بسم الله الرحمن الرحیم
بحث اخلاقی
کامیابی در قیامت (2)
وَ ارزُقني فَوزَ المَعاد.[1]
در تبیین این درخواست از دعای نورانی مکارم الاخلاق گذشت که ماده «فوز» در قرآن کریم در دو معنا به کار رفته است، یکی در کامیابی دنیوی که در واقع کامیابی نیست، بلکه متاع غرور است و دوم کامیابی اخروی که فوز حقیقی است. بیشتر کاربردهای فوز در قرآن در این معنا است. به عنوان نمونه در این آیه ورود به بهشت و جاودانه ماندن در آنجا که نتیجه اطاعت از خدا و پیامبر است، فوز عظیم معرفی شده است:
﴿... مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾.[2]
هر كه از خداوند و رسول او فرمانبردارى كند، [خداوند] او را به بوستانهايى در مىآورد كه از بن آنها جويبارها روان است؛ در آنها جاودان اند و اين است رستگارى بزرگ.
در این آیه نیز ایثار جان و مال در راه خدا به بهای بهشت، معامله شایسته سرور و فوز عظیم دانسته شده است:
﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم﴾.[3]
همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارايىهاشان را خريده است در برابر اينكه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند كارزار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند، بنا به وعدهاى راستين كه بر عهده او در تورات و انجيل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پيمان خويش كيست؟ پس به داد و ستدى كه كردهايد شاد باشيد و آن است كه رستگارى بزرگ است.
در جای دیگر ضمن بیان آمرزشخواهی فرشتگان حامل عرش برای مؤمنان تائب و پیرو راه خدا، فوز عظیم را برای هر که در روز قیامت از ناراحتیهای آن در امان باشد و مورد رحمت الهی قرار گیرد، دانسته است:
﴿الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيم * رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُم... * وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم﴾.[4]
كسانى [از فرشتگان] كه عرش [الهی] را حمل مىكنند و آنان كه گرداگرد آن هستند، با سپاس، پروردگارشان را به پاكى مىستايند و بدو ايمان مىآورند و براى مؤمنان آمرزش مىخواهند كه: پروردگارا! بخشايش و دانش تو همه چيز را فراگير است پس، آنان را كه توبه نموده و از راه تو پيروى كردهاند، بيامرز و از عذاب دوزخ باز دار، پروردگارا! و آنان را در آن بهشتهاى جاودان كه به آنان وعده فرمودهاى، درآور... و آنان را از كيفرها [ى گناهان] نگاه دار و هر كه را در آن روز از كيفرها نگاه دارى، بدو بخشايش آوردهاى و اين است كه رستگارى بزرگ است.
بحث فقهیموضوع: تروک احرام: کفاره آمیزش در احرام عمره تمتع
یادآوریبحث در باره حکم آمیزش در احرام حج بود. متن مسئله مربوطه و صور مختلف مطرح شده در آن را خواندیم. پیش از بیان ادله روایی آن، نکتهای در باره نوع کفاره جماع در احرام عمره تمتع باقی مانده است که آن را متذکر میشویم.
نوع کفاره جماع در عمره تمتعدر جلسه قبل مطلبی را از آیت الله خویی ذیل مسئله آمیزش در احرام عمره مفرده خواندیم که در آن تصریح نموده بود که در ثبوت کفاره فرقی میان عمره مفرده و عمره تمتع نیست، فقط در اولی تا هنگام انجام طواف نساء است و در دومی تا زمان انجام تقصیر، زیرا در عمره مفرده تقصیر برای حلال شدن زنان تأثیری ندارد.
ایشان در ادامه فرمود:
و بالجملة: قد تسالموا على ثبوت الكفّارة و لكن لم يذكروا له دليلًا، و الّذي يمكن أن يستدل له و لم أر من تعرض إليه صحيح علي بن جعفر الدال على وجوب البدنة قبل طواف النِّساء على الرجل إذا واقع امرأته قبل طواف النِّساء.[5]
خلاصه: در اینکه کفاره ثابت است، اتفاق نظر است، ولی دلیلی برای آن ذکر نشده است، در حالی که میتوان برای اثبات آن به صحیحه علی بن جعفر استدلال نمود، اگرچه کسی متعرض این استدلال نشده است. صحیحهای که بر وجوب پرداخت یک شتر قبل از طواف نساء بر مردی دلالت دارد که قبل از طواف نساء با همسرش آمیزش کرده است.
متن صحیحه «علی بن جعفر» را در جلسه قبل خواندیم.
با توجه به این عبارت، میتوان گفت از نظر ایشان کسی که در احرام عمره مفرده تا قبل از طواف نساء و در احرام عمره تمتع تا قبل از تقصیر، جماع کند باید کفاره بپردازد و نوع آن نیز قربانی کردن یک شتر است، این در حالی است که ایشان در مسئله مربوط به عمره تمتع، کفاره را بنا بر احتیاط در مرحله اول یک شتر و در صورت عجز، یک گاو و در مرحله سوم یک گوسفند دانسته است:
إذا جامع المتمتع أثناء عمرته قبلًا أو دبراً عالماً عامداً، فان كان بعد الفراغ من السعي لم تفسد عمرته، و وجبت عليه الكفّارة، و هي على الأحوط جزور، و مع العجز عنه بقرة، و مع العجز عنها شاة و إن كان قبل الفراغ من السعي فكفارته كما تقدّم، و لا تفسد عمرته أيضاً على الأظهر، و الأحوط إعادتها قبل الحجّ مع الإمكان و إلّا أعاد حجّه في العام القابل.[6]
اگر کسی از روى علم و عمد در اثنای عمره تمتع از قُبل يا دبر آمیزش كند، پس اگر بعد از اتمام سعی باشد، عمرهاش فاسد نمیشود و باید کفاره بدهد، کفاره نیز بنا بر احتیاط یک شتر است و اگر نتوانست یک گاو و اگر نتوانست یک گوسفند است و اگر پیش از اتمام سعی باشد، کفاره آن همان است که گذشت و بنا بر اظهر عمره او نیز فاسد نمیشود، البته احوط این است که اگر امکان دارد آن را قبل از حج اعاده کند وگرنه حج خود را سال آینده دو باره به جا آورد.
ایشان در توضیح این احتیاط مینویسد:
أمّا ثبوت الكفّارة ففي بعض الروايات ينحر جزوراً كالصحيحة المتقدِّمة، و في بعضها بقرة و في ثالثة شاة، و المشهور حملوا الروايات على الترتيب بين الموسر و متوسط الحال و الفقير، و لم يظهر لنا وجهه سوى الاستيناس ممّا ورد في من نظر إلى غير أهله فأمنى و في من واقع أهله قبل طواف النِّساء و لا مجال للتعدِّي منهما إلى المقام و لم يرد هذا التفصيل في شيء من الروايات بالنسبة إلى عمرة المتعة، بل الوارد فيها الجزور و الشاة على الإطلاق.[7]
اما در باره ثبوت کفاره، در برخی روایات، مانند صحیحهای که گذشت، آمده که یک شتر قربانی کند و در برخی از آنها یک گاو آمده و در برخی نیز یک گوسفند ذکر شده است. مشهور فقها این روایات را بر ترتیب میان پولدار، میانه حال و فقیر حمل کردهاند، در حالی دلیل آن برای ما روشن نیست، مگر آنکه بگوییم این حمل شبیه چیزی است که در روایات وارده در باره نگاه همراه امناء و نیز جماع قبل از طواف نساء آمده است، در حالی که تعدی از این دو گروه روایت به بحث ما جایی ندارد. از طرفی، چنین تفصیلی در هیچ یک از روایات مربوط به عمره تمتع نیامده است، بلکه در این روایات به صورت مطلق، شتر و گوسفند آمده است.
ایشان پس از نقل چند روایت در این باره ـ که ما در ادامه، آنها را به اضافه روایات مورد اشاره در عبارت پیشین، خواهیم خواند ـ مینویسد:
مقتضى القاعدة من حيث الجمع بين الأخبار هو التخيير، و لكن الأحوط ما ذكرناه في المتن تحفظاً على عدم مخالفة المشهور... و بالجملة فالترتيب الّذي ذكره المشهور لم يثبت، فالصحيح هو التخيير.[8]
مقتضای قاعده در جمع میان اخبار، تخییر [میان شتر، گاو و گوسفند] است؛ ولی احوط همان است که ما در متن آوردیم تا مخالفت با مشهور صورت نگیرد... خلاصه ترتیبی که مشهور فقها آوردهاند، ثابت نیست و صحیح همان تخییر است.
بر این اساس، آیت الله خویی یک جا کفاره را یک شتر دانسته و در جای دیگر قائل به تخییر میان شتر و گاو و گوسفند شده است که البته به جهت رعایت قول مشهور که بر اساس وضعیت مالی افراد، برای پولدار، شتر و برای میانهحال، گاو و برای فقیر، گوسفند واجب کردهاند، احتیاط واجب نموده و بر اساس عجز و امکان در مرحله اول، شتر، سپس گاو و در نهایت گوسفند را واجب دانسته است.
اگر مقصود ایشان از احتیاط، این است که در هر حال بهتر است یک شتر قربانی کند، هرچند اگر به هر دلیل نتوانست آن را قربانی کند، نوبت به گاو و سپس به گوسفند میرسد، در این صورت میان دو فرمایش ایشان تنافیای وجود ندارد و چنین احتیاطی جا دارد؛ ولی اگر مقصود، احتیاط واجب است، تنافی باقی است، زیرا بالاخره یا یک شتر واجب است و در صورت عجز از آن، کفاره ساقط میگردد یا باید به صورت مرحلهای، اول شتر بعد گاو و بعد گوسفند را قربانی کند.
گذشته از وجود تنافی یا عدم آن در کلام ایشان، بحث در اختلاف نظر ایشان با نظر مشهور در جمع میان روایات است که ایشان قائل به تخییر میان سه نوع قربانی شد؛ ولی مشهور قائل به تفصیل میان آنها متناسب با وضعیت مالی فرد است.
روایاتروایات در تعیین نوع کفاره جماع در عمره تمتع سه دستهاند:
دسته اول کفاره را یک شتر دانسته اند، مانند صحیحه «معاویة بن عمار»:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (مُوسَى بْنِ الْقَاسِم) عَنْ عَلِيٍّ عَنْهُمَا يَعْنِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ دُرُسْتَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُتَمَتِّعٍ وَقَعَ عَلَى امْرَأَتِهِ قَبْلَ أَنْ يُقَصِّرَ قَالَ يَنْحَرُ جَزُوراً وَ قَدْ خَشِيتُ أَنْ يَكُونَ قَدْ ثَلَمَ حَجَّهُ.[9]
«معاویة بن عمار» میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) درباره شخصی پرسیدم که در عمره تمتع پیش از تقصیر، آمیزش کرده است. فرمود: شتری قربانی کند، و میترسم که این کار در حج او مشکلی وارد کرده باشد.
دسته دوم، روایاتی است که کفاره را شتر یا گاو دانسته اند، مانند صحیحه «حلبی»:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ أَنَّهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُتَمَتِّعٍ طَافَ بِالْبَيْتِ وَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ قَبَّلَ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يُقَصِّرَ مِنْ رَأْسِهِ قَالَ عَلَيْهِ دَمٌ يُهَرِيقُهُ وَ إِنْ كَانَ الْجِمَاعُ فَعَلَيْهِ جَزُورٌ أَوْ بَقَرَةٌ.[10]
«عبدالله بن علی الحلبی» میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) در باره شخصی پرسیدم که در عمره تمتع، كعبه را طواف نموده و سعى بين صفا و مروه را انجام داده است و پيش از تقصیر موی سرش، همسرش را بوسيده است. فرمود: بر عهده اوست كه [گوسفندی] قربانى کند و اگر آمیزش کرده است، باید یک شتر يا یک گاو قربانى كند.
دسته سوم نیز این صحیحه «ابن مسکان» است:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن] عَنْهُ (مُوسَى بْنِ الْقَاسِم) عَنْ عَلِيٍّ عَنْهُمَا (مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ دُرُسْت) عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ مُتَمَتِّعٌ وَقَعَ عَلَى امْرَأَتِهِ قَبْلَ أَنْ يُقَصِّرَ فَقَالَ عَلَيْهِ دَمُ شَاةٍ.[11]
«عبد الله بن مسکان» میگوید: به امام صادق(علیهالسلام) گفتم: شخصی که در عمره تمتع پیش از تقصیر با همسرش آمیزش کند [حکمش چیست؟] فرمود: بر عهده اوست که گوسفندی قربانی کند.
آیت الله خویی فرمود: مقتضای قاعده جمع، تخییر است؛ ولی مشهور فقها بر اساس دو روایت دیگر، آنها را اینگونه حمل کردهاند که اگر پولدار است، شتر و اگر متوسط الحال است، گاو و اگر فقیر است، گوسفند قربانی کند. آن دو روایت، یکی موثقه «ابو بصیر» است که مربوط به بحث نگاه است:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ] عَنْهُ (مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ مُحْرِمٌ نَظَرَ إِلَى سَاقِ امْرَأَةٍ فَأَمْنَى فَقَالَ إِنْ كَانَ مُوسِراً فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَسَطاً فَعَلَيْهِ بَقَرَةٌ وَ إِنْ كَانَ فَقِيراً فَعَلَيْهِ شَاةٌ... .[12]
«ابو بصیر» میگوید: به امام صادق(علیهالسلام) گفتم: مرد مُحرمی به ساق پای زنى نگاه کرده و در اثر آن منى از او خارج شده است. فرمود: اگر توانگر باشد بر عهده او یک شتر است، و اگر ميانه حال باشد بر عهده او یک گاو است، و اگر فقير باشد گوسفندی بر ذمه دارد...
و دیگری خبر «خالد بیاع القلانسی» است که مربوط به آمیزش قبل از طواف نساء در احرام عمره مفرده یا حج است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ خَالِدٍ بَيَّاعِ الْقَلَانِسِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَتَى أَهْلَهُ وَ عَلَيْهِ طَوَافُ النِّسَاءِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ عَلَيْكَ بَقَرَةٌ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ عَلَيْكَ شَاةٌ فَقُلْتُ بَعْدَ مَا قَامُوا أَصْلَحَكَ اللَّهُ كَيْفَ قُلْتَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ فَقَالَ أَنْتَ مُوسِرٌ وَ عَلَيْكَ بَدَنَةٌ وَ عَلَى الْوَسَطِ بَقَرَةٌ وَ عَلَى الْفَقِيرِ شَاةٌ.[13]
شیخ صدوق به اسنادش از «خالد بن ماد القلانسی»[14] نقل میکند که میگوید: از امام صادق(علیهالسلام) در باره مردى پرسیدم كه با همسر خود همبستر شده، در حالى كه طواف نساء بر عهدهاش بوده است. فرمود: شترى بر عهده اوست، سپس فردی ديگر نزد او آمد و [در اين باره سؤال كرد] به او فرمود: گاوى بر عهده توست. سپس فردی ديگر آمد و [همين سؤال را پرسید]، به او فرمود: گوسفندى بر عهده توست. پس چون آن دو رفتند، گفتم: خدا خیرتان دهد، چرا [بر خلاف این دو، در جواب من] فرمودی: شترى بر عهده اوست؟ فرمود: تو توانگر هستی و باید یک شتر بدهی، اما بر میانه حال، گاو و بر فقیر گوسفند واجب است.
همان طور که گذشت، آیت الله خویی میفرماید: این دو خبر ارتباطی با بحث ما، یعنی کفاره جماع در احرام عمره تمتع، ندارد. از این رو، بر اساس سه حدیث قبلی که مربوط به بحث ماست، باید قائل به تخییر شویم، ولی به جهت مراعات نظر مشهور، بدون در نظر گرفتن وضعیت مالی شخص، میگوییم: در مرحله اول شتر و در صورت عجز، گاو و در مرحله آخر باید گوسفند قربانی کند.[15]
نقد نظر امام خمینیحضرت امام در این باره فرمود:
هي على الأحوط بدنة من غير فرق بين الغني و الفقير.[16]
کفاره بنابر احتياط یک شتر است و فرقى بين فقير و غنى نیست.
اگرچه این احتیاط جا دارد، زیرا اگر تکلیفش قربانی کردن گوسفند یا گاو هم باشد، با قربانی کردن شتر، قطعا به تکلیفش عمل کرده است؛ ولی همان طور که آیت الله سید علی محقق داماد نیز متذکر شده است، کامل نیست، زیرا حکم جایی که بر قربانی کردن شتر قادر نباشد را نفرموده است که آیا کفاره ساقط است یا منتقل به مرحله بعد یعنی گاو و گوسفند میشود؟
آیت الله محقق پس از اشاره به روایات یاد شده و بیان همان اشکال آیت الله خویی به حمل مشهور، میفرماید:
لعلّه لذلک کلّه احتاط ماتن بتعیّن البدنة من دون فرق بین الغنیّ و الفقیر. لکنّه لم یتعرّض لمن لا یقدر علی البدنة، فهل یسقط عنه الکفّارة کما هو مقتضی تعیّن البدنة أو لا؟ بل الأحوط تعیّن البدنة و لو لم یقدر علیها عرفاً فبقرة و لو لم یقدر علیها ایضاً فشاة فلا یسقط عنه الکفّارة الا بالعجز عنها کلّها، و لو لم یقدر علی البدنة أو البقرة عرفاً مع القدرة العقلیة علی احدهما، فأتی بها فقد أتی بما هو الواجب علیه، بخلاف ظاهر قول المشهور، و کذلک اذا لم یکن قادراً علی البدنة و مع ذلک أتی بها فقد أتی بالواجب أیضا، فانّ الظاهر کون اجزاء الأدنی من باب الاکتفاء لا الااختصاص. [17]
شاید به خاطر همه این [اختلاف] ها است که حضرت امام، کفاره را فقط شتر دانسته بدون فرق میان غنی و فقیر. ولی ایشان متعرض حکم کسی که توانایی قربانی کردن شتر را نداشته باشد، نشده است که آیا کفاره از او ساقط میگردد ـ کما اینکه مقتضای تعین کفاره در شتر چنین است ـ یا ساقط نمی شود؟ بلکه احوط این است که شتر متعین است، اما اگر عرفا امکان قربانی کردنش نبود، یک گاو و اگر امکان آن هم نبود، یک گوسفند قربانی کند. در این صورت کفاره ساقط نمیشود مگر در جایی که از همه اینها عاجز شود. همچنین اگر عرفا [فقیر باشد و] توانایی قربانی کردن شتر یا گاو را نداشته باشد، اما عقلا [و با سختی] بتواند یکی از آنها را تهیه کند و چنین کند، در این صورت آنچه بر او واجب بوده را انجام داده است، بر خلاف ظاهر قول مشهور [که چون عرفا فقیر بوده، تکلیفش اختصاص به گوسفند داشته و قربانی کردن غیر آن برایش کفایت نمیکند]. همچنین اگر با اینکه قدرت قربانی کردن شتر ندارد، آن را انجام دهد، واجب را انجام داده است، چرا که ظاهر آن است که کفایت نوع پایینتر از باب اکتفا است نه اختصاص.
از نظر ما نیز بهترین نظر که با احتیاط هم موافق است، این است که در مرحله اول، چه پولدار باشد و چه فقیر، اگر میتواند باید شتر قربانی کند، در مرحله بعد اگر نتوانست یا مثلا اصلا شتر موجود نبود، باید گاو قربانی کند و اگر از آن هم عاجز بود، گوسفند قربانی کند و در نهایت اگر هیچ یک از آنها را نتوانست قربانی کند، کفاره ساقط است، نه اینکه اگر پولدار بود و مثلا شتر موجود نبود، بگوییم: چون شتر اختصاص به او داشته، پس تکلیف از او ساقط است، بلکه اگر گاو بود نوبت به گاو میرسد و اگر گاو نبود و گوسفند بود، نوبت به گوسفند میرسد.
اقوال مراجع فعلیحضرت امام در مسئله 314 و 315 از مناسک حج مینویسد:
اگر کسی در احرام عمره تمتع از روی علم و عمد، با زن، چه در قُبل چه در دبر و یا با مرد جماع کند، ظاهرا عمرهاش باطل نشود ولیکن موجب کفاره است که بیان آن میآید و احتیاط آن است که اگر این عمل پیش از سعی واقع شد، عمره را تمام کند و آن را دو مرتبه به جا آورد و اگر وقت تنگ است حج اِفراد به جا آورد و بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و احتیاط بیشتر آن است که سال دیگر حج را اعاده کند. اگر در عمره تمتع این عمل را از روی علم و عمد، پس از سعی مرتکب شود، کفاره بر او واجب میشود و کفاره بنا بر احتیاط واجب یک شتر است، چه ثروتمند باشد یا نباشد.[18]
میان مراجع در جزئیات این مسئله اختلاف نظر وجود دارد، ولی آنچه در اینجا مدّ نظر است، اختلاف آنها در نوع کفاره است که حضرت امام در هر دو صورتِ پیش و پس از سعی، آن را بنا بر احتیاط واجب یک شتر دانست.
آیت الله مکارم نظرش با حضرت امام تفاوتی ندارد، از این رو در صورت اول، کفاره آن را بنا بر احتیاط یک شتر دانسته[19] و در صورت دوم نیز حاشیهای بیان نکرده است.
آیت الله خامنهای نیز همین نظر دارد، البته بدون آنکه آن را بنا بر احتیاط واجب بداند، بلکه به صورت فتوا فرموده:
کفارهاش یک شتر است.[20]
آیت الله سبحانی نیز به همین شکل فتوا داده و افزون بر آن، به ساقط شدن آن در صورت عجز تصریح نموده است، حاشیه ایشان چنین است:
کفارهاش یک شتر است و فرقی بین فقیر و ثروتمند نیست و اگر از آن عاجز باشد ساقط میشود.[21]
آیت الله سیسانی علاوه بر شتر، گاو را نیز اضافه نموده است. ایشان نیز بدون آنکه میان دو صورت یاد شده تفاوت قائل شود، کفاره آن را بنا بر احتیاط یک شتر و یا یک گاو دانسته است.[22]
آیت الله صافی میان دو صورت یاد شده فرق گذاشته است و در صورتی که جماع پیش از سعی بوده باشد، کفارهاش را یک شتر دانسته[23] و در مورد آنجا که پس از سعی باشد، مینویسد:
کفاره آن اگر متمکن است یک شتر و الا یک گاو است.[24]
آیت الله زنجانی نیز در صورتی که پس از سعی بوده باشد مینویسد:
در کفاره بین شتر و گاو و گوسفند مخیر است و اگر قبل از اتمام سعی مرتکب شود، در این صورت عمره او فاسد نمیشود و کفاره آن یک شتر است.[25]
آیت الله نوری و آیت الله خویی نیز بدون فرق گذاشتن میان دو صورت یاد شده، به نوعی میان قول مشهور و ترتیب بر اساس عجز، جمع نموده و مینویسند:
[کفاره] بنا بر احتیاط واجب یک شتر است برای کسی که بتواند شتر تهیه کند و یک گاو است اگر متوسط [الحال] باشد و نتواند شتر تهیه کند و یک گوسفند است اگر مُعسر باشد و نتواند گاو تهیه کند.[26]
غفر الله لنا و لکم