در تاریخ ۶ / ۲ /۱۳۸۷ (۱۸ ربیع الثانی ۱۴۲۹) در دیداری که با آقای سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان داشتیم، ایشان چند مطلب جالب و شنیدنی تعریف کرد.
یکی از آنها این بود که در نمایشگاه مربوط به شهدای جنگ ۳۳ روزه در «بنت جُبَیل»، تنه درخت خشک شدهای به صورت معجزهآسایی سبز گردیده و به تعداد شهدای آن منطقه برگ سبز بر آن روئیده است.
این ماجرا در حال حاضر ( ۶ / ۲ /۸۷) نیز ادامه دارد و تاکنون جمع کثیری از مردم از آن بازدید کردهاند. در سفری که در تاریخ ۱۰ / ۱ /۱۳۸۸ به لبنان داشتم، هنگام بازدید از منطقۀ جنوبی لبنان در دیدار آقای شیخ نبیل فرمانده حزب الله در جنوب لبنان، به این داستان اشاره کردم و از ایشان خواستم در این باره توضیح دهد. ایشان ضمن تأئید قطعی این ماجرا و توضیح آن گفت:
این نمایشگاه اکنون جمع شده است. درخت مزبور نیز تا مدتها سبز بود و سپس خشکید، اما توضیح کامل آن در سیدی (لوح فشرده) ضبط شده است. من سیدی مربوط را توسط ایشان تهیه کردم. آنچه اینک ملاحظه میفرمائید ترجمۀ متن گفتار آن [فیلم مستند] تحت عنوان «درخت باکرامت» است:
درختی که عقلها را به شگفتی واداشت، یا بگو: تعدادی شاخۀ خشکیده که حاج ابو محمد سلیمان داوود با صدها درخت دیگر آنها را بیش از یک سال پیش از حور بریده بود، تا با آنها لوح و جعبۀ مصحف درست کند و نام امامان را در آنها حک نماید. برادران از او خواستند که با شاخههای خشک، لوحهای گردی فراهم آورد تا به مناسبت یادبود اولین سالگرد نبرد تموز ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه لبنان)، نام شهیدانی را که در رویارویی با دشمن صهیونیستی به شهادت رسیده بودند، بر روی آنها حک کند و بر درخت بیاویزد. حاج سلیمان داوود درخت خشکیدهای درست کرد، با شاخههایی که گویی لفظ جلالۀ الله را نشان میدادند و آنها را پس از اینکه با مادۀ فرنیش عایقکاری کرد، بر روی آسفالت گذاشت.
هاتفی در عالم خواب به حاج سلیمان داود گفته بود که او درختی خواهد ساخت که در میان مردم شهره خواهد شد. آن روز که کار او تمام شد، ماشینی به کارگاهش آمد و مردی با هیبت و وقار از آن پیاده شد و به سوی او آمد و از حاجی درخواست کرد که ۴۳ فاتحه قرائت کند و برگشت. حاج سلیمان نفهمید او که بود، اما درخت باید با مادۀ قطران قهوهای به رنگ خاک بنت جبیل مقاوم، به اضافۀ عایق حرارتی عایقبندی میشد. درخت همواره در طول آئینهای مختلف در بنت جبیل از این سو به آن سو برده میشد و سپس به جایگاه اصلیش (سالن شهیدان) در برابر سمبُل «بهار آزادی و مقاومت»، بازگردانده میشد. و هر شهیدی که از مقاومت بنت جبیل پر میکشید، نامش بر لوحهای آویزان بر درخت شهیدان بنت جبیل افزوده میشد. پس از جنگ تَمّوز، شهیدان «الوعد الصادق» زیاد شدند و در مجموع نامهای آویخته شده به درخت به ۴۳ شهید رسید.
شب شنبه ۲۸ تَمّوز (ژولای) سال ۲۰۰۷ و پیش از همایشی که قرار بود سید مقاومت در آن سخنرانی کند و مردم در سالن شهیدان به انتظار سخنرانی دبیر کل نشسته بودند، ناگهان جوانی برای انجام کاری وارد سالن درخت حاوی نامهای شهیدان شد، و دید که شاخههای پیشتر بریده شده، برگ دادهاند و برگهای سبزی بر آنها روئیده است. شگفتتر اینکه تعداد برگهای سبز شده، ۴۳ برگ به تعداد نامهای آویختۀ شهیدان بود. به علاوه در تنۀ اصلی درخت، تَرَک بزرگی ایجاد شده بود و از آن بوی عطری همانند مشک میتراوید که سالن را معطر کرده بود. اکنون چند شاخۀ بریده و خشک، بیدار شده و از نو سر برآورده بودند و در برابر دیدگان شرکت کنندگان در مراسم سالگرد پیروزی و آزادی و در برابر شهیدان مقاومت که درخت را برای آنها ساخته بودند، به خود میبالیدند و به این نیکان افتخار میکردند که حامل تصاویر آنها هستند که روحشان در این شاخۀ خشک، حیات دمیده تا شاخههایش به تعداد نام شهیدان، برگ سبز برویاند.
پس از آن که درخت این کرامت را از خود بروز داد، در وسط سالن شهیدان شهر در کنار نماد آزادی قرار داده شد، تا زیارتگاهی باشد برای هزاران نفر که هر روزه از گوشه و کنار و از جاهای گوناگون به دیدن آن میآیند؛ از نمایندگان، وزیران، قضات، رئیسان شوراهای شهر، عالمان دین، دانشمندان کشاورزی و گیاهشناسی و خاکشناسی، آکادمیسینها و روزنامهنگاران محلی و بینالمللی. این خبر بزرگ وقتی به دو زبان عربی و انگلیسی در ۶۸۱ پایگاه مختلف اینترنتی منتشر شد، میلیونها نفر آن را دیدند. اکنون کرامت شهیدان بر شاخههای درخت خشک که نامشان را بر خود داشت، آشکار شده بود؛ پس از آنکه پژواک پیروزیشان با جهادشان پیچید، چشمان دشمن بر شکست خود باز شد. اینجا پیروزی، همانند کوههای بلند، سرافراز است و بار دیگر این برگهای سبز نشان از نصرت الهی دارد. (۱)
۱) . این گزارش مستند را بخش «تبلیغات جنوب لبنان»، وابسته به جنبش حزب الله تهیه کرده است.