در تبیین این فراز نورانی بیان شد که انسان فطرتاً عزتخواه است و اسلام هم به این خواست فطری انسان پاسخ مثبت داده است. به همین جهت اجازه نمیدهد شخص مؤمن کاری کند که عزت و احترام او در جامعه مخدوش شود. در این رابطه چند نکته قابل توجه است که به آنها اشاره میگردد.
نکته اول این است که از نظر اسلام دو نوع عزت داریم. عزت ظاهری و موقت که منحصر در حیات دنیوی است؛ و عزت واقعی و دائم که علاوه بر دنیا در آخرت نیز ادامه دارد.
خواست اسلام این است که انسان هم در دنیا و هم در آخرت عزت داشته باشد. عزت ظاهری که موقتا در دنیا حاصل میشود کافی نیست، بلکه اگر همراه با عزت در آخرت باشد، مطلوب اسلام خواهد بود.
در دعایی که از امام صادق علیه السلام در وداع ماه رمضان نقل شده، آمده است:
اللّهُمَّ أكرِمني في مَجلِسي هذا كَرامَةً لا تُهينُني بَعدَها أبَدا، و أعِزَّني عِزّا لا تُذِلُّني بَعدَهُ أبَدا.[۲][۳]
خداوندا! در اين جايگاهی كه هستم، مرا چنان گرامى بدار كه پس از آن هرگز خوارم نسازى و چنان عزّتى بخش كه پس از آن هرگز ذليلم نكنى.
نکته دوم این است که اگر عزت دنیا همراه با عزت آخرت نباشد اصلاً ارزشی ندارد.
این جمله از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده که میفرماید:
لا تَتَنافَسوا في عِزِّ الدُّنيا و فَخرِها... فَإِنَّ عِزَّ الدُّنيا و فَخرَها إلَى انقِطاعٍ.[۴]
در كسب عزّت و افتخارات دنيوى با هم به رقابت برنخيزيد [دنبال رأی آوردن و رئیس شدن نباشید]، زيرا كه عزّت و افتخارات دنيا به سر مىآيد.
نکته سوم این است که عزت دنیا اگر بدون عزت آخرت باشد نه تنها ارزشی ندارد، بلکه موجب هلاکت انسان میشود.
از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده است که میفرماید:
مَنِ اعتَزَّ بغَيرِ اللَّهِ سبحانه أهلَكَهُ العِزُّ.[۵]
هر كه بجز از خدا عزّت جويد، آن عزّت او را به هلاكت افكند.
اگر عزت دنیا از ناحیه خدا باشد، هم عزت دنیاست هم عزت آخرت؛ اما اگر عزت غیر الهی بود، تنها عزت دنیاست که عامل هلاکت انسان میشود، یعنی همان ریاست و افتخار دنیایی او را بیچاره میکند. این همان عزتی است که یزید داشت و امثال او دارند.
حضرت زینب سلام الله علیها در آن خطبهای که در مجلس یزید خواند به همین نکته اشاره فرمود. ایشان پس از تلاوت آیه ﴿ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى﴾ [۶]فرمود:
أظَنَنتَ يا يَزيدُ... أنَّ بِنا عَلَى اللّهِ هَوانا وبِكَ عَلَيهِ كَرامَةً! و أنَّ ذلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ عِندَهُ!... فَمَهلًا مَهلًا، أنَسيتَ قَولَ اللّهِ تَعالى: ﴿وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ﴾[۷][۸]؟
اى يزيد! آيا گمان بردى [این وضعیتی که ما پیدا کردیم] نشانه خوارىِ ما نزد خدا و كرامت خدا براى توست؟ و اين، از بزرگىِ ارزش تو نزد اوست؟... اندكى بِايست و مهلت بده! آيا سخن خداى متعال را از ياد بردهاى كه فرمود: و كافران نپندارند كه مهلت ما به آنان، برايشان نيكوست. ما به آنها تنها براى آن، مهلت مىدهيم كه بر گناهان خود بيفزايند و آنان، عذابى خوار كننده دارند.
امیدواریم خداوند به همه ما عزت ظاهری و واقعی و دائمی عنایت فرماید.