر اين، ريشه اصلى کبر را بايد در احساس حقارت و ذلّت نفس جستجو كرد. از سوی دیگر، هنگامی که انسان دچار تکبر شد، کبر ورزیدنش موجب بیاحترام شدن او در جامعه و کوچک شدنش در نگاه دیگران خواهد شد. امیر المؤمنین علیه السلام طبق نقل میفرماید:
مَن تَكَبَّرَ علَى النّاسِ ذَلَّ.[۵]
هر كه بر مردم بزرگى فروشد، خوار شود.
به هر حال آفت عزت، کبر است. این است که میفرماید: «وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِیَنِّی بِالْکِبْرِ»[۶]؛ عزت بده؛ ولی عزتی که آن را در نفس خود احساس نکنم تا منجر به کبر شود.