توضيح واژه ها
عَرْش : تخت ؛ [1] در اين جا : مركز فرماندهى .
مُحْدِق : فراگير ، احاطه گر . [2]
بُيُوت : جمع «بيت» ، به معناى خانه .
تُرْفَعَ : بالا برده شود ، بزرگْ داشته شود ، ارجمندْ شمُرده شود . [3]
شرح
اين عبارت ، اشاره اى ديگر به عظمت ذاتى اهل بيت عليهم السلام دارد . در اين بخش از «زيارت جامعه» ، زائرِ با معرفت به خاندان رسالتْ خطاب مى كند و مى گويد : خداوند ، شما را به صورت انوارى آفريد و محيط بر عرش خود ، قرار داد تا آن كه به وسيله شما ، بر ما منّت نهاد و شما را در خانه هايى نهاد كه اراده فرموده است كه برافراشته شوند و نام او در آنها ، ياد گردد .
براى تبيين اين عبارت ، چند مطلب را به اختصار ، بررسى مى نماييم :
1 . خلقت نور اهل بيت عليهم السلام
مطلب اوّل ، اين كه اهل بيت عليهم السلام ، پيش از خلقت مادّى ، آفرينشِ نورى داشته اند ، چنان كه در روايتى از امام باقر عليه السلام ، آمده است :
إنَّ اللّهَ عز و جل خَلَقَ أربَعَةَ عَشَرَ نُورَا مِن نُورِ عَظَمَتِهِ قَبلَ خَلقِ آدَمَ بِأربَعَةَ عَشَرَ ألفِ عامٍ فَهِيَ أرواحُنا . [4] بى گمان ، خداوند عز و جل ، چهارده نور را از نور عظمت خويش ، چهارده هزار سال پيش از خلقت آدم آفريد كه آن [ نورها ] ، همان ارواح ماست .
و در روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام ، آمده است :
إنَّ اللّهَ خَلَقََأربَعَةَ عَشَرَ نُورا قَبلَ الخَلقِ بِأربَعَةَ عَشَرَ ألفِ عامٍ فَهِيَ أرواحُنا . [5] بى گمان ، خداوند ، چهارده نور را ، چهارده هزار سال پيش از خلقت آفريد ، كه آن [ نورها ] ، همان ارواح ماست .
2 . احاطه انوار اهل بيت عليهم السلام بر عرش الهى
از جمع بندى رواياتى كه در تفسير عرش الهى آمده ، چنين به دست مى آيد كه : عرش ، موجودى خارجى در عالم غيب است كه مركز فرماندهى جهان ، در آن قرار دارد و رشته تدبير جهان ، به آن منتهى مى شود و احاطه و استيلاى بر آن ، موجب علم به جزئى ترين امورِ جهان و تدبير مجموعه هستى است .
احاطه بر عرش ، به معناى تسلّط بر مركز فرماندهى جهان است. زائر ، اينك اعتقاد خود را در باره امامان عليهم السلام بيان مى كند و بر اين باور است كه ائمّه عليهم السلام ، انوارى هستند كه در مركز مديريتِ هستى قرار دارند و از جزئيات امور جهان ، آگاه اند. اين مقام بلند را خداوند به چهارده نور پاك ، ارزانى داشته است تا به فرمان او، هستى را تدبير كنند.
3 . انوار اهل بيت عليهم السلام در جهت هدايت انسان ها
اين عبارت از «زيارت جامعه» كه : «فجعلَكُم فى بيوتٍ أذِنَ اللّهُ أن تُرفَع وَ يُذكر فيها اسْمه» ، اشاره اى است به «آيه نور» كه معركه آراى مترجمان و مفسّران قرآن است و هر مترجمى ، هنر خويش را در باز گرداندن اين آيه ، به نمايش گذاشته است ، هر چند همگان اعتراف دارند كه شيرينى آيه در زبان عربى ، وصف ناشدنى است. در اين آيه ، با يكى از اوصاف پروردگار ، يعنى نور ، با زبان تشبيه ، آشنا مى شويم و آن گاه كه از دركِ همين تشبيه زيبا در مانديم ، به عظمت ذاتِ او ـ كه همواره براى ما ناشناخته خواهد مانْد ـ ، پى خواهيم بُرد :
«اللَّهُ نُورُ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كمِشْكوةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كأَنَّهَا كوْكبٌ دُرِّىٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَـرَكةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَ لَا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُهَا يُضِىءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِى اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَآءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَـلَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكلِّ شَىْ ءٍ عَلِيمٌ . [6] خداوند ، نور آسمان ها و زمين است. داستان نورش ، همچون چراغدانى است كه در آن ، چراغى قرار دارد . آن چراغ ، در آبگينه اى است كه آبگينه ، گويى ستاره اى درخشان است كه از درخت مبارك زيتون ـ كه نه شرقى است ، نه غربى ـ ، افروخته مى شود. نزديك است كه روغنش ، با آن كه آتشى به آن نرسيده است، فروزان گردد . نور در نور است . خداوند ، به نور خويش ، هر كسى را كه بخواهد ، هدايت مى كند . و خداوند ، براى مردم ، مَثَل ها مى زند ، و خداوند به هر چيزى ، داناست» .
اهل بيت عليهم السلام ، همان نور هدايت الهى هستند كه به واسطه نور ايشان ، جامعه و بشر ، نورانى مى شوند و از ظلمات ، رهايى مى يابند .
هدايت جامعه و تلاش براى هدايت مردم به سوى توحيد ، از اهدافِ امامان عليهم السلام است. بر پايه روايتى ، امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «اللَّهُ نُورُ السَّمَـوَ تِ وَالْأَرْضِ» مى فرمايد :
هُوَ مَثَلٌ ضَرَبَهُ اللّهُ لَنا ، فَالنَّبِيُّ صلى الله عليه و آله و الأْئِمَّةُ ـ صَلَوات اللّه عَلَيْهِم أجْمَعين ـ مِن دَلالاتِ اللّهِ وَ آياتِهِ الَّتي يُهتَدى بِهَا إلَى التَّوحِيدِ وَ مَصالِحِ الدِّينِ وَ شَرائِعِ الإْسلامِ وَ الفَرائِضِ وَ السُّنَنِ . [7] اين ، مَثَلى است كه خداوند ، در باره ما زده است . بنا بر اين ، پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمّه ، ـ كه درودهاى خداوند بر آنان باد ـ ، از نشانه ها و علايم وجود خدا هستند كه به واسطه آنها ، به توحيد و مصالح دين و شرايع اسلام و فرايض و سنن ، راه بُرده مى شود .
روشنايى روز با پرتوافشانى خورشيد ، استمرار دارد و خورشيد ، براى راه نمايى عالَم مادّه ، نورافشانى مى كند تا جانداران ، راه خود را گم نكنند. اهل بيت عليهم السلام نيز خورشيد هدايتِ مردمان اند و بهترين راه نمايانِ جهان هستى اند كه مردم را با توحيد ، مصالح دين و برنامه هاى زندگى ، آشنا مى كنند و بى توجّهى به سفارش هاى ايشان، دورى از برنامه صحيح زندگى است.
اصلى ترين جايگاه نور الهى
در ادامه «آيه نور» ، به جايگاهى اشاره مى شود كه نور الهى را در آن جا بايد جُست :
«فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْأَصَالِ رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِيتَآءِ الزَّكَوةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَـرُ . [8] [آن چراغ] در خانه هايى است كه خداوند ، رخصت داده است كه بالا برده شوند و نام وى در آنها ، ياد شود و او را در آن جا ، بامدادان و شبانگاهان ، به پاكى بستايند . مردانى كه بازرگانى و خريد و فروش ، ايشان را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زكات ، مشغول نكند ؛ و از روزى مى ترسند كه دل ها و ديدگان ، در آن روز ، دگرگون شوند» .
پيش از اين ، توضيح داديم [9] كه «بيت» ، گاه به معناى «خانه» است ، و گاه به معناى «خاندان» به كار مى رود و «اهل بيت نبوّت» ، به معناى خاندان نبوّت است ، نه خانه خشت و گِلى پيامبر صلى الله عليه و آله ، «بيوت» در آيه ياد شده ، جمع «بيت» نيز مى تواند به همين معنا باشد ، چنان كه از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود :
هِيَ بُيُوتاتُ الأنبِياءِ والرُّسُلِ وَ الحُكَماءِ و أئِمَّةِ الهُدى . [10] منظور [ از «بيوت» در آيه ] ، سراهاى پيامبران و فرستادگان [ خداوند ] و انسان هاى حكيم و پيشوايان هدايت است .
جمله «فَجَعَلَكُمْ في بُيُوتٍ أذن اللّه أنْ تُرفَع ...» نيز همين معنا را تأييد مى كند . بنا بر اين ، عبارت ياد شده ، حامل دو پيام مهم است :
پيام اوّل ، اين كه هر كس ، طالب نور خدا و هدايت الهى است ، بايد به خانه هاى ياد خدا ـ كه خاندان رسالت است ـ ، مراجعه كند .
پيام دوم ، اين كه : مهم ترين ويژگى هاى راه نمايان و مربّيان راستين انسان ها ، ياد دائمى خدا ، نماز ، زكات و ترس از قيامت است .
[1] «العرش : سرير الملك» (لسان العرب ، ج 6 ، ص 313) . «مجلس الرحمن» (همان جا) .
[2] «أحدق : استدار» (لسان العرب ، ج 10 ، ص 38) .
[3] «أن تُرفَع : أنْ تُعَظّم» (لسان العرب ، ج 8 ، ص 130) .
[4] المحتضر ، ص 228 .
[5] الصراط المستقيم ، ج 2 ، ص 134 .
[6] سوره نور ، آيه 35 .
[7] التوحيد ، ص 157 ، ح 2 .
[8] سوره نور ، آيه 36 ـ 37.
[9] ر . ك : ص 39 «السلام عليكم يا أهل بيت النبوّة» .
[10] الكافى ، ج 8 ، ص 119 ، ح 92 .