متن وصیت نامه فرهنگی مرحوم آیت الله محمدی ری شهری(ره)
بسمه تعالى
قابل توجه است که روزهاى برجسته در ارتباط با فعاليتهاى دارالحديث، مانند روز افتتاح آن، روز بازدید رهبرى از آن، روز افتتاح دانشکده و... به طور طبيعى مقاون بوده با روز ولادت حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها و يا روز ولادت اميرالمؤمنين علیه السلام. اين وصيتنامه نيز در روز ولادت صديقه کبرى به پايان رسيد. اين تقارن را به فال نيک گرفتهام و نشانۀ عنايت اهل بيت به اين تشکيلات.
رى شهرى
20 جمادى الثانى 1425
در تاريخ 27 رجب 1435 رجب 1435 اصلاح مختصرى
بسم اللّه الرحمن الرحيم
أحمدک اللهم ياذا المُلْکِ المتأبّد بالخلود، والسلطان الممتنع بغير جنود، سبحانک اللّهمّ وحنانيک، سبحانک اللّهم وتعاليت. اللّهمّ صلّ على محمّد وآله إذا ذکر الأبرار وصلّ على محمّد وآله ما اختلف الليل والنهار، صلاةً لاحدّ لها ولا منتهى. اللّهمّ وصلّ على أمير المؤمنين وسيّد الوصيين، وفاطمة الزّهراء سيدة نساء العالمين، والحسن والحسين سيدي شباب أهل الجنّة وعلىّ بن الحسين زين العابدين، ومحمّد بن على الباقر، وجعفر بن محمّد الصّادق، وموسى بن جعفر الکاظم، وعلى بن موسى الرّضا، ومحمد بن على التّقي وعلي بن محمّد النّقي، والحسن بن علي، والخلف الهادي المهدي.
اللّهمّ وصلّ على حجتک في أرضک، وخليفتک في خلقک سفينة النجاة وعلم الهدى الّذي يملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما مُلئت ظلماً وجوراً.
الهى، هذا مقام العبد الضّعيف عملاً، الجسيم أملاً، خرجت من يدى أسباب الوصلات إلّا ما وصله رحمتک، وتقطعت عنى عصم الآمال إلّا ما أنا معتصم به من عفوک، قلّ عندى ما أعتدّ به من طاعتک وکثر عَلیَّ ما أبوء به من معصيتک، ولن يضيق عليک عفو عن عبد[ک] وإن أساء فاعف عنّي، يا کريم العفو، يا عظيم العفو، العفو!
الهى وإذ سترتنى بعفوک وتغمدتني بفضلک في دارالفناء وبحضرة الأکفاء، فأجرني من فضيحات دارالبغاء عند مواقف الأشهاد.
قال رسول اللّٰه صلی الله علیه وآله وسلم: إنّي تارک فيکم الثقلين أما إن تمسکتم بهما لن تضلّوا کتاب اللّه وعترتي أهل بيتي فإنّهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض.
بر پايۀ اين سخن نورانى که صدور آن از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم قطعى و مورد اتفاق جميع مسلمين است و منابع معتبر اسلامى آن را به الفاظ مختلف از آن حضرت نقل کردهاند، قرآن و عترت دو امانت گرانبهاى به هم پيوسته است که خاتم انبياء صلی الله علیه وآله وسلم به امت خود سپرده و از آنها خواسته است که تا دامنۀ قيامت از آن پاسدارى کنند.
بى ترديد اين سخن بدين معنا است که سرنوشت قرآن ـ يعنى پيام تکامل مادى و معنوى انسان ـ و عترت ـ که پاسداران اين پيام و تداوم بخشِ سنتِ نبوى هستند ـ در جامعه به هم پيوسته است و در يک جمله دين از سياست جدا نيست.
امانتدارى، و عمل کردن به اين وصيت مهم فرهنگى و سياسى رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم که بى ترديد به دستور خداوند متعال بوده و هدفى جز توسعه و تداوم حکومت اسلامى در جهان ندارد ـ ايجاب مىکرد که آحاد امت مسلمان با حمايت همه جانبه از قرآن و عترت در کنار هم، زمينۀ گسترش و استقرار ارزشهاى اسلامى را در جهان فراهم سازند، اما به شهادت تاريخ خونبار اسلام، نه تنها حمايتى از اين دو امانت صورت نگرفت بلکه سياست خواص و سستى عوام سبب شد که اقامۀ حروف قرآن بهانهاى در جهت تضييع حدود آن گردد، و عترت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم يکى پس از ديگرى شهيد شدند! و کار به جايى رسيد که باقيماندۀ عترت که ذخيرۀ الهى براى احياء قرآن و گسترش عدل در زمين است از ديدهها پنهان گرديد و پس از قرنها هنوز زمينۀ ظهور او فراهم نيست!
و بر اين اساس، زمينهسازى براى ظهور مهدى آل محمّد صلی الله علیه وآله وسلم، مهمترين وظيفۀ همۀ مسلمانان راستين در جهت پاسدارى از قرآن و عترت است.
در عصر حاضر، امام خمينى روانش شاد بزرگترين شخصيتى بود که با رهبرى انقلاب اسلامى در ايران به اين وظيفۀ مهم قيام کرد، زيرا استقرار نظام اسلامى مبتنى بر آرمانهاى اهل بيت در اين نقطۀ حساس جهان به يارى خداوند متعال، قطعاً زمينۀ پيوستن قرآن و عترت را در جامعۀ اسلامى و جهانى شدن اسلام به رهبرى بقية اللّه ارواحنا فداه فراهم خواهد ساخت، البته مشروط به آن که با تلاش همه جانبۀ مسؤولان و همکارى متقابل ملت و دولت کاستىها جبران گردد و جلوهاى پر جاذبه از حکومت ارزشى اهل بيت به جهانيان عرضه شود.
بنابراين، در عصر حاضر تقويت جمهورى اسلامى ايران و اصلاح کاستىهاى آن بزرگترين وظيفۀ دينى همۀ علاقمندان به جهانى شدن اسلام است.
يکى از اقدامات مهم و مؤثر فرهنگى که پايههاى نظام اسلامى را استوار و تداوم آن را تضمين مىکند، آشنايى با معارف بلند و سازندۀ اهل بيت عليهمالسلام است.
رهنمودهاى حکيمانۀ اهل بيت نه تنها براى پيروان آنها و جهان اسلام بلکه براى جهانيان پرجاذبه و شيرين است به گونهاى که به طور طبيعى هر شنوندۀ منصفى را جذب مىکند و او را در جهت اهداف مکتب اهل بيت قرار مىدهد چنان که امام رضاعلیه السلام مىفرمايد:
إنّ الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتّبعونا.
اين سخن ارجمند، پيام جهانى شدن اسلام است و بدين معنا است که رهنمودهاى اهل بيت در زمينههاى مختلف زندگى از زيبايى و جاذبهاى برخوردار است که هر کس درست با آنها آشنا شود، نمىتواند به مکتب اهل بيت که همان مکتب قرآن و اسلام راستين است گرايش پيدا نکند.
با همۀ تلاشهايى که پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران در جهت ارتقاء معارف اسلامى صورت گرفته اما متأسفانه هنوز قرآن و حديث در حوزههاى علميه و دانشگاههاى ما جايگاه شايستۀ خود را ندارند، و اين مراکز مفسر پرور و محدث پرور نيستند.
اکنون که به برکت نظام اسلامى زمينه فراهم است عالمان دين به ويژه پژوهشگران جوان بايد همت کنند و به غربت و مهجوريت قرآن و حديث پايان دهند و بدينسان مقدمات فراگير شدن اسلام را فراهم سازند.
در آغاز جوانى احساس حلاوت سخنان نورانى اهل بيت عليهمالسلام از يک سو، و احساس غربت معارف گرانقدر آنان از سوى ديگر مرا بر آن داشت که با بضاعتى اندک آن چه مىتوانم براى کاستن از غربت معارف اين خاندان انجام دهم، و آن چه تاکنون تحقق يافته به فضل خداوند متعال بسيار فراتر از تلاشهاى اين حقير است، و اکنون او را سپاسگزارم که «دارالحديث» را شيرينترين حاصل عمرم قرار داد.
اطمينان دارم که اين شجرۀ طيبه که با همّت و همکارى جمعى از فضلاى حوزۀ علميۀ قم غرس شد، به اذن پروردگار خود و عنايت پيشواى زمان عجل اللّه فرجه همواره همگان را از ثمرات شيرين معنوى خود بهرهمند خواهد نمود.
مؤسسه علمى ـ فرهنگى دراالحديث نخستين اقدام سازمان يافته در جهت گسترش بنيادى قرآن و عترت در عصر حاضر است، دارالحديث، دارالقرآن نيز هست چرا که عترت مفسر قرآن و پاسدار آن است و بدينسان ثقل اکبر و کبير در اين مؤسسه به هم پيوستهاند.
اين جانب به عنوان يکى از خدمتگزاران کوچکِ ميراث بزرگ خاندان رسالت در آستانۀ سفر به عالم بقا به نکاتى چند دربارۀ پاسدارى از حديث ثقلين اشاره مىکنم، به اميد آن که در جهت فراگير شدنِ معارف قرآن و عترت که زمينهساز حاکميت ارزشها و در رأس آنها عدالت اجتماعى به رهبرى تنها باقى مانده از خاندان رسالت است، سودمند باشد:
1 ـ در جهان امروز که همۀ مکاتب مدعى سعادت انسان شکست خوردهاند و جامعۀ بشر با همۀ پيشرفتهاى علمى در سراشيبى جاهليت مدرن قرار گرفته، انسانهاى آگاه به ويژه نسل جوان بيش از هر وقت ديگر تشنۀ مکتبى است که بتواند بشريت را از سقوط حتمى نجات دهد، و تنها قرآن در کنار عترت يعنى اسلام اهل بيت مىتواند پاسخگوى اين نياز باشد، از اين رو امروز بيش از هر زمان ديگر زمينه براى اِحياء مکتب اهل بيت فراهم است.
2 ـ فراهم بودن زمينۀ اجتماعى و بلکه سياسى براى آشنايى با معارف اهل بيت، و امکان اطلاع رسانىِ گسترده در کنار پيروزى انقلاب اسلامى مبتنى بر آرمانهاى اهل بيت در ايران، فرصتى استثنايى و نعمتى بى بديل است که مسؤوليت عالمان دينى و به ويژه مراکز علمى و فرهنگى را دو چندان مىکند ثم لَتُسئَلُنَّ يومئذٍ عنِ النَّعيم.
3 ـ آن چه مىتواند پاسخگوى نيازهاى امروز جهان باشد معارف قرآن و عترت است نه آن چه اصطلاحاً علوم قرآن و حديث ناميده مىشود، اينها علوم مقدماتى هستند، متأسفانه تاکنون کار چندانى متناسب با نيازهاى روز در مورد معارف قرآن و حديث صورت نگرفته است.
4 ـ برنامهريزى جهت دستيابى به معارف اصيل قرآن و حديث، دستهبندى آنها متناسب با نيازهاى علمى در رشتههاى مختلف، تسهيل دسترسى اقشار مختلف مردم به آنها، بهرهگيرى از هنر در انتقال مفاهيم سازندۀ معارف اسلامى، و بهرهگيرى گسترده از ابزار اطلاعرسانى روز، بخشى از اقدامات ضرورى براى احياء مکتب اهل بيت است.
5 ـ تحقق علمى آن چه بدان اشارت رفت، بيش از هر چيز نيازمند نيروهاى توانمندى است که علماً و عملاً در مکتب اهل بيت پرورش يافته باشند، از اين رو نخبهپرورى نخستين گام در راه فراگير شدن معارف اهل بيت در جهان است.
6 ـ نکتۀ بسيار مهم و قابل توجه اين که جهانيان استقرار نظام اسلامى در ايران را تجربۀ عملى آرمانهاى اهل بيت و رهنمودهاى آنان مىدانند و بدينسان قوت و ضعف مديران نظام حاکم، به حساب مکتب اهل بيت گذاشته مىشود و لذا تنها اقدامات فرهنگى براى فراگير شدن مکتب اهل بيت کافى نيست، ارائه جامعهاى نمونه و برخوردار از رفاه مادى و کمالات معنوى، و نزديک به جامعۀ آرمانىِ موعود اهل بيت به ويژه از نظر استقرار عدالت اجتماعى بهترين وسيلۀ تبليغ فراگير شدنِ مکتب آنها است، البته بايد توجه داشت که استقرار کامل ارزشها و مهمتر از همه عدالت اجتماعى در جهان، جز با مديريت و رهبرى اهل بيت[1]، تحقق نخواهد يافت.
و اما همکاران عزيز و بزرگوارم در دارالحديث و دانشگاه و پژوهشگاه قرآن و حديث، بايد عنايت داشته باشند که مهمترين هدف مؤسسۀ علمى فرهنگى دارالحديث پاسدارى از امانت رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و جهانى ساختن معارف اهل بيت است، هدف بسيار بلند، اما با همّت بلند، برنامهريزى قوى، و به کارگيرى همۀ توان براى خدا، دست يافتنى است؛ والّذين جاهَدوا فِينا لَنهَديَنَّهم سُبُلنا.
الف: برنامهريزى براى روزآمد کردن محصولات دارالحديث و آموزشهاى دانشکدۀ علوم حديث و کارآمد نمودن فارغ التحصيلان آن.
ب: تلاش براى تکميل کارهاى در دست انجام دارالحديث و آغاز اقدامات جديد مانند اجراء طرح شناسنامۀ حديث.
ج: اقدام جهت بهرهگيرى اقشار مختلف مردم از رهنمودهاى اهل بيت و زمينهسازى براى بهرهگيرى از هنر در انتقال مفاهيم عميق اسلامى به همگان به ويژه نسل جوان.
د: برنامهريزى جهت همکارى گسترده با مراکز فرهنگى و اطلاعرسانى.
هـ: زمينهسازى جهت ايجاد جاذبۀ بيشتر براى معارف اهل بيت در کتابهاى درسى، و بهرهگيرى مراکز آموزش عالى از معارف قرآن و عترت.
و: برنامهريزى جهت گسترش ترجمۀ محصولات دارالحديث در زمينه معارف اهل بيت به زبانهاى مختلف.
ز: تلاش جهت گسترش دانشگاه قرآن و حديث در داخل و خارج کشور.
ح: تداوم سياست رعايت وحدت کلمۀ مسلمانان جهان در آثار دارالحديث.
ط: استمرار ارزيابى از اقدامات انجام شده و تلاش جهت کاستن از کاستىها و افزودن بر نقاط قوت.
ى: به کارگيرى همۀ توان براى منور شدن به نور قرآن و معارف عترت، مبادا ما فقط ابزار انتقال نور باشيم و خود در ظلمت! چه مىگويم و چه مىنويسم! خداوندا ما را از رسوايى قيامت رهايى بخش و عزت دنيا و آخرت کرامت فرما.
و آخرين سخنم در اين وصيتنامۀ فرهنگى با کسانى است که در آينده توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيمعلیه السلام را به عهده خواهند گرفت و آن سخن اين است که:
تحولات چشمگير اين آستان در زمينههاى فرهنگى، عمرانى و اقتصادى که در مدت کوتاهى پديد آمد در واقع جهشى است که در طول تاريخ آن، سابقه ندارد، خداوند منّان را سپاسگزاريم که به خدمتگزاران اين آستان در اين مقطع تاريخ توفيق اين تحول را عنايت فرمود، در اين ميان مؤسسۀ علمى ـ فرهنگى دارالحديث بزرگترين اقدام فرهنگى در جهت اهداف بلند صاحب با کرامت اين آستان، فقيه و محدّث بزرگ اهل بيت حضرت عبدالعظيم علیه السلام در زمينۀ گسترش مکتب خاندان رسالت است، و چه بسا عنايات الهى به اين آستان در سالهاى اخير، بخاطر اين مؤسسۀ پربرکت است. بى ترديد تقويت دارالحديث و زير مجموعههاى آن بخصوص دانشگاه و پژوهشگاه قرآن و حديث، و گسترش آن در سطح جهان موجب خرسندى صاحب اين آستان و دعاى آن بزرگوار و عنايت بيشتر خداوند متعال است. و در پايان از همۀ همکاران در همۀ مسؤوليتهايى که داشتهام عاجزانه مىخواهم به بزرگوارى خود قصورها و تقصيرهاى مرا ببخشند و از خداوند متعال برايم طلب مغفرت کنند و با اعتماد به نصرت الهى با همۀ توان براى گسترش فرهنگ اهل بيت و زمينهسازى جهت حکومت جهانى مهدى آل محمّد صلی الله علیه وآله وسلم بکوشند.
والسلام عليکم وعلى عباد اللّٰه الصالحين ورحمة اللّٰه وبرکاته
17 مرداد 1383 / 20 جمادى الثاني 1425
رى شهرى
[1]. عن الصادق علیه السلام: ما يکون هذا الأمر حتى لايبقى صنف من الناس إلاّ وقد وُلّوا على النّاس حتى لا يقول قائل أنا لو ولينا لعدلنا! ثم يقوم القائم بالحق والعدل / الغيبة للنعماني.