پس از درخواست عمری که صرف اطاعت حق تعالی شود، در این فراز از خداوند سبحان میخواهد که هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بگیر و به سوی خود ببر پیش از آن که دشمنی تو به سوی من شتابد یا خشم تو بر من استوار گردد.
در واقع در این فراز از خدا میخواهیم که اگر احیاناً دچار گناه شدیم ما را از خطر املاء و استدراج مصون بدارد. عمری که چراگاه شیطان باشد، هر چه زودتر تمام شود بهتر است، زیرا فرصت گناه زیادتر پیدا نمیکند، لذا در آخرت گرفتاری کمتری دارد.
خداوند متعال به برخی از گناهکاران حتی این فرصت را هم نمیدهد که لااقل جانشان را بگیرد تا میزان اعمال بدشان سنگینتر نشود؛ نه تنها آنها را قبض روح نمیکند؛ بلکه امکانات زندگی آنها را بیشتر هم میکند که حتی به فکر توبه هم نیفتند.
این همان سنت املاء یعنی مهلت دادن است که در آیات متعددی بیان شده است. مثلا در این آیه میخوانیم:
﴿وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً﴾[۲]
كافران هيچ مپندارند اينكه مهلتشان مىدهيم براى آنها نيكوست؛جز اين نيست كهمهلتشان مىدهيم تا بر گناه بيفزايند و آنان را عذابى خوارساز خواهد بود.
این آیه همان آیهای است که حضرت زینت کبری ـ سلام الله علیها ـ در مجلس یزید خواند، یعنی یزید ملعون به نقطهای رسیده که دیگر درستشدنی نیست، لذا خدا به او مهلت میدهد تا بار گناهانش سنگینتر شود و گرفتاریاش در آخرت بیشتر.
همین مطلب راجع به مسخرکنندگان انبیاء هم آمده است:
﴿وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ﴾[۳]
و به يقين پيامبران پيش از تو ريشخند شدهاند؛ پس به كافران مهلت دادم آنگاه آنان رافرو گرفتم؛ پس [بنگر كه] كيفر من چگونه بود؟
این سنت الهی در برخی از آیات هم با تعبیر استدراج که بر تدریجی بودن گرفتاری آنان دلالت دارد، آمده است. از جمله در این آیه که درباره تکذیبکنندگان آیات الهی میفرماید:
﴿وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ﴾[۴]
و آنان را كه آيات ما را دروغ شمردند آرامآرام از جايى كه درنمىيابند فرو خواهيمگرفت.
مرحوم کلینی در کافی نقل میکند که شخصی به نام «سُماعة» از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر همین آیه سؤال کرد، حضرت در پاسخ میفرمایند:
هُوَ العَبدُ يُذنِبُ الذَّنبَ فَتُجَدَّدُ لَهُ النِّعمَةُ مَعَهُ تُلهيهِ تِلكَ النِّعمَةُ عَنِ الاستِغفارِ مِن ذلِكَ الذَّنبِ.[۵]
استدراج، به اين معناست كه بنده، گناه مىكند و با وجود آن گناه، نعمتى تازه به او داده مىشود و اين نعمت، او را از آمرزشخواهى از آن گناه، غافل مىكند.
بنا بر این، از خدا میخواهیم که اگر قرار است عمر ما طولانی باشد، از باب املاء و استدراج نباشد؛ بلکه عمری باشد که در طاعت او صرف شود.
[۱] الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۲]آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۸.
[۳]الرعد/سوره۱۳، آیه۳۲.
[۴]اعراف/سوره۷، آیه۱۸۲.
[۵]الكافي، شیخ کلینی، ج۲، ص۴۵۲، ح۳.