توضيح واژه
وَرَثَة : جمع «وارث» ، به معناى ميراثبَر ، ميراثخوار ، ارث بَرَنده . [1]
شرح
ارث ، اصطلاحى است كه به معناى انتقال دارايى و حقوق (ميراث) شخص درگذشته (مورّث) ، به شخص زنده (وارث) است و با رعايت شرايط و موازين خاصّى انجام مى پذيرد و بدين سان ، ميراث مُردگان ، براى ديگران باقى مى مانَد . در عبارت «وَرَثة الأنبياء» ، دو پرسش مهم وجود دارد : ميراث پيامبران ، كدام است ؟ و وارثان آنها ، كيان اند ؟
ميراث پيامبران عليهم السلام
ميراث پيامبران ، بنا بر آنچه در متون روايى آمده است ، تمام آثار نبوّت است كه به گونه اى نشانه پيامبرى آنان وهمراهِ حادثه اى سِتُرگ در سير زندگانى انبياى پيشين بوده است ؛ مانند : تابوت ، الواح و عصاى موسى عليه السلام ، [2] صُحُف ابراهيم عليه السلام ، [3] انگشترىِ سليمان عليه السلام ، [4] پيراهن يوسف عليه السلام [5] و دانش پيامبران پيشين ، كه در مورد اخير ، بيشتر سخن خواهيم گفت و علاقه مندان به ديگر ميراث پيامبران را به كتاب هاى معتبر ، ارجاع مى دهيم . [6]
بنا بر روايتى ، امام صادق عليه السلام ، پس از برشمردن ميراث پيامبر صلى الله عليه و آله كه در اختيار امام على عليه السلام بوده است ، مى فرمايد :
كُلُّ نَبِىٍّ وَرِثَ عِلْمَا أو غَيرَهُ فَقَد انْتَهى إلى آلِ مُحَمَّدٍ . [7] هر پيامبرى ، آنچه از دانش و غير دانش به ارث برده است ، سرانجام ، همه آنها ، به خاندان محمّد صلى الله عليه و آله مى رسد .
ميراثِ دانش
احاديث بسيارى ، گواهى مى دهند كه دانش پيامبران ، نابود شدنى نيستند و به ميراث ، بُرده مى شوند كه به واگويى برخى از آنها مى پردازيم :
در روايتى از امام باقر عليه السلام ، نقل شده است كه :
إنَّ العِلْمَ الّذى نَزَلَ مَعَ آدَم عليه السلام لَم يُرفَعْ وَ العِلمُ يُتَوارَثُ ، وَ كانَ عَلِىٌّ عليه السلام عالِمُ هذِهِ الاُمَّةِ ، وَ إنَّهُ لَم يَهلِك مِنّا عالِمٌ قَطُّ إلّا خَلَفَهُ مِن أهلِهِ مَن عَلِمَ مِثلَ عِلمِهِ أو مَا شاءَ اللّهُ . [8] دانشى كه با آدم عليه السلام فرود آمد ، ديگر بالا نرفت ، و دانش ، به ارث بُرده مى شود . على عليه السلام ، دانشمندِ اين امّت بود و هرگز در ميان ما عالمى رَخت بر نمى بندد ، مگر آن كه از خاندان او ، كسى جانشين او مى شود كه علمى همچون او دارد يا آنچه را خدا بخواهد ، مى داند .
ابو بصير ـ كه از ياران دانش پژوه امام باقر و امام صادق عليهماالسلام بود ـ ، در پى فهم ميزان دانش پيامبر و امامان عليهم السلام ، به منزل امام باقر عليه السلام مى رود و به ايشان مى گويد : شما وارثان پيامبر خداييد ؟
امام عليه السلام مى فرمايد : «آرى» .
ابوبصير مى گويد : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، وارث پيامبران بود و هر آنچه كه آنها مى دانستند ، مى دانست ؟
امام عليه السلام فرمود : «آرى» . [9]
امام على عليه السلام نيز از مردم مى خواست كه رازهاى نهان را از او بپرسند ؛ زيرا خود را وارث دانشِ پيامبران و فرستادگان الهى معرّفى مى نمود :
سَلُونى عَن أسْرارِ الغُيُوبِ ، فَإنّى وارِثُ عُلُومِ الأنبِياءِ وَ المُرسَلِينَ . [10] از رازهاى نهانى بپرسيدم كه من وارث دانش هاى پيامبران و فرستادگان ام .
كتاب هاى آسمانى پيامبران ، مانند انجيل ، زبور و تورات ، در زمره ميراث آنان ، به شمار مى آيد كه در اختيار وارثان ويژه آنان ، قرار دارد . [11]
در روايتى آمده است :
امام صادق عليه السلام به ابوبصير فرمود : عِندَنا الصُحُفُ الَّتى قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ : «صُحُفِ ابراهيم و موسى» . قُلتُ : هِىَ الاَلواحُ؟ قالَ : نَعَم . [12] صحفى كه خداوند فرمود : «صحفِ ابراهيم و موسى عليهماالسلام» نزد ماست . ابوبصير پرسيد : همان لوح ها ؟ امام عليه السلام پاسخ داد : «آرى» .
علّامه مجلسى رحمه الله ، با جمع بندى روايات ، ميراث پيامبران را اين گونه معرّفى مى نمايد : دانش هاى تمام پيامبران و آثار آنان ، مانند : تابوت و عصاى موسى عليه السلام ، انگشتر سليمان عليه السلام ، عمامه هارون عليه السلام و ... . [13]
به نظر مى رسد كه دانش پيامبران ، در ميان ميراث ماندگارشان ، بسى والاست و جايگاهى ويژه دارد كه در خور بحثى جداگانه است .
وارثان انبيا عليهم السلام
پاسداشت ميراث گران بهاى پيامبران ، اهمّيت ويژه اى دارد و از همين رو ، ارث آنان ، در اختيار همگان نيست و لااقل ، دو گروه مشخّص ، ميراثبَر انبيا هستند : امامان عليهم السلام و عالمان .
1 . امامان عليهم السلام
امامان عليهم السلام ، پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ، وارثان پيامبران پيشين هستند . امام باقر عليه السلام ، در روايتى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را وارث پيامبران و فرستادگان معرّفى مى كند و مى فرمايد :
أما إنَّ مُحَمَّدا وَرِثَ عِلمَ مَن كانَ قَبلَهُ مِنَ الأنبِياءِ وَ المُرسَلينَ . [14] محمّد صلى الله عليه و آله ، دانش پيامبران و فرستادگان پيشين را به ارث برده است .
از سوى ديگر ، امام على عليه السلام نيز ، ميراثبَر تمامى پيامبران را چنين مى شناسانَد :
إنَّ العِلمَ الّذى هَبَطَ بِهِ آدَمُ عليه السلام وَ جَمِيعَ ما فُضِّلَت بِهِ النَّبِيّونَ إلى خاتَمِ النَّبِيّينَ فى عِترَةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله ، فأينَ يُتاهُ بِكُم؟ بَل أينَ تَذهَبونَ ؟ [15] علمى كه آدم عليه السلام آن را فرود آورد و هر آنچه پيامبران تا خاتم الأنبيا ، بدان ترجيح داده شده اند ، در خاندان محمّد صلى الله عليه و آله است . پس به كدام كژراهه مى رويد ؛ بلكه به كدام سو ، روانيد ؟
و در زيارت مشهور و معروف به «زيارتِ وارث» ، خطاب به امام حسين عليه السلام مى خوانيم :
السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفوَةِ اللّهِ ! السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللّهِ ! السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ إبراهيمَ خَلِيلِ اللّهِ ! السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ موسى كَلِيمِ اللّهِ ! السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ عيسى روحِ اللّهِ ! [16] سلام بر تو ، اى وارث آدم ، برگزيده خدا ! سلام بر تو ، اى وارث نوح ، پيامبر خدا ! سلام بر تو ، اى وارث ابراهيم ، دوست نزديك خدا ! سلام بر تو ، اى وارث موسى ، هم سخن خدا ! سلام بر تو ، اى وارث عيسى ، روح خدا !
در اين زيارت نامه ، هر چند كه مخاطب ، امام حسين عليه السلام است ؛ امّا وارث بودن ، ويژه آن بزرگوار نيست و همه امامان ، وارث پيامبران اند و جمله «نَحْنُ وَرَثَة الأنبياء ؛ ما وارثان پيامبرانيم» ، [17] ترجيع بند ميراث حديثى شيعى است .
2 . عالمان
عالمان نيز به عنوان ميراثبَران انبيا معرّفى شده اند . امّا بايد دانست كه امامان عليهم السلام در بالاترين سطحِ وارثان قرار دارند و عالمان ، به هر ميزان كه از دانش پيامبران بهره مند شوند ، وارثِ ايشان خواهند بود ، چنان كه از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده :
إنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبِياءِ ، إنَّ الأنبِياءَ لَم يُوَرِّثوا دينارا وَ لا دِرهَمَا وَ لكِن وَرِّثوا العِلمَ ، فَمَن أَخَذَ مِنهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وافِرٍ . [18] عالمان ، وارثان پيامبران اند . همانا پيامبران ، درهم و دينارى به ارث نگذاشتند ، بلكه دانش را بر جاى نهادند . پس هر كس چيزى از اين دانش بياموزد ، بهره اى فراوان برده است .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، در روايتى ديگر مى فرمايد :
أكْرِمُوا العُلَماءَ فَإنَّهُم وَرَثَةُ الأنبِياءِ . [19] عالمان را بزرگ بداريد ؛ زيرا آنها وارثانِ پيامبران اند .
و در سخنى ديگر ، عالمان امّت خود را مانند پيامبران بنى اسرائيل ، معرّفى فرموده است . [20] آخر سخن آن كه هر عالمى كه فقه و اصول و ... بخواند ، وارث پيامبران نخواهد بود ؛ بلكه تمامى علوم اسلامى ، مقدّمه علم پيامبران است و علم حقيقى ، همان نور است كه در برابر آن يگانه ، سراسر وجودش را خشيت فرا بگيرد و خُردى خود را در برابر بزرگى او ، حس كند ؛ چرا كه :
«إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَـؤُاْ . [21] از بندگان خدا ، تنها عالمان [ ربّانى ] از او مى ترسند» .
[1] «الميراث : أن يكون الشَّى ء لقوم ثم يصير إلى آخرين بنسبٍ أو سبب» (معجم مقاييس اللّغة ، ج 6 ، ص 105) .
[2] الكافى ، ج 1 ، ص 231 ـ 232 .
[3] همان جا .
[4] همان جا .
[5] همان جا .
[6] ر . ك : همان ، ص 231 ؛ بصائر الدرجات ، ص 138 ، 159 ، 194 و ... .
[7] الكافى ، ج 1 ، ص 232 ، ح 5 .
[8] همان ، ص 222 ، ح 2 .
[9] همان ، ص 470 ، ح 3 .
[10] ينابيع المودّة ، ج 1 ، ص 213 ، ح 17 .
[11] ر . ك : اهل بيت عليهم السلام در قرآن و حديث ، ج 1 ، ص 313 و 314 .
[12] الكافى ، ج 1 ، ص 225 ، ح 5 .
[13] بحار الأنوار ، ج 102 ، ص 136 .
[14] الكافى ، ج 1 ، ص 224 ، ح 2 ؛ بصائر الدرجات ، ص 121 ، ح 1 .
[15] الإرشاد ، ج 1 ، ص 232 .
[16] مصباح المتهجّد ، ص 720 .
[17] ر.ك : الخصال ، ص 651 ، ح 49 ؛ تفسير فرات ، ص 337 ، ح 460 ؛ مختصر بصائر الدرجات ، ص 63 ؛ اهل بيت عليهم السلام در قرآن و حديث ، ج 1 ، ص 256 .
[18] الكافى ، ج 1 ، ص 34 ، ح 1 .
[19] تاريخ بغداد ، ج 4 ، ص 438 ؛ كنز العمّال ، ج 10 ، ص 150 ، ح 28764 .
[20] ر . ك : عوالى اللّالى ، ج 4 ، ص 77 ، ح 67 .
[21] سوره فاطر ، آيه 28 .