عن مولانا اميرالمومنين عليه السلام : حَسْبُكَ مِنَ الْعِلْمِ أَنْ تَخْشَى اللَّهَ، وَ حَسْبُكَ مِنَ الْجَهْلِ أَنْ تُعْجَبَ بِعِلْمِكَ.[1]
در نسخه اي دارد : ... وَ حَسْبُكَ مِنَ الْجَهْلِ أَنْ تُعْجَبَ بِعَقْلِكَ أَوْ قَالَ بِعِلْمِكَ.[2] که در مضمون و محتوا تفاوتي ايجاد نمي کند.
حضرت مي فرمايند: از دانش تو را همين بس كه از خدا بترسى و از نادانى همين بس كه به دانش خود ببالى.
علمي که سبب خشيت است چه علمي است؟ آيا علم کتابي است يا علم نور؟ قطعا علم کتابي نيست چون ممکن است انسان استاد الکل في الکل باشد ولي از خدا نترسد بلکه اين علم خشيت آور همان علم نور است که خدا در قلب کسي که بخواهد هدايتش نمايد قرار مي دهد. اين علم همان قدري که سبب خشيت شود براي انسان کافي است. انسان خدا ترس اهل نجات است. انسان خدا ترس اوامر او را اطاعت و نواهي الهي را ترک مي کند و اين سبب نجات او مي شود ؛ ولي اگر نترسيد هر چه هم آموخته باشد نتيجه اي در نجات او ندارد بلکه سبب عذاب بيشتر او مي شود ؛ انسان عالم اگر گناه کند گناهش مضاعف است. امام صادق مي فرمايند: « يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ.»[3]
در مقابل همين مقدار جهل هم براي نابود شدن انسان کافي است که انسان خوشش بيايد از اينکه مي داند و مي فهمد ؛ عجب و خود بيني و خودپسندي و خود بزرگ بيني انسان را هلاک مي کند. کساني که به عقل و علم خود مي نازند این حالت سبب مي شود که از دانش دیگران استفاده نکنند وگرفتار استبداد رأی شوند.