حدیث
الأمالى للصدوق : حدّثنا عليّ بن أحمد ، قال : حدّثنا محمّد بن أبى عبد اللَّه الكوفي ، عن سهل بن زياد الآدميّ ، عن عبد العظيم بن عبد اللَّه الحسني ، عن عليّ بن محمّد بن عليّ بن موسى بن جعفر بن محمّد بن عليّ بن الحسين بن عليّ بن أبى طالب عليهم السلام ، قال :
لَمّا كَلَّمَ اللَّهُعزّ وجلّ موسى بنَ عِمرانَ عليه السلام ... قالَ : إلهى ! فَما جَزاءُ مَن دَمِعتَ عَيناهُ مِن خَشيَتِكَ ؟
قالَ : يا موسى ! أقِى وَجهَهُ مِن حَرِّ النّارِ ، واُومِنُهُ يَومَ الفَزَعِ الأَكبَرِ .[1]
ترجمه
شرح
براى تبيين و تفسير مقصود از «بيم داشتن از خدا و گريستن از خوف او»، توجّه به اين نكات ، ضرورى است :
1 . خداوند متعال، زيبايى و جمال مطلق است . بنا بر اين، موجودى ترسناك نيست؛ بلكه به عكس، زيبا و دوست داشتنى است . آنچه ترسناك است، مقام عدل خداوند و مجازات او در برابر كارهاى زشت و نارواست . از اين رو، قرآن، بهشت جاويد را از آنِ كسانى مىداند كه از مقام پروردگار خود بترسند.[2] بر اين اساس، ترس از خدا در واقع، ترس از گناهان و كارهاى زشت است . [3] از اين رو، امام على عليه السلام تأكيد مىفرمايد:
لا يَرْجُوَنَّ أحَدٌ مِنكُم إلّا رَبَّهُ ، و لا يَخافَنَّ إلّا ذَنْبَهُ . [4]
هيچ يك از شما نبايد جز به پروردگار خويش اميد بندد و جز از گناه خويش بترسد .
2 . گريه از ترس مجازات الهى، نشانه نهايت پشيمانى از گناهان و توبه حقيقى است و سبب مىشود كه گنهكار مجدّداً مرتكب گناه نشود . از امير مؤمنان عليه السلام نقل شده كه فرمود:
البُكاءُ مِن خَشيَةِ اللَّهِ مِفتاحُ الرَّحمةِ . [5]
گريستن از ترس خدا، كليد رحمت است .
و بدين سان بر اساس حديثى كه در متن آمده ، گريستن از خوف خداى سبحان، موجب امنيت و آرامش در روز قيامت - كه به خاطر شدّت ترسناك بودنش، «ترسناكترين روز» ناميده شده - ، مىگردد.
در حديثى ديگر از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نقل شده كه فرمود:
مَن خَرَجَ مِن عَينَيهِ مِثلُ الذُّبابِ مِن الدَّمْعِ مِن خَشيَةِ اللَّهِ آمَنَهُ اللَّهُ بهِ يَومَ الفَزَعِ الأكبَرِ . [6]
هر كس از ترس خدا به اندازه مگسى اشك از چشمش خارج شود، خداوند، او را در آن روزِ ترس بزرگ ايمن مىگرداند .
3 . از آن جا كه حسنات ابرار، سيّئات مقرّبان اند، توبه از گناهان، براى همگان ضرورى است .[7] چيزى كه هست، ابرار از بيم مجازات دوزخ گريه مىكنند و مقرّبان از بيم مجازات جدايى از محبوب مطلق،[8] و از اين رو بيم از خدا، ويژه عالمان حقيقى و دانشمندان راستين است.[9]
در حديثى از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمده كه به ابو ذر فرمود:
يا أبا ذَرٍّ ! مَن اُوتِىَ مِنَ العِلمِ ما لا يُبكيهِ لَحَقيقٌ أن يَكونَ قَد اُوتِىَ عِلماً لا يَنفَعُهُ، لِأَنَّ اللَّهَ نَعَتَ العُلَماءَ فَقالَعزّ وجلّ : (إِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا * وَ يَقُولُونَ سُبْحَنَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا * وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا) . [10]
اى ابو ذر! به هر كس دانشى داده شود ، ولى [ از بيم خدا ] نگريد ، دانشى بىسود داده شده است ؛ زيرا خداىعزّ وجلّ دانشمندان را توصيف نموده و فرموده است : (بىگمان ، كسانى كه پيش از [نزول ]آن ، دانش يافتهاند ، چون اين كتاب بر آنان خوانده شود ، سجدهكنان به رو در مىافتند و مىگويند : «منزّه است پروردگار ما كه بىگمان ، وعده پروردگار ما انجام شدنى است» و به رو در مىافتند و مىگريند و بر فروتنى آنها افزوده مىشود) .
و بر اين اساس، هر چه معرفت انسان نسبت به خداوند سبحان بيشتر شود، بر خوف و خشيت او افزوده مىگردد.[11]
[1] الأمالى ، صدوق : ص 276 ح 307 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 328 . نيز ، ر . ك : همين كتاب : ح 92 .
[2] ( وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ؛ براى كسى كه از مقام پروردگار خود بترسد، دو بهشت است) (الرحمن : آيه 61) و (ذَ لِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِى وَ خَافَ وَعِيدِ ؛ اين [يارى الهى] براى كسى است كه از مقام من بترسد و از تهديد من بيم داشته باشد) (ابراهيم : آيه 14) .
[3] ر.ك: ميزان الحكمة : ج 3 ص 523 «تفسير ترس».
[4] نهج البلاغة : حكمت 82 .
[5] غرر الحكم : ح 2051 .
[6] بحار الأنوار : ج 93 ص 336 ح 30 .
[7] (وَ تُوبُواْ إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) (نور: آيه 31).
[8] وَهَبنِى يا إلهِى صَبَرتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيفَ أصبِرُ عَلى فِراقِكَ (دعاى كميل).
[9] (إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَؤُاْ) (فاطر: آيه 28) .
[10] مكارم الأخلاق : ج 2 ص 367 ح 2661 عن أبى ذرّ .
[11] ر.ك: دانشنامه عقايد اسلامى: ج 2 ص 331 (معرفتشناسى / بخش چهارم / فصل سوم : آثار دانش / بيم از خدا) .