توضيح واژه
الدُّعاة : جمع داعى ، به معناى دعوت كننده ، فراخوان . [1]
شرح
اهل بيت عليهم السلام ، همگى مبلّغان الهى هستند و در اين عبارت ، به محتواى تبليغ آنان ، اشاره مى شود و به ايشان به عنوان «دعوت كنندگان به سوى خداوند» ، درود مى فرستيم . مفهوم دعوت به سوى خدا ، جايگاه اهل بيت عليهم السلام در ميان دعوت كنندگان ، و برخى از ويژگى هاى مبلّغان الهى را از نظر مى گذرانيم .
دعوت به سوى خدا
برنامه دعوتِ تمام پيامبران الهى ، فراخوانى به عبادتِ خداوند است و سيرِ دعوت همه فرستادگان ، يكسان بوده و پيشوايان معصوم ، ادامه دهندگان برنامه پيامبران اند . قرآن ، هدف بعثتِ پيامبران را چنين ترسيم كرده است :
«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِى كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ اجْتَنِبُواْ الطَّـغُوتَ . [2] و هر آينه ، در هر امّتى پيامبرى را بر انگيختيم كه : خداى را بپرستيد و از طاغوت ، دورى جوييد» .
پرستش خداوند ، تنها با نفىِ پرستش هر چه غير اوست ، تحقّق مى يابد . بنا بر اين ، همه پيامبران ، مردم را به سوى خدا دعوت مى كردند و از عبادتِ طاغوتيان ، باز مى داشتند . در منطق آنان ، پيروى از هواى نفس ، فرمان روايانِ زورگو و بت هاى ساخته دستِ بشر ، همگى بت پرستى است و تنها تمايز آنان ، در جاندارى و بى جانى آنهاست . سردمدارانِ ستمگر ، بت هاى جاندار هستند و مجسّمه هاىِ مقدّس ، طاغوت هاى بى جان اند و از هيچ يك از آنان ، نبايد پيروى كرد . پيامبر صلى الله عليه و آله نيز هدف دعوت خويش را باز گرداندن مردم از «انسان پرستى» به سوى «خدا پرستى» اعلام فرمود :
إنّي أدعُوكُم إلى عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ وَ أدعُوكُم إلى وَلايَةِ اللّهِ مِن وَلايَةِ العِبادِ . [3] من شما را از بندگى بندگان ، به بندگى خدا ، فرا مى خوانم و از ولايت بندگان ، به ولايت خدا ، دعوتتان مى كنم .
اهل بيت ، يعنى همان جانشينان واقعى پيامبر صلى الله عليه و آله ، همه مردم را به حكومت خداوند ، فرا خوانده اند و با گفتار و عمل خود ، آنان را از خودپرستى و بيگانه پرستى ، بر حذر داشته اند . در نگاه دينىِ پيشوايان معصوم ، تنها و تنها خداوند ، حقّ امر و نهى دارد و انسان ها ، تنها بايد احكامِ الهى را بر پا بدارند . بنا بر اين ، حكومتِ اسلامى ، حكومت اكثريت بر جامعه و يا حكومتِ انسان بر انسان نيست ؛ بلكه حكومتِ خداوند بر انسان است و مشروعيّت حاكم اسلامى ، به ميزان پايبندى وى به قوانين الهى است و چنانچه از قوانين خداوند ، سر باز بزند ، مشروعيّت وى از بين مى رود .
دعوت اهل بيت عليهم السلام به سوى خدا ، فراخوانى مردم به سوى حكومت و قوانين الهى است و مجاهدت همه امامان معصوم عليهم السلام براى تبيينِ حكومتِ اللّه بر روى زمين و پرهيزاندن مردم از بندگىِ انسان بوده است . در مكتب اهل بيت عليهم السلام ، ارزشِ انسان ، بسيار والاتر از آن است كه از انسانى مانند خود ، فرمان ببَرد و تنها بايد از انسانى پيروى كند كه برگزيده و مجرى دستورهاى حقّ است و بدين سان ، از خدا فرمان مى بَرَد و از طاغوت ، بيزارى مى جويد .
اهل بيت عليهم السلام در قلّه دعوت به خدا
فراخوانى به سوى خدا ، وظيفه اى همگانى است و بر همه بندگان خدا ، واجب است كه ديگران را با نعمتِ بى پايان پروردگار ، آشنا كنند و براى برپايى دستورهاى آفريدگار ، تلاش كنند . قرآن ، تبليغ در راه خدا را با جهادِ در راه او ، همسان مى داند و حتّى جنگ در راه حق ، نبايد دعوت به سوى حق را كنار زند :
«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَـآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّينِ وَ لِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ . [4] و شايسته نيست كه مؤمنان ، همگى [ براى جهاد ] كوچ كنند . پس چرا از هر فرقه اى از آنان ، دسته اى كوچ نمى كنند تا [دسته اى بمانند و] در دين ، آگاهى پيدا كنند و قوم خود را ، وقتى به سوى آنان باز گشتند ، بيم دهند ، باشد كه آنان [از كيفر الهى ]بترسند؟» .
بنا بر اين ، مؤمنان ، كما بيش به سوى خدا دعوت مى كنند و با همه كاستى ها ، شعارشان ، دعوت به سوى حقّ است . امّا همه مؤمنان ، در اين مسير به برگزيدگان خدا ، چشم دوخته اند و معصومان عليهم السلام در بالاترينِ قّله دعوت به سوى خدا هستند . برترين موجودِ عالم هستى ، پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله ، از سوى خداوند ، به عنوان داعى و فراخوان به سوى خدا ، فرستاده شد :
«يَـأَيُّهَا النَّبِىُّ إِنَّـآ أَرْسَلْنَـكَ شَـهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا وَ دَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا . [5] اى پيامبر ! ما تو را گواه و مژده و بيم دهنده فرستاديم ، و خواننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابان » . افزون بر آن كه ويژگى پيامبر صلى الله عليه و آله ، «داعى إلى اللّه » بودن است ، بر اساس آيات قرآن ، مأموريتِ اصلى امامان عليهم السلام نيز دعوت به سوى خداوند است و مى توان فرازِ «الدُّعاة إلَى اللّه » را به آيه اى از قرآن ، مستند كرد و بر اساس تفاسير شيعه ، آن را تبيين نمود ؛ زيرا خداوند به پيامبرش فرمان مى دهد كه خود و پيروانش ، مردم را با آگاهى به سوى او خوانند :
«قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِى أَدْعُواْ إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى . [6] بگو : اين ، راه من است كه با بينايى به سوى خدا مى خوانم ؛ من و هر كس كه از من پيروى كند» .
در روايات شيعه ، مراد از «من اتبعنى» چنين شناسانده شده است :
ذاكَ رَسُولُ اللّهِ وَ أميرُالمُؤمِنينَ وَ الأوصِياءُ مِن بَعدِهِم . [7] اين ، همان پيامبر خدا و امير مؤمنان و اوصياى پس از ايشان است .
بنا بر آنچه گذشت ، فراخوانى ، اختصاص به اهل بيت عليهم السلام ندارد ؛ امّا برترين جايگاه ، از آنِ اهل بيت عليهم السلام است كه بر بينش و آگاهى استوارند و مردم را نيز با بينش و آگاهى ، فرا مى خوانند .
نكته ديگرى كه اهل بيت عليهم السلام را از ديگران ، متمايز مى كند ، چگونگى فراخوانىِ ايشان است ؛ زيرا همه كسانى كه در زمره دعوت كنندگان هستند ، انگيزه يكسانى ندارند ؛ بلكه برخى ، مردم را به سوى خويش مى خوانند ، دسته اى ، مردم را به سوى ديگران مى خوانند و با دعوت خود ، بر هوادارانِ احزاب مى افزايند و دسته اى نيز به نامِ خدا ، مردم را به سوى خود مى خوانند . اين سه دسته ، همگى به بيراهه مى روند و سرانجامِ آنان ، گم راهى است . امّا اهل بيت عليهم السلام به ما آموخته اند كه بايد مردم را به نام خدا ، به سوى خدا خوانْد و در اين دعوت مقدّس ، خويش را فراموش كرد . از اين رو ، آشنايى با ويژگى هاى مبلّغ براى دعوتِ راستين ، ضرور است كه به پاره اى از آنها اشاره مى كنيم .
ويژگى هاى مبلّغ
كسى كه مردم را به نامِ خدا به سوى حق مى خواند ، بايد ويژگى هاى زير را در جانش زنده كند و آن گاه ، در مسير دعوت كنندگانِ به حق ، گام نهد :
نخستين ويژگى مبلّغ ، صلاحيت علمى اوست . او بايد دين شناسى كامل باشد و نسبت به دين ، آگاهى گسترده داشته باشد . بنا بر نقلى ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :
إنَّ دِينَ اللّهِ لَن يَنصُرَهُ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمِيعِ جَوانِبِه . [8] دين خداوند را ، تنها كسى مى تواند يارى برساند كه به تمامِ جوانب آن ، احاطه داشته باشد .
از ديگر ويژگى هاى علمى هر مبلّغى ، استناد به سخنانِ اهل بيت عليهم السلام و شناخت درست از مردم و زمانه ، تلاش براى افزايش دانش خويش ، و پرهيز از ورود به مسائلى است كه به خوبى از آنها آگاهى ندارد .
دومين ويژگى لازم براى مبلّغ ، صلاحيت اخلاقى اوست : اخلاص ، شجاعت ، سِعه صدر ، راستگويى ، بُردبارى و استقامت ، از جمله ويژگى هاى اخلاقى هر دعوت كننده اى است .
در بُعد ويژگى هاى عملى نيز هماهنگى دل با زبان ، دعوت با عمل كردن پيش از دعوت زبانى ، جزء سومين دسته از ويژگى هاى هر مبلّغ است كه راه را براى تبليغ صحيح ، هموار مى كند . تأمّل در زندگانى اهل بيت عليهم السلام ، بيانگر آن است كه امامان معصوم ، تمام ويژگى هاى پيش گفته را فراهم آورده اند . [9]
[1] «الدّعاة : قوم يدعون إلى بيعة ... و أحَدُهم داع» (لسان العرب ، ج 14 ، ص 259) .
[2] . سوره نحل ، آيه 36 .
[3] . بحار الأنوار ، ج 21 ، ص 285 .
[4] . سوره توبه ، آيه 122 .
[5] . سوره احزاب ، آيه 45 ـ 46 .
[6] . سوره يوسف ، آيه 108 .
[7] . ر . ك : الكافى ، ج 1 ، ص 425 ، ح 66 .
[8] تاريخ دمشق ، ج 17 ، ص 296 .
[9] . براى آگاهى بيشتر از ويژگى هاى مبلّغ ، ر . ك : تبليغ در قرآن و حديث ، ص 171 ـ 259 «ويژگى هاى مبلّغ» .