صحبت در عوامل عزت حقیقی بود که در کنار این دعا باید این عوامل نیز انجام پذیرد. این عوامل در واقع مجاری عزت از جانب حضرت حق هستند.
اولین عامل بندگی خدا بود که از همه عوامل مهمتر و در واقع مبدأ سایر عوامل بود. دومین عامل قناعت بود که در جلسه قبل بیان شد.
سه: عفو
سومین عامل عزت حقیقی عفو و گذشت است. اگر انسان مورد ستم قرار گرفت، ولی انتقام نگیرد و گذشت کند، باعث عزت او میشود. در روایتی از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند:
مَن عَفا مِن مَظلِمَةٍ أبدَلَهُ اللَّهُ بِها عِزّاً في الدّنيا والآخِرَةِ.[۲]
هر كس از ظلمى كه به او شده است در گذرد، خداوند بهجاىآن در دنيا و آخرت او را عزيز گرداند.
البته گذشت و عفو وقتی عزت میآورد که موجب تنبّه طرف مقابل شود، نه آنجا که سبب جریتر شدن مجرم شود. به عبارت دیگر، عفو پسندیده عامل عزت است نه عفو ناپسند و بد.
در روایتی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام چنین نقل شده است که:
العَفوُ يُفسِدُ مِنَ اللَّئيمِ بِقَدرِ إصلاحِهِ مِنَ الكَريم[۳].
گذشت به همان اندازه كه شخص بزرگوار را درست مىكند، شخص فرومايه را تباه مىگرداند.
در این باره که چه وقت باید عفو و بخشش صورت بگیرد، یک ملاک کلی در روایتی از آن حضرت نقل شده که میفرماید:
جازِ بِالحَسَنَةِ و تَجاوَزْ عَنِ السَّيِّئَةِ ما لَم يَكُن ثَلماً في الدِّينِ أو وَهناً في سُلطانِ الإسلامِ.[۴]
به نيكى پاداش ده و از بدى درگذر، تا آنجا كه به دين لطمهاى نزند يا در قدرت اسلام ضعفى پديد نياورد.
پس اگر گذشت کردن سبب شود ارزشهای دینی در جامعه ضعیف بشود، مجازات کردن و انتقام گرفتن بهتر است.
همچنین در روایت دیگری از امام زین العابدین علیه السلام آمده است:
حَقُّ مَن أساءَكَ أن تَعفُوَ عَنهُ، وإن عَلِمتَ أنَّ العَفوَ عَنهُ يَضُرُّ انتَصَرتَ، قالَ اللَّهُ تَبارَكَ وتَعالى: ﴿وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ﴾ .[۵][۶]
حق كسى كه به تو بدى كند، اين است كه از او درگذرى، ولى اگر دانستى كه گذشت از او زيانبار است، آن گاه انتقام بگير. خداوند تبارك و تعالى فرموده است: «بر كسانى كه پس از ستمى كه بر آنها رفته باشد انتقام مىگيرند، ملامتى نيسـت».