عن أميرالمؤمنين عليهالسلام: عَجِبْتُ لِأَقْوَامٍ يَحْتَمُونَ الطَّعَامَ مَخَافَةَ الْأَذَى كَيْفَ لَا يَحْتَمُونَ الذُّنُوبَ مَخَافَةَ النَّار. [1]
در شگفتم از کساني که از ترس اذيت شدن ، از غذا پرهيز ميکنند چگونه از ترس آتش جهنم ، از گناه پرهيز نميکنند.
اين روايت در واقع به اين نکته قابل توجه اشاره ميکند: وجوب اجتناب از گناه در حقيقت يک دستور عقلي است و اين روايت توضيح همين مطلب است. انسان از غذاي مُضرّ اجتناب ميکند در صورتيکه غذاي مضر جسم انسان را تهديد مي کند ولي گناه جان انسان را تهديد مي کند. همان مقداري که جان اهميتش بيشتر از جسم است به همان ميزان حکم عقل در اجتناب از گناه قويتر است. غذاي مضر حيات دنيوي را بهخطر مياندازد اما گناه زندگي اخروي انسان را. بنابراين جاي تعجب دارد ؛ اگر کسي اعتقاد به مبدأ و معاد نداشته باشد و قائل به «ما يُهْلِكُنا إِلاَّ الدَّهْرُ»[2] است که هيچ ؛ ولي اگر کسي معتقد به مبدأ و معاد باشد و گناه بکند عجيب است ، که چطور از گناه اجتناب نميکند ولي از غذاي مُضرّ اجتناب ميکند.
نکته ديگري که قابل توجه است اين است: گناه افراد مختلف ، متفاوت است. فيالمثل شيطان هيچوقت از طلبهها نميخواهد مشروب بخوريد يا قمار کنيد ، گناهاني که مربوط به ماست گناهان خاص خودمان است. هر طايفهاي را شيطان به تناسب شرايط کاري خودش فريب ميدهد. گناهان اهل علم مهمترين منشأش حبّ جاه و حبّ شهرت و حبّ مقام است که فرمود: «آخرُ ما يخرجُ مِن قُـلوبِ الصّدّيقين حبّ الجاه». خدا همه ما را از انواع گناهان مصون و محفوظ بدارد.