قَالَ الْحُسَيْنُ ع سَأَلْتُ أَبِي ع... كَيْفَ كَانَ سِيرَتُهُ [رَسُولُ اللَّهِ ص] فِي جُلَسَائِهِ فَقَالَ كَان... قَدْ تَرَكَ نَفْسَهُ مِنْ ثَلَاثٍ الْمِرَاءِ وَ الْإِكْثَارِ وَ مَا لَا يَعْنِيهِ وَ تَرَكَ النَّاسَ مِنْ ثَلَاثٍ كَانَ لَا يَذُمُّ أَحَداً وَ لَا يُعَيِّرُهُ وَ لَا يَطْلُبُ عَثَرَاتِهِ وَ لَا عَوْرَتَه. [1]
یکی از خصوصیات مجلس پیامبر اعظم(ص) به روایت امام حسین(ع) از پدرش امیر مؤمنان(ع) این بود که سه چیز را در مجالست با افراد ترک میکرد: یکی «مراء» یعنی کشمکش و بگو مگو؛ دوم پرحرفی، و سوم بیهودهگویی و سخنی که مفید نباشد.
این سه خصلت مربوط به خودشان بود. اما سه خصلت را هم در مورد مردم انجام نمیداد: یک، کسی را نکوهش نمیکرد؛ دو، کسی را سرزنش نمیکرد؛ سه، در جستجوی لغزشها و عیوب دیگری نبود.
مسأله سرزنش کردن یکی از ضد ارزشهای اخلاقی است که طبق روایات، انسان آثارش را در همین دنیا میبیند. در روایتی آمده است:
مَنْ عَيَّرَ مُؤْمِناً بِشَيْءٍ لَمْ يَمُتْ حَتَّى یَرکَبَهُ[2]
اگر کسی مؤمنی را به گناهی سرزنش و ملامت کند، نمیمیرد تا این که خودش گرفتار همان گناه شود.
این مسئله عجیبی است که تجربه هم آن را نشان میدهد. کسانی که دیگران را به خاطر ضعفهایی که دارند، ملامت میکنند، خودشان به همان ضعفها گرفتار میشوند. نقل شده که یک نفر، شخصی که دچار وسواس بود را مسخره میکرد تا این که همین پیشگویی که در روایت آمده، دربارهاش اتفاق افتاد. لذا بعد از مدتی فرد مسخره کننده چنان در نمازش دچار وسواس شده بود که یک بار به خاطر ناراحتی از تکرار نمازش مُهر را به شدت به زمین زده بود.
بدیهی است امر به معروف و نهی از منکر غیر از مسخره کردن و نکوهش کردن است.