عن النبي صلي الله عليه و آله: يَا أَبَاذَرٍّ مَنْ أُوتِيَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا يُبْكِيهِ لَحَقِيقٌ أَنْ يَكُونَ قَدْ أُوتِيَ عِلْماً لَا يَنْفَعُهُ إِنَّ اللَّهَ نَعَتَ الْعُلَمَاءَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ : « إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً وَ يَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً »[1].[2]
اي اباذر! هر كه را علمى داده شد كه او را به گريه نياورد حقيقتا به او دانشى بدون منفعت داده شده، چرا که خداوند علماء را در قرآن چنين مدح مي فرمايد « آنان كه پيش از آن دانش داده شدهاند، وقتي چون قرآن بر آنها خوانده شود به سجده مى افتند و مي گويند: خداى ما منزّه است كه وعده او انجام پذير است، و به سجده افتند و بگريند و بر خشوعشان افزوده گردد ».
در اين روايت، علم تقسيم شده است به علم نافع و غير نافع. علم نافع علمي است که خشيت آور باشد، همانطور که در جلسه قبل به آيه «انما يخشیَ الله من عباده العلماء» اشاره شد. اهل علم اهل گريه و بکا و خشيت و خدا ترسي اند. اگر انسان مي خواهد آزمايش کند و بداند اين علمي که دارد براي او نافع است بايد ببيند اين علم سبب خشيت و بکاء او هست يا نه و الا اين علم نافع نيست.