حدیث روز: در جلسه قبل بیان شد که آزمون و ابتلا یک سنّت عامّ الهی است. بر این اساس، همه افراد در این جهان با خوشیها و ناخوشیها در حال آزمون هستند. سؤالی که اینجا مطرح است، این است که آزمون الهی به چه معناست؟ خداوند متعال که عالم به اعمال و رفتار و نیات انسانها است، چه هدفی از آزمایش انسان دارد؟
راغب در
مفردات میگوید امتحان به دو منظور انجام میشود: یکی این که خوبی و بدی چیزی که حقیقت آن برای آزمایشگر معلوم نیست، روشن شود؛ و دوم این که خوبی و بدی چیزی برای دیگری مشخص شود.
[1] آزمونی که استاد در کلاس برگزار میکند، گاه برای این است که خودش بفهمد که این شاگرد چقدر درس خوانده است و چه معلوماتی دارد؛ و گاه برای این است که به دیگران بفهماند که این شخص چه مقدار معلومات دارد.
نوع دوم از آزمایش، خود دو راه دارد: یکی پردهبرداری از واقعیت موجود؛ دوم فراهمسازی رشد و تکامل چیزی تا واقعیت خود را نشان دهد. گاه با پرده برداشتن از روی یک چیز، واقعیت آن را نشان میدهیم؛ گاه برای نشان دادن واقعیت یک شی، زمینه رشد و تکاملش را فراهم میکنیم تا خود، واقعیتش را نمایان سازد. مثلاً برای این که خوبی یا بدی دانه گندم روشن شود، آن را میکاریم. هنگامی که محصول داد، کیفیت آن مشخص میشود.
آزمایش خدا از قسم دوم است. به این معنا که خداوند متعال انسانها را با فراهم ساختن زمینههای رشد و تکامل آنها، میآزماید تا از این طریق واقعیتشان که برای خدای دانا، روشن است، برای خودشان نیز نمایان شود.
امیر المؤمنین (علیه السّلام) در این باره، میفرماید:
ألَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَشَفَ الْخَلْقَ كَشْفَةً لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ وَ مَكْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَهُمْ ﴿أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾ فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً وَ الْعِقَابُ بَوَاء.
[2] خداوند بزرگ آفریدهها را آشکار ساخت، نه این که از رازهای نهفته و درون پوشیده آنها آگاه نبود؛ بلکه برای این که بیآزماید که کدام یک از آنها بهتر عمل میکنند تا ثواب، پاداش و عِقاب سزای آنها باشد. این روایت اشاره به همین معناست که خداوند متعال با آزمایش و با فراهم کردن زمینه رشد انسان، واقعیتهای آنها را نشان میدهد تا ثواب، پاداش آنها باشد و عِقاب، سزای آنها.
خداوند به ما کمک کند که بتوانیم از آزمایشهایی که در خوشی و ناخوشی زندگی برایمان پیش میآید، سربلند بیرون بیاییم.
بحث فقهی موضوع: کفایت یا عدم کفایت سایر اغسال از وضو
بحث درباره کفایت یا عدم کفایت غسل، از وضو بود که در دو مقام بحث میشود؛ مقام اول مربوط به غسل جنابت است و مقام دوم درباره سایر اغسال، اعم از اغسال واجبه و مستحبه که شامل غسل جمعه هم میشود.
کفایت کردن غسل جنابت از وضو، میان مسلمین اجماعی است. تنها اختلافی که وجود دارد، مطلبی است که مرحوم شیخ طوسی در
التهذیب فرموده است. وی میفرماید: وضو گرفتن قبل از غسل جنابت مستحب است. در صورتی که دیگران این استحباب را قبول ندارند؛ بلکه میگویند وضو گرفتن همراه با غسل جنابت، چه قبل از آن و چه بعدش بدعت و حرام است.
مرحوم شیخ طوسی برای این مطلب به صحیحه حضرمی استناد میکند. روایت این بود:
بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ قُلْتُ كَيْفَ أَصْنَعُ إِذَا أَجْنَبْتُ قَالَ اغْسِلْ كَفَّيْكَ وَ فَرْجَكَ وَ تَوَضَّأْ وُضُوءَ الصَّلَاةِ ثُمَّ اغْتَسِلْ
[3] حضرمی از امام باقر (علیه السلام) میپرسد: وقتی جُنب شدم چه کار کنم؟ فرمود: دست و عورتت را بشوی و بعد یک وضوی نماز بگیر و بعد هم غسل کن.
شیخ این روایت را حمل بر استحباب میکند
[4] بر خلاف دیگران که آن را حمل بر تقیّه میکنند. چون اهل سنّت وضوی قبل از غسل جنابت را مستحب میدانند لذا از برخی روایات
[5] شایع بودن وضوی قبل از غسل میان اهل سنت، قابل برداشت است.
در مقابل، مستند کسانی که وضوی همراه غسل جنابت را بدعت دانستهاند، روایات زیادی است که بر این امر دلالت دارد.
[6] شیخ طوسی در مورد این روایات دو احتمال میدهد که در جلسه قبل به تفصیل بیان شد، یکی این که مراد از روایاتی که وضو را بدعت دانسته، جایی است که با اعتقاد به این که غسل مجزی نیست انجام شود نه جایی که به نیت استحباب وضو بگیرد، احتمال دوم اینکه این روایات مربوط به غیر غسل جنابت است چون در دیگر غسلها، سنّت این است که قبل از غسل وضو گرفته شود. مثلاً در غسل حیض، در غسل مسّ میّت و...
البته هیچ یک از این احتمالها را فقهای دیگر قبول نکردهاند.
مقام دوم: کفایت یا عدم کفایت سایر اغسال از وضو مشهور بین فقها این است که غیر از غسل جنابت، غسلهای اعم از واجب یا مستحب مانند: حیض، مسّ میت، جمعه و.. مجزی از وضو نیست.
صاحب
جواهر در ادامه بحث غسل حیض میفرماید:
لكن لا بد له من وضوء كغيره من الأغسال وفاقا للمحكي عن الأكثر على لسان جماعة، بل في الذكرى انه المشهور شهرة كادت تكون إجماعا، كما عن الصدوق في الأمالي نسبته الإقرار في كل غسل وضوء الى دين الإمامية.[7] در غسل حیض وضو لازم است مثل سایر اغسال [غیر از جنابت که قبلاً اشاره کرده است]. از اکثر فقها چنین چیزی نقل شده که در همه غسلها غیر از غسل جنابت وضو لازم است. بلکه شهید اول در
ذکری گفته این حکم شهرت دارد، شهرتی که نزدیک به اجماع فقها است. کما این که از شیخ صدوق نقل شده است که اقرار به این که در همه غسلها غیر از غسل جنابت وضو لازم است، از دین امامیه است.
سپس در مقام بیان نظر خود میگوید:
قلت: و الأمر فيه كما ذكرا إذ هو خيرة الفقيه و الهداية و المقنعة و التهذيب و المبسوط و النهاية و الغنية و المراسم و الوسيلة و السرائر و كافي أبي الصلاح و إشارة السبق و الجامع و المعتبر و النافع و المنتهى و التحرير و الإرشاد و المختلف و الموجز الحاوي و الذكرى و الدروس و البيان و التنقيح و جامع المقاصد و كشف اللثام و منظومة الطباطبائي و شرح الآغا للمفاتيح و الرياض و كشف الغطاء و غيره، بل لا أجد فيه خلافا سوى ما ينقل عن أبي علي و علم الهدى مع اختلاف في النقل عن الثاني.
[8] امر همین است که این دو بزرگوار یعنی شهید اول و شیخ صدوق گفتند. در ادامه حدود سی کتاب فقهی را میشمارد که در آنها چنین حکمی بیان شده است. بعد میفرماید: تنها دو نفر یعنی ابی علی، که همان ابن جنید است و علم الهدی، شاگرد شیخ مفید، مخالفت کردهاند و گفتهاند همه اغسال مانند غسل جنابت مکفی از وضو هستند. البته میفرماید: اختلافی در نقلِ از علم الهدی وجود دارد.
پس از نقل آن اختلاف مینویسد:
و كيف كان فلم أعثر لهما على موافق سوى جماعة من متأخري المتأخرين كالأردبيلي و تلميذه صاحب المدارك، و تبعهما في الذخيرة و المفاتيح و الحدائق، و الأقوى الأول.[9] به هر حال، از قدما فقط همین دو تا و از فقهای متأخر نیز عدهای مثل: محقّق اردبیلی و شاگردش صاحب
المدارک بر کفایت مطلق غسل از وضو نظر دارند. صاحب
الذخیره، و
المفاتیح و
الحدائق نیز چنین قولی دارند. اما صاحب جواهر باز تکرار میکند که قول اول یعنی عدم کفایت دیگر اغسال، قویتر است.
از فقهای معاصر نیز، عدهای مانند: امام خمینی، آیت الله اراکی، آیت الله بهجت، آیت الله خامنهای، آیت الله صافی، آیت الله فاضل و آیت الله گلپایگانی، مانند قدما قائل به عدم کفایت هستند. اما گروهی مانند: آیت الله خویی، آیت الله تبریزی، آیت الله سیستانی، آیت الله زنجانی، آیت الله مکارم، آیت الله نوری و آیت الله وحید، میگویند: با غیر غسل جنابت هم میشود نماز خواند.
فقط عدهای از فقها غسل استحاضه را استثنا کردند. که ضمن مباحث به آن هم میپردازیم.
بررسی روایات مربوط به سایر اغسال قبل از بررسی روایات این باب، مطلبی را که آیت الله خویی (رحمة الله علیه) در اینجا دارند، مطرح میکنیم و آن اینکه اگر در این باب هیچ روایتی نباشد، مقتضای قاعده چیست؟ آیا در سایر اغسال وضو لازم است یا مانند غسل جنابت وضو لازم نیست؟ میفرماید دو فرض وجود دارد: اگر مکلّف قبل از این که این رویدادها برایش پیش بیاید، وضو داشته است، در اینجا مقتضای قاعده این است که وضوی او باطل نمیشود. مثلاً قبل از مسّ میت وضو داشت و سپس میتی را مسّ کرد، حال پس از غسل دیگر لازم نیست وضو بگیرد، چون مس میت از نواقض وضو نیست. اما اگر قبلاً وضو نداشت، مقتضای قاعده این است که وضو بگیرد.
[10] اما روایات این باب دو دسته هستند: یک دسته از روایات دلالت میکند که فقط با غسل جنابت میشود نماز خواند. اما سایر اغسال نیاز به وضو دارد. دستهای دیگر دلالت میکنند که با هر غسلی میشود نماز خواند. به عبارت دیگر، گروه اول بر عدم اجزای سایر اغسال و گروه دوم بر اجزای آنها از وضو دلالت دارد.
دسته اول از روایات (عدم کفایت سایر اغسال) این روایات در باب «استحباب الوضوء قبل الغسل في غير الجنابة» از ابواب الجنابة
وسائل آمده است. البته صاحب وسائل به دلیل آن که قائل به کفایت مطلق غسل است، این روایات را حمل بر استحباب کرده است و فتوا به استحباب داده است.
روایت اول:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى وَ غَيْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ غُسْلٍ قَبْلَهُ وُضُوءٌ إِلَّا غُسْلَ الْجَنَابَة
[11] کلینی از «محمد بن یحیی عطّار قمّی» که «إمامیّ ثقةٌ جلیل» است و از غیر او نقل میکند و او از «محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری» که او هم «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است از «یعقوب بن یزید» که او نیز «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است از «ابن ابی عمیر» که علاوه بر «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» بودن از اصحاب اجماع و جزء آن سه نفری است که «لا یروی و لا یرسل إلّا عن ثقة»، و او از روای دیگری که مشخص نکرده چه کسی است نقل میکند. کسانی که قائل هستند مشایخ ابن ابی عمیر موثق هستند، این روایت را صحیحه میدانند، ولی مثل آقای خویی این روایت را مرسله میدانند. ابن ابی عمیر از مردی نقل کرده که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: هر غسلی قبل از آن وضو لازم است، مگر غسل جنابت.
روایت دوم: بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي كُلِّ غُسْلٍ وُضُوءٌ إِلَّا الْجَنَابَة
[12] «محمد بن الحسن الصفار» و «یعقوب بن یزید» و «ابن ابی عمیر» و «حمّاد بن عثمان» همگی، «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل»، هستند. امثال آقای خویی این راویت را به خاطر «أو غیره» مشکل میدانند، اما اگر «مروی عنه» ابن ابی عمیر، حماد بن عثمان باشد، روایت صحیح است و به نظر ما در هر حال، مورد قبول است، زیرا ما مشایخ بلاواسطه ابن ابی عمیر را موثق میدانیم، لذا روایت صحیحه است. امام صادق (علیه السّلام) میفرماید: هر غسلی وضو دارد مگر غسل جنابت.
روایت سوم: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنَ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَغْتَسِلَ لِلْجُمُعَةِ فَتَوَضَّأْ وَ اغْتَسِل
[13] شیخ طوسی از «محمد بن الحسن الصفار» که گفتیم «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است و او از «یعقوب بن یزید» که او نیز «إمامیٌّ ثقةٌ جلیل» است از «سلیمان بن الحسن» کاتب علی بن یقطین که مجهول است، از «علی بن یقطین» نقل میکند که حضرت موسی بن جعفر (علیهما السّلام) فرمود: اگر خواستی غسل جمعه انجام دهی، اول وضو بگیر بعد غسل کن.
نظر آیت الله خویی (رحمة الله علیه) آقای خویی پس از نقل این سه روایت، اشکال میکند و میفرماید: روایت اول و دوم از نظر سند اشکال دارد، چرا که طبق مبنای ایشان مرسلات ابن عمیر پذیرفته نیست؛ و روایت سوم نیز از نظر دلالت مشکل دارد. میفرماید:
الرواية الثّالثة إنّما وردت في غسل الجمعة، و هو من المستحبّات و لا يجري فيها قانون الإطلاق و التقييد، بل يحمل المقيّد منها على أفضل الأفراد، فيكون غسل الجمعة الّذي قبله أو بعده وضوء من أفضل أفراد غسل الجمعة، لا أنّ الغسل يعتبر أن يكون مع الوضوء، فلا دلالة لها على أنّ الغسل لا يغني عن الوضوء.[14] روایت سوم درباره غسل جمعه که از مستحبات است، وارد شده است و قانون اطلاق و تقیید در مستحبات جاری نیست. بلکه مقیّد از این روایات را بر افضل افراد آن حمل میکنیم. پس غسل جمعهای که قبل یا بعدش وضو باشد افضل افراد است نه این که همراه غسل جمعه حتماً باید وضو هم باشد.
در مورد دو روایت اول نیز میفرماید علاوه بر ضعف سند از نظر دلالت نیز ناقص هستند، زیرا در روایاتی آمده است که وضو گرفتن با غسل جنابت بدعت و حرام است، این روایات قرینهای است بر این که مراد در اینجا مشروعیت است. یعنی وضو گرفتن همراه با غسل جنابت حرام است ولی در غیر آن مشروع است. همان طور که صاحب
وسائل هم چنین میگوید. بنا بر این، روایات فوق بر عدم کفایت غیر غسل جنابت از وضو دلالتی ندارند.
اما روایاتی که دلالت میکند بر این که هیچ غسلی نیاز به وضو ندارد، انشاءالله در جلسه بعد مورد بررسی قرار میگیرد.