و دشمنىِ آشنايان را به دوستى تبدیل گردان.
نکته اصلی در این فراز و چند فراز بعدی و همچنین فرازهای قبلی درخواست محبوب شدن نزد دیگران است. اینکه کسانی که با انسان معاشرت میکنند، به ویژه نزدیکان و خویشاوندان، او را دوست بدارند و بدرفتاری آنها تبدیل به خوشرفتاری شود. به تعبیر دیگر انسان از نظر اجتماعی محبوب القلوب شود.
برای رسیدن به این مقصود، چنانچه بارها تذکر داده هم لازم است. پس باید از یک طرف دعا کنیم و از طرف دیگر، موجبات محبت دیگران را فراهم و موانع آن را برطرف کنیم.
در روایتی از امیر المؤمنین (علیه السّلام) سه مورد از بهترین موجبات ایجاد محبت و نفوذ در دل
إنَّ أحسَنَ ما يَألَفُ بِهِ النّاسُ قُلوبَ أوِدّائِهِم، و نَفَوا بِهِ الضِّغنَ عَن قُلوبِ أعدائِهِم، حُسنُ البِشرِ عِندَ لِقائِهِم، وَ التَّفَقُّدُ في غَيبَتِهِم، وَ البَشاشَةُ بِهِم عِندَ حُضورِهِم.[۲]
بهترين چيزهايى كه مردم با آنها، دلهاى دوستانشان را به دست مىآورند و كينهها را از دلهاى دشمنانشان مىزدايند، خوشرويى به هنگام ديدارشان، و احوالْپرسى در هنگام نبودشان و گشادهرويى در حضورشان است.
طبق این روایت سه عامل از عوامل نفوذ در قلوب و به دست آوردن الفت دیگران، خوشاین اوصاف را داشته باشد، هم دوستی دوستانش مستحکمنه دشمنانش را از بین می قلب آنها نیز نفوذ میکسی که در برخورد با دیگران بداخلاق و ترش باشد و به آنها بیاعتنایی کند، در دل کسی جای نخواهد داشت.