بعد از یک سال زندان به شهر بیرجند تبعید شدم. یکی از شبها که بسیار دلتنگ بودم،به حضرت عبدالعظیم متوسّل شدم و با چشم گریان ...
روز پنجشنبه صبح رفتیم سامرا. یک حجره توی مدرسه علمیه گرفتیم که چند روز هم سامرا بمانیم. بعد رفتیم زیارت. قبل از ظهر رسیدیم ...
یکی از خطبای معروف ضمن سخنرانی در حسینیۀ کوثر، کرامتی از امام عصرعجل الله تعالی فرجه در مورد طلبهای نقل کرد، از ایشان پرسیدم ...
«نقل کرد جناب مستطاب شریعتمآب آقای حاج شیخ محمّد باقر سلّمه الله، نجل نبیل مرحوم خلد آشیان حاج محمّد ابراهیم خونساری طاب ...
بنده به لحاظ شرایط مساعدی که از نظر تحصیلی داشتم، در کمتر از شش سال، مقدمات و سطح یک و سطح عالی را طی کرده و حدود پنج سال ...
در ارتباط با تألیف کتاب الغدیر نیاز به ملاحظۀ کتاب ربیع الأبرار زمخشری پیدا کردم. پس از مدتها جستجو اطلاع یافتم که نسخهای ...
اوایل انقلاب و در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان، منافقین در خانه حاج حسن بهشتینژاد امام جمعه موقت اصفهان را زدند و ایشان ...
بنده در سال 1962 میلادی بعد از سه سال زندگی، کار و تحصیل در دانشکده فنی آلمان در شهر آخن، جهت ادامه تحصیل و کار، به سوئد، ...
در دیداری که با آقای دکتر محمد اسماعیل اکبری در ایام حج داشتم، ایشان دو خاطره بسیار آموزنده از دو بیمار نقل کرد. من از ایشان ...
در تاریخ 23/6/1386 یکی از دوستان، ماجرای عجیبی را نقل کرد که برای یکی از قاریان قرآن به نام آقای محمد رضا خُرّمیان در حال ...
در سال 1372 جهت برنامههای ماه مبارک رمضان به ایتالیا سفر کردم. پس از اجرای چندین برنامۀ قرآنی در مسجد بزرگ رُم و در نمازخانۀ ...
سال 1385 و 1386 دو مرتبه به شهر زوریخ که از شهرهای بزرگ کشور سوئیس است، دعوت شدم. در آنجا مسجدی هست به نام «امام علی علیه ...
چهارمین خاطرۀ آقای محمدرضا خُرّمیان، قاری بینالمللی قرآن کریم، به این شرح است: ...
آقا سید جعفر منقلب شد و گفت: من دیشب در حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بودم، پس از بیرون آمدن به این فکر افتادم که من ...
من اغلب شبها به منزل میرفتم. در یکی از این شبها که کارم تا ساعت یازده طول کشیده بود، دایی پدرم نگذاشت به منزل بروم و گفت ...
وقتی به حال احتضار درآمدم، دیدم شیاطین آمدند و دربارۀ اعتقاداتم با من وارد بحث شدند و گفتند: دین تو باطل است و باید از آن ...
من سه شب است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله را خواب میبینم که حضرت میفرماید: «این کتاب را به نجف ببر. من خودم که نجف ...
شروع به خواندن سورۀ یس کردم، محتضر هم جلوتر از من میخواند، تا به جایی رسیدم که اشاره کرد بس است، در اینجا گفت: «السلام علیک ...
ملّا حبیب سخت مریض است و من را فرستاده که از شما خواهش کنم در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام برایش دعا کنید که خداوند شفایش ...
در نوجوانی که در قم سکونت داشتم با فردی وارسته که حدود هشتاد سال از عمرش گذشته بود به نام میرزا یحیی زرگر که شغلش نقرهسازی ...
در تاریخ 21/10/1390 توفیق یافتم با فقیه عالیقدر حضرت آیة الله لطف الله صافی گلپایگانی دیداری داشته باشم. ضمن گفتگو با اشاره ...
ایشان فرمود: «از من کاری ساخته نیست» و اشاره کرد به مادرش حضرت فاطمه علیها السلام که مشکل را با ایشان مطرح کن. با خود گفتم: ...