حدیث
عيون أخبار الرضا عليه السلام : حدّثنا عليّ بن أحمد بن عمران الدقّاق ، قال : حدّثنا محمّد بن هارون الصوفى ، قال : حدّثنى أبو تراب عبيد اللَّه بن موسى الرويانى ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسنى ، قال :
قُلتُ لِأَبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ الرِّضا عليه السلام : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ! حَدِّثنى بِحَديثٍ عَن آبائِكَ عليهم السلام ... .
فَقالَ : حَدَّثَنى أبى، عَن جَدّى، عَن آبائِهِ عليهم السلام، قالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : ما هَلَكَ امرُؤٌ عَرَفَ قَدرَهُ .[1]
ترجمه
شرح
اين حديث، يكى از مهمترين راههاى پاسدارى از شخصيت را ارائه مىنمايد و آن عبارت است از: رعايت قدر و منزلت خود در برخورد با ديگران . در تبيين اين سخن، چند نكته قابل توجّه است:
1 . انسانها از نظر استعداد فكرى و روحى، توان علمى و منزلت اجتماعى، قدر و مرتبه متفاوتى دارند . كسى مىتواند از شخصيت اجتماعى خود پاسدارى كند كه مرتبه توان علمى و منزلت اجتماعى خود را بداند و در برخوردها مراعات كند، چنان كه در حديثى از امام على عليه السلام آمده است :
مَن عَرَفَ قَدرَهُ لَم يَضع بَينَ النّاسِ .[2]
هر كس اندازه خود را بداند ، در ميان مردم، فرومايه نمىشود .
2 . مراعات نكردن توان علمى و منزلت اجتماعى در برخوردها، موجب مىشود شخصيت اجتماعى انسان تباه گردد . در حديثى از امام على عليه السلام آمده است :
هَلَكَ مَن لَم يَعرِف قَدرَهُ .[3]
هر كه اندازه خود را نشناسد ، نابود مىشود .
3 . هر كس از توان علمى محدودى برخوردار است . از اين رو، مراعات توان علمى، ايجاب مىكند كه انسان در باره هر چيزى اظهارنظر نكند . در حديثى از امام على عليه السلام آمده است :
قَولُ «لا أعلَمُ» نِصفُ العِلمِ .[4]
گفتن : «نمىدانم»، نيمى از دانستن است .
4 . چنانچه انسان كارى را بپذيرد كه توان انجام دادن آن را ندارد، موجب تباهى شخصيت اجتماعى او مىگردد.
5 . هر كس اندازه خود را نگه دارد، مورد احترام مردم واقع خواهد شد، چنان كه از امام على عليه السلام نقل شده:
مَن وَقَفَ عِندَ قَدرِهِ أكرَمَهُ النّاسُ .[5]
كسى كه اندازه خود را بشناسد، از گراميداشت مردم برخوردار خواهد بود . و سرانجام، «هر كه محلّ خويش بداند و پاى به اندازه گليم خويش دراز كند و گرد كارى كه لايق مرتبت و در خور منزلت او نيست نگردد، همه عمر از ملامت، رسته باشد و به سلامت، پيوسته . شعر:
هر كه مقدار خويشتن بشناخت از همه حادثات، ايمن گشت
از مَضيق غرور، بيرون جست در مقام سُرور، ساكن گشت».[6]
[1] عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 53 - 54 ح 204 ، بحار الأنوار : ج 72 ص 66 ح 1 . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح 93 .
[2] عيون الحكم و المواعظ : ص 442 .
[3] عيون الحكم و المواعظ : ص 511 .
[4] غرر الحكم : ح 6758 .
[5] غرر الحكم : ح 8617 .
[6] مطلوب كلّ طالب ، رشيد الوطواط: ص 5.