بحث اخلاقی
جایگزین از دست رفتهها نزد خداست (3)
و عِندَكَ مِمّا فاتَ خَلَفٌ.[1]
در تبیین این جمله از دعای نورانی مکارم الاخلاق، اشاره شد که یکی از مواردی که خداوند جایگزین آن را میدهد، اموالی است که انسان در راه خدا خرج میکند. اگر انفاق طبق شرایطش انجام شود، از جمله اینکه مال، از راه حلال به دست آمده باشد و در مسیر حلال و درست خرج شود، به هر مقدار که باشد، خداوند عوض آن را میدهد.
نکته قابل توجه در بحث انفاق این است که در نگاه صحیح، آنچه انفاق میشود اصلا از دست نمیرود که بخواهد جبران شود، بلکه برای نجات انسان در قیامت باقی میماند و رشد میکند. آنچه از بین میرود، اموالی است که در راه خدا خرج نشود.
در روایتی این مطلب به زیبایی از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) گزارش شده است. در سنن ترمذی از عایشه نقل شده است که میگوید:
أنّهُم ذَبَحوا شاةً، فقالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: ما بَقِيَ مِنها؟ قالَت: ما بَقِيَ مِنها إلّا كَتِفُها، قالَ [صلى الله عليه و آله]: بَقِيَ كُلُّها غَيرَ كَتِفِها.[2]
گوسفندى را سر بريدند [و گوشت آن را انفاق كردند]. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «چيزى مانده است؟». عايشه گفت: به جز سردستش، چيزى باقى نمانده است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «به جز سردستش، همه آن، باقى مانده است!».
از امیر مؤمنان(علیهالسلام) نیز نقل شده است که فرمود:
لَم يَذهَبْ مِن مالِكَ ما وَعَظَكَ.[3]
از مال تو آنچه تو را پند دهد از كف نرفته است.
این یک قاعده کلی است که خداوند در قرآن کریم فرموده است:
﴿ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾.[4]
آنچه نزد شماست پايان مىيابد و آنچه نزد خداوند است پاياست.
چیزی هم که نزد خدا باقی بماند، با برکت میشود و چندین برابر میشود، زیرا فرموده است:
﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقات﴾.[5]
خداوند ربا را كاستى مىدهد و صدقات را افزايش مىبخشد.
مال ربوی محو میشود، بیبرکت است و زندگی را آتش میزند، ولیکن صدقات را خداوند برکت میدهد و رشد میدهد و در قیامت چندین برابرش به او بازگردانده میشود. در روایتی از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمود:
اتَّقُوا النارَ و لَو بِشِقِّ التَّمرَةِ؛ فإنّ اللَّهَ عز و جل يُربِيها لِصاحِبِها كما يُرْبي أحَدُكُم فِلْوَهُ أو فَصِيلَهُ؛ حتّى يُوَفِّيَهُ إيّاها يَومَ القِيامَةِ، حتّى يكونَ أعظَمَ مِن الجَبَلِ العَظيمِ.[6]
خود را از آتش نگه داريد، هر چند با يك نصف خرما باشد؛ زيرا همان طور كه يكى از شما كرّه اسب يا بچّه شتر خود را مىپروراند، خداوند عز و جل نيز آن نصفِ خرما را براى صاحبش مىپروراند و در روز قيامت، آن را كه بزرگتر از يك كوه عظيم شده است، به او مىدهد.
امام صادق(علیهالسلام) نیز طبق نقل، میفرماید:
قالَ اللَّهُ تعالى: إنَّ مِن عِبادِي مَن يَتَصَدَّقُ بِشِقِ تَمرَةٍ، فَاربِيها لَهُ كَما يُرْبي أحَدُكُم فِلْوَهُ، حتّى أجعَلَها لَهُ مِثلَ جَبَلِ احُدٍ.[7]
خداوند متعال فرمود: بعضى از بندگان من نصف خرمايى را صدقه مىدهند و من، همچنان كه يكى از شما كُرّه اسب خود را مىپروراند، آن نصفِ خرما را براى او مىپرورانم، تا جايى كه آن را به بزرگى كوه احُد مىگردانم.
شبیه همین مضمون در منابع اهل سنت نیز روایت شده است.[8]
بحث فقهی
موضوع: کتاب الحج/ تروک الإحرام/ سرمه کشیدن (1)
یادآوری
بحث در محرمات احرام بود. تا کنون شش مورد آن را بررسی کردهایم و اینک، مورد هفتم.
هفتم: سرمه کشیدن
امام خمینی(رحمة الله علیه) میفرماید:
السابع: الاكتحال بالسواد إن كان فيه الزينة و إن لم يقصدها، و لا يترك الاحتياط بالاجتناب عن مطلق الكحل الذي فيه الزينة، و لو كان فيه الطيب فالأقوى حرمته.[9]
هفتم: سرمه كشيدن با سرمه سیاه اگر در آن زينت باشد، هر چند قصد زينت را نكند و بايد احتياط ترك نشود كه از هر سرمهای كه داراى زينت است اجتناب گردد و اقوى آن است كه [استفاده از هر سرمهای] اگر داراى بوى خوش باشد، حرام است.
پیش از ورود به فروعات این بحث، اختلاف نظرها در این باره را از جواهر میخوانیم. متن جواهر با حذف مستند روایی اقوال چنین است:
و الاكتحال بالسواد على قول للمفيد و الشيخ و سلار و بني حمزة و إدريس و سعيد و غيرهم... لكن في الاقتصاد و الجمل و العقود و الخلاف و الغنية و النافع على ما حكي عن بعضها انه مكروه، بل عن الشيخ دعوى إجماع الفرقة عليه... أو [الاکتحال] بما فيه طيب كما هو المشهور، بل في التذكرة و المنتهى الإجماع عليه... فما عن الإسكافي و الشيخ في الجمل و القاضي في المهذب و شرح جمل العلم و العمل من الكراهة واضح الضعف.[10]
و [از محرمات احرام] سرمه کشیدن با سرمه سیاه [است] بنا بر یک نظر که نظر شیخ مفید، شیخ طوسی، سلار، ابن حمزه، ابن ادریس، ابن سعید حلی و غیر آنهاست... ولی در سه کتاب الاقتصاد، الجمل و العقود و الخلاف شیخ طوسی و نیز در غنیة النزوع ابن زهره و المختصر النافع محقق حلی ـ طبق نقل از بعضی از آنها ـ آمده است که سرمه کشیدن مکروه است، بلکه گفته شده که شیخ طوسی ادعای اجماعی بودن آن را دارد... همچنین مشهور این است که سرمه کشیدن با سرمه معطر نیز حرام است، بلکه علامه در تذکرة و منتهی آن را اجماعی دانسته است... بنا بر این، ضعف آنچه اسکافی و شیخ در الجمل و قاضی ابن براج در مهذب و در شرح جمل العلم و العمل گفتهاند که مکروه است، روشن است.
معلوم میشود در رابطه با حرمت سرمه کشیدن، میان فقها اختلاف نظر است، و برخی از بزرگان آن را مکروه دانستهاند، هر چند مشهور، آن را حرام دانستهاند.
نظر مراجع معاصر
نظر مراجع معاصر را در حاشیه مناسک حج حضرت امام میخوانیم. ایشان میفرماید:
هفتم: سرمه کشیدن به سیاهی که در آن زینت باشد، هر چند قصد زینت نکند و احتیاط واجب اجتناب از مطلق سرمه است که در آن زینت باشد، بلکه اگر بوی خوش داشته باشد بنا بر اقوی حرام است.[11]
در حاشیه بخش اول این مسئله چنین آمده است:
آیت الله بهجت: اگر سرمه سیاه بکشد و قصد زینت نداشته باشد، بلکه برای علاج مرض باشد اشکال ندارد.
آیت الله تبریزی و آیت الله خویی: سرمه سیاه به قصد زینت کردن حرام است قطعا، و بنا بر احتیاط یک گوسفند کفاره بدهد و از سرمه سیاه بدون قصد زینت و غیر سیاه با قصد زینت بنا بر احتیاط واجب اجتناب کند. آیت الله خویی: و بنا بر احتیاط مستحب، کفاره هم دارد ولی سرمه غیر سیاه بدون قصد زینت مانع ندارد و کفاره نیز ندارد.
آیت الله زنجانی: کشیدن سرمه سیاه و سرمه معطر و هر سرمهای که زینت محسوب شود بر محرم حرام است، هر چند قصد زینت نداشته باشد، لکن در صورت لزوم مانند مواردی که معالجه متوقف بر سرمه کشیدن باشد، جایز است.
آیت الله سیستانی: سرمه سیاه و هر سرمهای که زینت حساب شود، اگر به قصد زینت باشد حرام و اگر به قصد زینت نباشد احتیاط واجب در ترک است و اما سرمهای که نه سیاه باشد و نه زینت شمرده شود، اگر به قصد زینت نباشد جایز است، و اگر به قصد زینت باشد احتیاط واجب در ترک است. بلی در هر صورت برای معالجه در حال اضطرار اشکال ندارد.
آیت الله مکارم: فرقی بین سرمه سیاه و غیر سیاه نیست، ملاک در حرمت، زینت و عدم زینت است.[12]
و در حاشیه قسمت دوم آن که حضرت امام اجتناب از مطلق سرمه را احتیاط واجب دانست، آمده است:
آیت الله بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است اگر بحث زینت باشد یا بوی خوش در آن باشد.
آیت الله خامنهای: سرمه کشیدن اگر زینت محسوب شود بر محرم جایز نیست، همچنین خط کشیدن به دور چشمها که زنان انجام میدهند و در این مورد تفاوتی میان رنگ سیاه و دیگر رنگها وجود ندارد.
آیت الله سبحانی: احتیاط واجب آن است که از مطلق سرمه که در آن جنبه زیبایی هست، اجتناب کند و اگر سرمه ماده خوشبویی داشته باشد، هر چند برای زیبایی نباشد، حرام است.[13]
بر اساس آنچه در این نظرات آمده بود، میتوان صور مسئله را اینگونه بیان نمود:
روایات
صاحب وسائل 14 روایت در رابطه با سرمه کشیدن در حال احرام در باب 33 از ابواب تروک الاحرام آورده است که میتوان آنها را در شش دسته جای داد.[14] جالب آنکه غیر از روایت نهم و یازدهم سایر روایات صحیح السند هستند.
دسته اول
دسته اول روایاتی هستند که دلالت بر منع مطلق سرمه زدن دارند، چه برای مرد و چه برای زن:
روایت دهم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ ضَرِيرٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ أَكْتَحِلُ إِذَا أَحْرَمْتُ قَالَ لَا وَ لِمَ تَكْتَحِلُ قَالَ إِنِّي ضَرِيرُ الْبَصَرِ وَ إِذَا أَنَا اكْتَحَلْتُ نَفَعَنِي وَ إِنْ لَمْ أَكْتَحِلْ ضَرَّنِي قَالَ فَاكْتَحِلْ قَالَ فَإِنِّي أَجْعَلُ مَعَ الْكُحْلِ غَيْرَهُ قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَ آخُذُ خِرْقَتَيْنِ فَأُرَبِّعُهُمَا فَأَجْعَلُ عَلَى كُلِّ عَيْنٍ خِرْقَةً وَ أَعْصِبُهُمَا بِعِصَابَةٍ إِلَى قَفَايَ فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ نَفَعَنِي وَ إِذَا تَرَكْتُهُ ضَرَّنِي قَالَ فَاصْنَعْهُ.[15]
«عبد اللّه بن يحيى كاهلى» میگويد: من پیش امام صادق(علیهالسلام) بودم که مردى كه چشمش ضعيف بود از ایشان پرسيد: هنگامی که محرم میشوم، مىتوانم سرمه بكشم؟ فرمود: نه، چرا سرمه مىكشى؟ گفت: چشمم ضعيف است، وقتی سرمه مىكشم مرا بهبود مىكند و چون سرمه نمىكشم به من ضرر مىرساند. فرمود: سرمه بكش. گفت: سرمه را با چيز ديگرى روى چشمم قرار مىدهم. فرمود: با چه چيزى؟ گفت: دو پارچه را چهارگوش مىكنم بر هر چشمم پارچهاى مىگذارم و آنها را گره مىزنم و از پشت سرم مىبندم، چون اين كار را انجام دهم بهبود مىيابم و اگر آن را انجام ندهم به چشمم ضرر مىرساند. فرمود: چنين انجام ده.
این روایت اطلاق دارد و بر نهی از هر نوع سرمهای برای مرد محرم دلالت دارد، مگر به جهت درمان بیماری، چنانکه روایت بعدی همین مطلب را برای زن محرم ثابت میکند.
روایت یازدهم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوب] عَنْهُمْ (عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا) عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي حَدِيثٍ أَنَّ الْمَرْأَةَ الْمُحْرِمَةَ لَا تَكْتَحِلُ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ.[16]
«نضر بن سويد» ضمن حدیثی از امام كاظم(علیهالسلام) روایت کرده که فرمود: زن محرم نمىتواند سرمه بکشد، مگر اينکه بيمارى داشته باشد.
دسته دوم
دسته دوم روایاتی هستند که بر حرمت سرمه کشیدن با سرمه سیاه دلالت دارند، بدون هیچ قید دیگری:
روایت دوم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ) عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَكْتَحِلُ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَانِ بِالْكُحْلِ الْأَسْوَدِ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ.[17]
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: مرد و زن محرم، نمىتوانند با سرمه سياه، سرمه بکشند، مگر آنكه بيمارى داشته باشند.
رویت هفتم
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْكُحْلِ لِلْمُحْرِمِ فَقَالَ أَمَّا بِالسَّوَادِ فَلَا وَ لَكِنْ بِالصَّبِرِ وَ الْحُضَضِ.[18]
«حلبی» میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) در باره به كار بردن سرمه براى محرم پرسیدم، فرمود: سرمه سياه نه، ولى میتواند سرمه صبِر و حُضَض (كه نوعى دارو هستند) بکشد.
دسته سوم
در این دسته روایاتی جای میگیرند که از سرمه کشیدن برای زینت و یا استفاده از سرمه معطر، نهی میکنند:
روایت اول
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ يَكْتَحِلَ وَ هُوَ مُحْرِمٌ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ طِيبٌ يُوجَدُ رِيحُهُ فَأَمَّا لِلزِّينَةِ فَلَا.[19]
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: ايرادى ندارد در حالی که محرم هستی از سرمهای استفاده كنى كه در آن، بوی خوشی که به مشام برسد، نباشد؛ ولى براى آرايش نبايد سرمه به كار ببرى.
روایت هشتم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْهُ (عَلِيٍّ [بن إبراهیم]) عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُحْرِمُ لَا يَكْتَحِلُ إِلَّا مِنْ وَجَعٍ وَ قَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ تَكْتَحِلَ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ طِيبٌ يُوجَدُ رِيحُهُ فَأَمَّا لِلزِّينَةِ فَلَا.[20]
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: محرم نبايد سرمه به كار ببرد، مگر به خاطر درد چشم. و فرمود: ايرادى ندارد در حالی که محرم هستی از سرمهای استفاده كنى كه در آن، بوی خوشی که به مشام برسد، نباشد؛ ولى براى آرايش نبايد سرمه به كار ببرى.
روایت قبلی و ذیل این روایت به روشنی بر ممنوعیت سرمه معطر و نیز هر سرمهای که به قصد زینت به کار رود، دلالت دارند. البته صدر این روایت در دسته نخست جای میگیرد که بر ممنوعیت مطلق سرمه دلالت دارد مگر به جهت بیماری.
روایت چهاردهم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ] فِي الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَكْتَحِلُ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ قَالَ لَا تَكْتَحِلُ قُلْتُ بِسَوَادٍ لَيْسَ فِيهِ طِيبٌ قَالَ فَكَرِهَهُ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ زِينَةٌ وَ قَالَ إِذَا اضْطُرَّتْ إِلَيْهِ فَلْتَكْتَحِلْ.[21]
«حلبی» میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدم: زن در حال احرام میتواند سرمه بکشد؟ فرمود: سرمه نكشد. گفتم: با سرمه سياهى كه در آن چيز خوشبو نيست چطور؟ میگوید: [امام(علیهالسلام)] آن را به خاطر زینت بودنش مكروه دانست و فرمود: البته اگر چارهای جز این نداشت، سرمه بكشد.
آیت الله محقق در توضیح این روایت میفرماید: ظاهر آن چنین است که در ذهن سائل حرمت سرمه معطر امری قطعی بوده است. از این رو وقتی امام(علیهالسلام) در پاسخ او از هر گونه سرمهای نهی نمود، دو باره سؤالش را تکرار کرد و تأکید نمود که اگر در سرمه طیب به کار نرفته باشد حکمش چیست؟ امام(علیهالسلام) نیز در پاسخ به نوعی آن را مقید به زینت بودن نمود.[22]
دسته چهارم
دستهای از روایات دلالت دارند بر اینکه کشیدن سرمه سیاه، نه به طور مطلق، بلکه اگر به قصد زینت باشد، حرام است و سایر انواع آن جایز است. مانند:
روایت سوم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ) عَنْ صَفْوَانَ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْهُ ع قَالَ: تَكْتَحِلُ الْمَرْأَةُ بِالْكُحْلِ كُلِّهِ إِلَّا الْكُحْلَ الْأَسْوَدَ لِلزِّينَةِ.[23]
«زرارة» میگوید: امام(علیهالسلام) فرمود: زن [محرم] با هر سرمهای میتواند سرمه بکشد مگر با سرمه سیاه که به قصد زینت باشد.
روایت چهارم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُمْ[24] (الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ) عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَكْتَحِلُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ بِالسَّوَادِ إِنَّ السَّوَادَ زِينَةٌ.[25]
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: زن محرم نمیتواند سرمه سياه استعمال كند، زيرا سياهى آن، زينت است.
روایت سیزدهم
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَكْتَحِلَ بِكُحْلٍ لَيْسَ فِيهِ مِسْكٌ وَ لَا كَافُورٌ إِذَا اشْتَكَى عَيْنَيْهِ وَ تَكْتَحِلَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ بِالْكُحْلِ كُلِّهِ إِلَّا كُحْلٍ أَسْوَدَ لِزِينَةٍ.[26]
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: براى محرم مانعى ندارد كه چون مبتلا به چشم درد شد، سرمهاى كه مشك یا كافور در آن نباشد، بكشد، و زن مُحرم با هر سرمهای میتواند سرمه بکشد، مگر با سرمه سیاه که به قصد زینت باشد.
روایت نخست و ذیل این روایت بر جواز هر نوع سرمهای غیر از سرمه سیاهی که برای آرایش باشد، دلالت دارند، البته کلمه «للزینة» میتواند تعلیل باشد، همان طور که در روایت دوم چنین است، یعنی فقط سرمه سیاه حرام است، به این دلیل که سیاهی چشم مصداقی برای زینت است.
سایر روایات را جلسه آینده میخوانیم.
غفر الله لنا و لکم إن شاء الله
[1]. الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین (علیهالسلام)، الدعاء 20.
[2]. سنن الترمذی، محمد بن عیسی ترمذی (279ق)، ج4، ص644، ح2470.
[3]. نهج البلاغة، حکمت 196.
[4]. سوره نحل، آیه96.
[5]. سوره بقره، آیه276.
[6]. الأمالی، الشیخ الطوسی (460 ق)، ص458، ح1023.
[7]. الأمالی، الشیخ الطوسی (460 ق)، ص125، ح195.
[8]. ر. ک: کنز العمال، متقی هندی (975 ق)، ج6، ص349، ح16002.
[9]. تحریر الوسیلة، الإمام الخمینی (1409 ق)، ج1، ص422.
[10]. جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن النجفی (1226 ق)، ج18، ص346 و 347.
[11]. مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص205، مسئله359، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[12]. مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص205، حاشیه3، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[13]. مناسک حج مطابق با فتاوای حضرت امام و مراجع تقلید با تجدید نظر و اضافات، ص205، حاشیه4، ط ـ پژوهشکده حج و زیارت (1397ش).
[14]. ر. ک: تقریر الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ـ کتاب الحج، السید علی المحقق الداماد، ج2، ص512.
[15]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص470، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح10، ط ـ آل البیت.
[16]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص471، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح11، ط ـ آل البیت.
[17]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص468، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح2، ط ـ آل البیت.
[18]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص469، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح7، ط ـ آل البیت.
[19]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص468، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح1، ط ـ آل البیت.
[20]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص470، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح8، ط ـ آل البیت.
[21]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص471، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح14، ط ـ آل البیت.
[22]. ر. ک: تقریر الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ـ کتاب الحج، السید علی المحقق الداماد، ج2، ص512.
[23]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص468، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح3، ط ـ آل البیت.
[24]. در تهذیب به جای «عنهم»، «عنه» آمده است. ر. ک: تهذیب الاحکام، ج5 ص301 ح23.
[25]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص469، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح4، ط ـ آل البیت.
[26]. وسائل الشيعة، الشیخ حرّ العاملی (1104 ق)، ج12، ص471، ابواب تروک الإحرام، ب33، ح13، ط ـ آل البیت.