کنترل خشم (۴)
در ادامه تبیین دومین خصلت از خصلتیعنی کنترل خشم، به این مطلب اشاره میقرآن کریم در دو آیه مسلمانان را به مسابقه دعوت کرده است، مسابقه در دستیابی و پیشی گرفتن به مغفرت خدا و بهشت.
در آیه ۲۱ سوره حدید میفرماید:
﴿سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ...﴾.
به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى پيشگام شويد كه پهناى آن به پهنای آسمانها و زمين است.
و در آیه ۱۳۳ سوره آلعمران میفرماید:
﴿وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقينَ﴾.
و براى (رسيدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتى به پهناى آسمانها و زمين كه برای پرهيزگاران آماده شده است شتاب كنيد.
در آیه اول با تعبیر «سابِقُوا» به معنای پیشی گرفتن از یکدیگر و در آیه دوم با تعبیر «سارِعُوا» یعنی شتاب کردن و با سرعت رفتن برای پیشی گرفتن از یکدیگر، برای رسیدن به مغفرت الهی و بهشت استفاده شده است که تفاوت چندانی ندارند. همچنین در آیه سوره حدید به اینکه چه کسانی مستحق این بُرد هستند و اینکه چه کسانی جایزه این مسابقه را دریافت می آلعمران برندگان این مسابقه را اهل تقوا دانسته است: ﴿أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾ و در ادامه به چند ویژگی از ویژگیهای آنان اشاره شده است که عبارتند از:
یک) ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ﴾ کسانی که در سختی و خوشی، شادی و رنج انفاق میکنند؛
دو) ﴿وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ﴾ و کسانی که خشم خود را فرو می؛
سه) ﴿وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ﴾ و کسانی که [از خطای] مردم در می
چهار) ﴿وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾ و اهل احسان و نیکی هستند.
بنابراین کظم غیظ یکی از مکارم اخلاقی است که خداوند سبحان مردم را به مسابقه برای کسب آن دعوت کرده است. هر کس که بیشتر بتواند خود را هنگام خشم و غضب کنترل کند، از دیگران سبقت گرفته و از مغفرت الهی و بهشت جاویدان برخوردار می
کظم غیظ از خصوصیات بزرگان اهل معرفت است و در صدر آنها خود معصومین هستند که بالاترین مرتبه آن را دارند. در روایتی چنین آمده که كنيز امام زين العابدين (علیه السّلام) براى ايشان آب مىريخت تا حضرت براى نماز آماده شود. چُرت، كنيز را فراگرفت. آفتابه از دست او افتاد و امام (علیه السّلام) را زخمى كرد. امام (علیه السّلام) سر بلند كرد و به او نگريست.
كنيز گفت: خداوند مىفرمايد: ﴿وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ﴾.
فرمود: «قَد كَظَمتُ غَيظي»؛ خشمم را فرو خوردم.
كنيز گفت: ﴿وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ﴾.
فرمود: «عَفَا اللَّهُ عَنك»؛ خدا تو را ببخشايد.
كنيز گفت: ﴿وَ اللَّهُ يُحِبُّ الُْمحْسِنِينَ﴾.
فرمود: «اذهَبي فَأَنتِ حُرَّة»؛ برو، تو آزادى.[۲]