245 - وقت نماز جمعه (اگر مأمومي که جزء عدد معتبر نيست به رکعت دوم برسد)
فرع اوّل : نماز جمعه با عدد معتبر(5 يا 7 نفر) منعقد شده و مأمومي که جزء عدد معتبر نيست به رکعت دوم نماز جمعه مي رسد. امام مي فرمايد : نماز جمعه را با امام بخواند و يک رکعت ديگر هم بطور فرادي بجا آورد. نماز جمعه صحيح است.
بسم الله الرحمن الرحیم
حديث روز : عن مولانا اميرالمؤمنينعليه السّلام : (( لمّا سئل عن الإستعداد الموت قال : أداء الفرائض واجتناب المحارم واشتمال علي المکارم ثمّ لا يبالي أوقع علي الموت ام وقع الموت عليه والله ما يبالي ابن ابيطالب أوقع علي الموت ام وقع الموت عليه ))[1] اميرالمؤمنين عليه السّلام در پاسخ به اين سؤال که آماده شدن براي مرگ به چيست ؟ فرمود : به جاي آوردن واجبات و دوري کردن از حرام ها و داشتن خوي هاي نيک ؛ با رعايت اين امور ، ديگر آدمي را چه باک که او به سراغ مرگ برود يا مرگ به سراغش آيد. سوگند به خدا که پسر أبي طالب را باکي نيست که خود به سراغ مرگ برود يا مرگ به سراغ او آيد. حضرت مي فرمايد : هرکس اين سه صفت را داشته باشد آماده مرگ است ؛ يعني همه واجبات را انجام دهد و همه محرّمات را ترک کند و همه صفات نيک را هم داشته باشد. اگر انسان آماده اين سفر باشد ديگر برايش فرقي نمي کند مرگ به سراغ او بيايد يا او به سراغ مرگ برود. هرکس اين سه ويژگي را داشته باشد آماده مرگ است ، آماده سفر آخرت است ، البته گفتن اين سخن آسان ولي عمل کردن به آن بسيار دشوار است. در روايت ديگر مي فرمايد : به خدا قسم من اينگونه هستم : (( والله لإبن أبيطالب آنَسُ بالموت من الطّفل بثدي أمّه ))[2] به خدا سوگند که اُنس پسر ابوطالب با مرگ ، بيشتر از اُنس کودک با پستان مادرش مي باشد. موضوع : وقت نماز جمعه (اگر مأمومي که جزء عدد معتبر نيست به رکعت دوم برسد) مسأله 5 _ (( لو صلّي الإمام بالعدد المعتبر في إتّساع الوقت و لم يحضر المأموم من غير العدد الخطبة و اوّل الصّلوة و لکنّه أدرک مع الإمام رکعةً صلّي جمعة مع الإمام و أضاف رکعة أخري منفرداً و صحّت صلاته و آخر إدراک الرّکعة إدراک الإمام في الرّکوع فلو رکع و الإمام لم ينهض إلي القيام صحّت صلاته و الأفضل لمن يدرک تکبيرة الرّکوع الإتيان بالظّهر أربع رکعاتٍ و لو کبّر و رکع ثمّ شکّ في أنّ الإمام کان راکعاً و أدرک رکوعه لم تقع صلاته جمعة و هل تبطل أو تصحّ و يجب الإتمام ظهراً؟ فيه إشکالٌ والأحوط إتمامها ظهراً ثمّ إعادتها ))[3] اگر امام در وسعت وقت با عدد معتبر نماز جمعه بخواند و مأمومي که جزء عدد نصاب نيست در وقت خطبه و اوّل نماز نباشد لکن به يک رکعت نماز جمعه با امام برسد ، نماز جمعه را با امام بخواند و يک رکعت ديگر را هم به طور فرادي بجا آورد و نمازش صحيح است و آخرين حدّ رسيدن به امام در رکوع است ، پس اگر رکوع کند و امام براي قيام بلند نشده باشد ، نمازش صحيح است و افضل براي کسي که " الله اکبر" رکوع را درک نکرده باشد اين است که نماز ظهر را چهار رکعت بخواند و اگر " الله اکبر" بگويد و به رکوع برود سپس در اينکه امام در رکوع بوده و به رکوع او رسده يا نه شک کند نمازش جمعه نمي باشد و آيا باطل است يا صحيح و بايد به عنوان ظهر تمامش کند مورد اشکال است و احتياط آن است که آن را به عنوان ظهر تمام کند سپس آن را اعاده کند. در اين مسأله چند فرع وجود دارد : فرع اوّل : نماز جمعه با عدد معتبر(5 يا 7 نفر) منعقد شده و مأمومي که جزء عدد معتبر نيست به رکعت دوم نماز جمعه مي رسد. امام مي فرمايد : نماز جمعه را با امام بخواند و يک رکعت ديگر هم بطور فرادي بجا آورد. نماز جمعه صحيح است. مرحوم صاحب جواهر در اين زمينه مي فرمايد : (( بلا خلاف بل الإجماع بقسميه عليه کما يکن الدّعوي التّواتر النّصوص به ))[4] ايشان مي فرمايد : اين مسأله اجماعي است(محصّل و منقول) ، بلکه مي توان ادّعاي تواتر نصوص به اين حکم را کرد. مرحوم علّامه مي فرمايد : (( إذا إنعقدت الجمعة و دخل المسبوق لحق الرّکعة إن کان الإمام راکعاً و يدرک الجمعة لو أدرکه راکعاً في الثّانية ثمّ يتمّ بعد فراغ الإمام و به قال الشّافعي و الثّوري و أحمد و إسحاق و أبوثور و زفر و محمّد و هو مرويٌّ عن إبن مسعود إبن عمر و أنس و من التّابعين سعيد بن المسيب و الحسن و الشّعبي و النّخعي و الزّهري لقوله عليه السّلام : من أدرک من الجمعة رکعةً فليضف إليها أخري و من أدرک دونها صلّاها أربعاً ))[5] مي فرمايد : اگر نماز جمعه منعقد شده باشد و کسي از راه برسد ، اگر به رکوع رکعت اوّل امام رسيد به تمام نماز جمعه امام رسيده است. امّا اگر به رکوع رکعت دوم امام رسيد ، نمازش صحيح است لکن بايد بعد از نماز يک رکعت ديگر خودش بخواند. ودر ميان اهل سنّت ، شافعي ، ثوري ، احمد ، اسحاق و ابوثور(ابراهيم بن خالد متوفّي 240 ه ق) و زفر( نعمان بن ثابت که از شاگردان ابوحنيفه است) و محمّد( محمّد بن حسن شيباني که از شاگردان ابو حنيفه است) از ابن مسعود و ابن عمر و انس و از تابعين هم جناب سعيد بن مسيب و حسن و شعبي و نخعي و زهري به اين نظريه قائل هستند و دليلشان روايت (( من أدرک من الجمعة رکعةً فليضف إليها أخري )) مي باشد. بعد مرحوم علّامه نظر عدّه اي ديگر از اهل سنّت را نقل مي کند : (( و قال أبوحنيفة و أبو يوسف و الحکم و حمّاد: أيّ قدر أدرک من صلوة الإمام أدرک به الجمعة و لو سجود السّهو بعد التّسليم لأنّ سجود السّهو يعيده إلي الحکم الصّلوة لقوله عليه السّلام : ما أدرکتم فصلّوا و ما فاتکم فاقضوا ))[6] عدّه ديگري از اهل سنّت مانند ابو حنيفه ، ابو يوسف ، حکم و حمّاد مي گويند يک رکعت هم لازم نيست درک کند بلکه هر قدري که از نماز جمعه را درک کرد ولو به هنگام سجده سهو بعد از سلام برسد کفايت مي کند ، زيرا سجده سهو ، او را به حکم نماز برمي گرداند. بعد از اين مرحوم علّامه مي فرمايد : واجب است که مأمومين به خطبه امام برسند ، امّا اگر نرسيدند اشکال ندارد ؛ به دليل (( لأنّ إدراک الأولي ليس بشرطٍ فالخطبة أولي )) ؛ زيرا گفتيم اگر رکعت اوّل را درک نکرد اشکال ندارد ، پس به طريق اولي درک نکردن خطبه صدمه اي نمي زند. امّا رواياتي که براي فرع اوّل وجود دارد و مرحوم صاحب جواهر ادّعاي تواتر آنها را کرد عبارتند از : روايت اوّل : صحيحه فضل بن عبدالملک (( عن أبي عبدالله عليه السّلام قال : إذا أدرک الرّجل رکعةً فقد أدرک الجمعة و إن فاتَته فليُصلّ أربعاً ))[7] امام مي فرمايد اگر يک رکعت از نماز جمعه را درک کرد ، نمازش صحيح است اما اگر يک رکعت را درک نکرد بايد نماز ظهر بخواند. روايت دوم : صحيحه أبي بصير (( عن أبي عبدالله عليه السّلام قال : إذا أدرک الرّجل رکعةً فقد أدرک الجمعة فإن فاتَته فليُصلّ أربعاً ))[8] روايت سوم : صحيحه عبدالرّحمن العرزمي (( عن أبي عبدالله عليه السّلام قال : إذا أدرک الإمام يوم الجمعة و قد سَبَقَکَ برکعةٍ فأضف إليها رکعةً أخري واجهَر فيها فإن أدرَکَتهُ و هو يتَشهّد فصلّ أربعاً ))[9] روايت چهارم : صحيحه فضل بن عبدالملک (( عن أبي عبدالله عليه السّلام قال : إذا أدرک رکعةً فقد أدرک الجمعة ))[10] روايت پنجم : روايت عبدالرّحمن العرزمي (( عن جعفر عن أبيه عن علي عليه السّلام قال : من أدرک الإمام يوم الجمعة و هو يَتَشهّد فليُصلّ أربعاً و من أدرک رکعةً فليُضف إليها أخري يَجهَرُ فيها ))[11] البته اين روايت ضعيف است ، زيرا يوسف بن حارث مجهول است و همچنين محمّد بن عبدالرّحمن بن العرزمي هم مجهول است. البته پدر ثقه است امّا پسر مجهول است. مجموع اين روايات دلالت مي کند بر اينکه اگر کسي به يک رکعت نماز جمعه رسيد ، نماز جمعه را درک کرده است. امّا در مقابل اين روايات ، روايتي داريم که مطلب ديگري مي گويد : صحيحه إبن سنان : (( عن أبي عبدالله عليه السّلام قال : الجمعة لا تکون إلّا أدرک الخطبتين ))[12] مي فرمايد : نماز جمعه جز با ادراک دو خطبه ، تحقّق پيدا نمي کند. مرحوم شيخ طوسي در کتاب "تهذيب الأحکام" وقتي اين روايت را نقل مي کند مي فرمايد : (( فالمعني في هذا الخبر أنّه لا تکون جمعة فاضلة کاملة لمن أدرک الخطبتين ))[13] ايشان در جمع بين اين روايت با روايات قبلي مي فرمايد : اين روايت در صدد بيان جمعه کامل و بافضيلت است ، يعني جمعه کامل و بافضيلت تحقّق پيدا نمي کند مگر اينکه دو خطبه را درک کند. البته بعضي از علماء اين روايت را حمل بر تقيه کرده اند. امّا با توجّه به اينکه نظر بزرگان اهل سنّت اين بود که اگر يک رکعت را درک کرد کفايت مي کند و نماز جمعه صحيح است ، اين روايت را حمل بر تقيه مي کنيم. امّا فرع دوم مسأله اين بود : آخرين حدّ رسيدن به رکعت امام کجاست ؟ آيا به رکوع رکعت دوم برسد کافي است يا بايد به تکبير قبل از رکوع امام برسد ؟ نظر امام اين بود : به رکوع برسد کافي است. ولي افضل اين است که اگر تکبير را درک نکرد نماز ظهر بخواند.