بسم الله الرحمن الرحیم
میانهروی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ، و مَتِّعني بِالاقتِصاد.[1]
سال جدید تحصیلی را به همه عزیزان تبریک عرض میکنیم و ایام سوگواری سالار شهیدان را تعزیت. امیدواریم سال جدید، برای همه دوستان اهلبیت به ویژه خدمتگزاران اسلام و سربازان امام عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ و خدمتگزاران به این نظام اسلامی به ویژه مقام معظم رهبری سال مبارکی باشد.
در فراز هیجدهم از دعای نورانی مکارم الاخلاق بعد از درود بر خاندان رسالت، چند خواسته مطرح شده است. اولین خواسته، بهرمند شدن از اقتصاد است. کلمه اقتصاد امروزه اصطلاحی است که در امور مالی به کار میرود، اما در لغت این کلمه از ریشه «قصد» به معنای «عدل» است. در ریاض السالکین چنین آمده است:
الإقتصاد: إفتعال من القصد بمعنی العدل و هو التوسط فی الأمور بین الإفراط و التفریط.[2]
اقتصاد بر وزن افتعال از ریشه قصد به معنای عدل است، یعنی میانهروی در امور به گونهای که نه افراط شود نه تفریط.
زمخشری نیز میگوید:
قَصَد في الأمر إذا لم يُجاوز فيه الحدّ و رضي بالتوسُّط.[3]
قصد کاری را نمود، زمانی است که از حدّ آن نگذرد و به میانهروی در آن کار راضی شود.
صاحب ریاض السالکین پس از ذکر این نکته که «وسط» همان «حق» و راه میانهای است که خداوند، پیمودنش را برای بندگانش هموار نموده، اقتصاد را اینگونه معنا میکند:
سلوک الطریق القصد فی العقائد و الأقوال و الأفعال.[4]
پیمودن راه میانه در عقاید و گفتار و کردار.
با توجه به کاربردهای این کلمه در قرآن و روایات، میتوان دو معنا برای آن بیان کرد، معنای خاص که اقتصاد و میانهروی در انفاق و هزینه کردن است و معنای عام که شامل میانهروی در همه شئون زندگی میشود.
در سوره فرقان معنای خاص آن، یعنی میانهروی در انفاق، یکی از صفات «عباد الرحمن» دانسته شده است:
﴿وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً﴾.[5]
و كسانى كه هرگاه انفاق مىكنند، نه اسراف مىنمايند و نه سختگيرى؛ بلكه ميان اين دو، حدّ اعتدال را رعايت مىكنند.
این معنای از اقتصاد در دعای سیام از صحیفه سجادیة که درباره کمکخواهی برای پرداخت قرض است نیز، چنین بیان شده است:
وَ احجُبني عَنِ السَّرَفِ وَ الِازدِيادِ، و قَوِّمني بِالبَذلِ وَ الِاقتِصادِ، و عَلِّمني حُسنَ التَّقديرِ، وَ اقبِضني بِلُطفِكَ عَنِ التَّبذيرِ.[6]
و مرا از ولخرجى و زيادهروى دور كن و با بخشش و ميانهروى، مرا بر پا و استوار بدار و اندازه نگاه داشتنِ نيكو را به من بياموز و به لطف خويش، مرا از ريخت و پاشْ باز بدار.
کلمه «قوّمنی» ظاهرا اشاره به عبارت پایانی آیه یادشده است که فرمود: ﴿كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما﴾. بنا بر این، رسیدن به حالت قوام و اعتدال به این است که انسان هم بخشش داشته باشد، هم اینکه در این کار زیادهروی نکند.
بحث فقهیموضوع: زمان قطع تلبیه
یادآوریدر مبحث حج، بحث در مسائل مربوط به کیفیت احرام بود. حضرت امام (رحمةاللهعلیه) واجبات وقت احرام را سه چیز دانستند: قصد، لبیکهای چهارگانه و پوشیدن لباس احرام. در جلسات پایانی سال تحصیلی قبل تا مسئله یازدهم از مسائل مربوط به لبیکهای چهارگانه، بررسی شد و اینک مسئله دوازدهم.
مسئله دوازدهمحضرت امام در این مسئله مینویسد:
المعتمر عمرة التمتع يقطع تلبيته عند مشاهدة بيوت مكة و الأحوط قطعها عند مشاهدة بيوتها في الزمن الذي يعتمر فيه إن وسع البلد، و المعتمر عمرة مفردة يقطعها عند دخول الحرم لو جاء من خارجه و عند مشاهدة الكعبة إن كان خرج من مكة لإحرامها، و الحاج بأيّ نوع من الحج يقطعها عند زوال يوم عرفة، و الأحوط أن القطع على سبيل الوجوب.[7]
كسى كه عمره تمتع بجا مىآورد، هنگام مشاهده خانههاى مكه، بايد لبيك گفتن را قطع كند [و ديگر نگويد] و در صورتی که شهر مكه وسعت يافته باشد، احتياط آن است كه هنگام مشاهده خانههای مکه در همان زمانى كه عمره را بجا مىآورد، تلبيه را قطع نمايد؛ و كسى كه عمره مفرده بجا مىآورد در صورتى كه از خارج حرم مىآيد، تلبيه را در وقت وارد شدن به حرم قطع مىنمايد و در صورتی كه براى احرام عمره مفرده از مكه خارج شده باشد [نه از حرم]، وقت مشاهده كعبه، آن را قطع نمايد. و كسى كه حج بجا مىآورد هر نوع حجى که باشد، وقت ظهر روز عرفه، تلبيه را قطع مىكند و احتياط آن است كه قطع تلبيه در این اوقات به نحو وجوب است.
این مسئله در عروة این گونه مطرح شده است:
المعتمر عمرة التمتّع يقطع التلبية عند مشاهدة بيوت مكّة في الزمن القديم، و حدّها لمن جاء على طريق المدينة عقبة المدنيّين، و هو مكان معروف، و المعتمر عمرة مفردة عند دخول الحرم إذا جاء من خارج الحرم، و عند مشاهدة الكعبة إن كان قد خرج من مكّة لإحرامها، و الحاجّ بأيّ نوع من الحجِّ يقطعها عند الزوال من يوم عرفة، و ظاهرهم أنّ القطع في الموارد المذكورة على سبيل الوجوب و هو الأحوط و قد يقال: بكونه مستحباً.[8]
كسى كه عمره تمتع بجا مىآورد، هنگام مشاهده خانههاى مكه در زمان قدیم، بايد لبيك گفتن را قطع كند و محدوده آن برای کسی که از سمت مدینه وارد میشود، عقبه مدنیین است که مکانی معروفی است. و كسى كه عمره مفرده بجا مىآورد در صورتى كه از خارج حرم مىآيد، تلبيه را در وقت ورود به حرم قطع مىنمايد و در صورتی كه براى احرام عمره مفرده فقط از مکه خارج شده باشد، وقت مشاهده كعبه، آن را قطع مینمايد. و كسى كه حج بجا مىآورد هر نوع حجى که باشد، وقت ظهر روز عرفه، تلبيه را قطع مىكند و ظاهر کلام فقها آن است كه قطع تلبيه در موارد یادشده به نحو وجوب است و همین احوط است، البته گفته شده مستحب است.
در این مسئله، چهار فرع مطرح شده است:
1. در عمره تمتع، تا زمان دیدن خانههای مکه میتواند تلبیه را تکرار کند. در این فرع در اینکه مقصود، خانههای مکه قدیم است یا مکه جدید، اختلاف نظر وجود دارد.
2. در عمره مفرده، زمان قطع تلبیه به محل محرم شدن بستگی دارد، اگر از میقاتی که در خارج از حرم قرار دارد، محرم شده باشد، تا موقع ورود به حرم میتواند، تلبیه را تکرار کند و اگر از میقاتی که داخل حرم و خارج از مکه است، محرم شده باشد، تا زمان دیدن خانههای مکه، میتواند آن را تکرار کند.
3. در حج تمتع، افراد یا قران، تا ظهر روز عرفه میتواند تلبیه را تکرار کند.
4. قطع تلبیه در زمانهای یادشده، بنا بر احتیاط، عزیمت است نه رخصت.
فرع اولظاهرا در اینکه زمان قطع تلبیه در عمره تمتع، هنگام مشاهده خانههای مکه است، اختلافی نیست؛ بلکه شیخ طوسی در الخلاف آن را اجماعی دانسته است:
لا يلبي في حال الطواف لا خفيا و لا معلنا. و للشافعي فيه قولان، قال في الأم: لا يلبي. و قال في غير الام: له ذلك لكنه يخفض صوته. و به قال ابن عباس. دليلنا: جماع الفرقة على انه يجب على المتمتع أن يقطع التلبية عند مشاهدة بيوت مكة. و ما روي عنهم عليهم السلام من قولهم: إن هؤلاء يطوفون و يسعون و يلبون، و كلما طافوا أحلوا، و كلما لبوا عقدوا، فيخرجون لا محلين و لا محرمين. و أيضا روي عن ابن عمر أنه قال: لا يلبي الطائف...[9]
در حال طواف نباید تلبیه بگوید، نه به صورت پنهان نه به صورت آشکار. شافعی در این باره دو نظر دارد، در کتاب الامّ میگوید: تلبیه نگوید و در غیر آن میگوید: میتواند به صورت آهسته بگوید. ابن عباس نیز همین را قائل است. دلیل ما اجماع شیعه است بر اینکه بر متمتع واجب است هنگام دیدن خانههای مکه، تلبیه را قطع کند. و این اشکالی که از معصومان نقل شده که فرمودند: «آنها (اهلسنت) هنگام طواف و سعی، تلبیه میگویند، در حالی که وقتی طواف میکنند، [با تقصیر کردن بعد از آن] از احرام خارج میشوند و همزمان، وقتی تلبیه میگویند، محرم میشوند، بنا بر این، آنها از اعمال خارج میشوند در حالی که نه محلّ هستند و نه محرم!» علاوه بر آن، از ابن عمر نیز روایت شده که: «طواف کننده نباید تلبیه بگوید»...
بنا بر این، در اصل این مطلب اختلافی نیست؛ اختلاف در مکه قدیم و جدید است که ظاهراً چنین اختلافی در گذشته وجود نداشته است، زیرا در کلمات فقهای گذشته توصیف بیوت مکه به قدیم و جدید وجود ندارد؛ ولی در کلمات فقهای متأخر دیده میشود، مثلا مرحوم نراقی در این باره مینویسد:
الظاهر من الأخبار المذكورة أنّ حدّ القطع: النظر إلى ما كان من بيوت مكّة عرفا، و لو اختلفت زيادة و نقصانا باختلاف الدهور و الأعصار.[10]
ظاهر روایات یادشده این است که زمان قطع تلبیه، دیدن خانههای مکه است، خانههایی که عرفاً جزء مکه محسوب میشود، هرچند وسعت آن در زمانهای مختلف، کم و زیاد میشود.
همان طور که ملاحظه شد، نظر حضرت امام نیز بنا بر احتیاط، مکه جدید بود. ایشان علاوه بر آنچه که در تحریر فرمود، در حاشیه عروة آنجا که صاحب عروة زمان قطع تلبیه در عمره تمتع را مشاهده بیوت مکه در زمان قدیم دانست، مینویسد:
الأحوط قطعها عند مشاهدة بيوتها في الزمن الّذي اعتمر فيه.[11]
احوط قطع تلبیه هنگام دیدن خانههای مکه در زمانی است که میخواهد عمره انجام دهد.
نظر فقهای معاصر نیز در حاشیه کلام ایشان در کتاب مناسک حج آمده است. فرمایش حضرت امام در این کتاب چنین است:
احتیاط واجب آن است که کسی که برای عمره تمتع محرم شد، در وقتی که خانههای مکه پیدا میشود، لبیک را ترک کند و دیگر لبیک نگوید و مراد از خانههای مکه، خانههایی است که در زمانی که عمره به جا میآورد، جزو مکه باشد، هرچند مکه بزرگ شود.[12]
اگرچه در اصل وجوب ترک تلبیه در اینجا احتیاط واجب بیان کردهاند؛ ولی در تحریر فتوا دادند، چه اینکه آیات عظام تبریزی، خامنهای، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل و مکارم نیز در حاشیه فرمودهاند: واجب است.[13]
اما در مورد اینکه مقصود از خانههای مکه، مکه جدید است، از میان محشین، مقام معظم رهبری، آیت الله فاضل و آیت الله مکارم در اینجا حاشیهای ندارند و معلوم میشود نظرشان با ایشان یکسان است؛ ولی گروهی از آقایان که با صاحب عروة همنظر هستند در اینجا حاشیه دارند، آیت الله زنجانی مینویسد:
در عمره تمتع برای کسی که از مواقیت محرم شده، بعد از مشاهده خانههای مکه، دیگر تکرار تلبیه مستحب نیست و منظور از مکه در این مسأله محدوده مکه زمان پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.[14]
آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی و سیستانی هم مینویسند:
بلکه مراد خانههای قدیمی مکه است.[15]
به هر حال، این اختلاف از اختلاف تعبیر در روایات ناشی شده است؛ از این رو، به بررسی روایات مربوطه میپردازیم.
روایاتآیت الله سبحانی روایات این باب را به سه دسته تقسیم نموده است:
1. روایاتی که زمان قطع تلبیه را مشاهده بیوت قدیمی مکه دانسته است،
2. روایاتی که ملاک را مطلق بیوت بیان کرده است،
3. روایاتی که ملاک را دخول در بیوت مکه دانسته است.
صاحب وسائل این روایات را در باب 43 از ابواب الإحرام جمع کرده است. عنوان باب چنین است:
بَابُ أَنَّ الْمُتَمَتِّعَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ إِذَا شَاهَدَ بُيُوتَ مَكَّةَ أَوْ حِينَ يَدْخُلُ بُيُوتَهَا أَوْ حِينَ يَدْخُلُ الْحَرَمَ وَ اسْتِحْبَابِ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللهِ.[16]
بابی در اینکه متمتع تلبیه را هنگام مشاهده خانههای مکه یا زمانی که وارد آنها میشود یا هنگامی که وارد حرم میشود، قطع میکند و اینکه زیاد ذکر خدا گفتن مستحب است.
از این عنوان معلوم میشود که صاحب وسائل نتوانسته مطابق یکی از آنها فتوا دهد، لذا قائل به تخییر شده است.
دسته اولدر این دسته یک روایت قرار میگیرد و آن روایت اول این باب است که میفرماید:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا دَخَلْتَ مَكَّةَ وَ أَنْتَ مُتَمَتِّعٌ فَنَظَرْتَ إِلَى بُيُوتِ مَكَّةَ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ وَ حَدُّ بُيُوتِ مَكَّةَ الَّتِي كَانَتْ قَبْلَ الْيَوْمِ عَقَبَةُ الْمَدَنِيِّينَ فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ أَحْدَثُوا بِمَكَّةَ مَا لَمْ يَكُنْ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ وَ عَلَيْكَ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ التَّحْمِيدِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا اسْتَطَعْتَ.[17]
شیخ کلینی از «علی بن ابراهیم» و او از پدرش، همچنین شیخ کلینی از «محمد بن اسماعیل»[18] و او از «فضل بن شاذان» و هر دو از «صفوان بن یحیی» و «ابن ابی عمیر» و هر دو از «معاویة بن عمار» نقل کردهاند. بنا بر این، روایت دارای چهار طریق است که همه آنها صحیح است.
«معاویة بن عمار» که بیشتر روایات حج از طریق او نقل شده میگوید:
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: هرگاه در عمره تمتّع وارد مكّه شدى، چون به خانههاى مكّه نگاه انداختى، لبّيك گفتن را قطع كن. حدّ خانههاى مكّه قبل از امروز، عقبه اهل مدينه بود؛ ولى مردم در مكّه بناهايى پديد آوردند كه پيشتر نبود. پس لبّيك را قطع كن و تا مىتوانى تكبير و تهليل بگو و خدا را حمد و ثنا بگو.
عدهای از فقها مانند آیت الله سبحانی بر اساس این روایت، ملاک را مکه قدیم دانستهاند؛ ولی به نظر میرسد، ملاک همان بیوت مکه است به صورت مطلق که در زمانهای مختلف متغیر است. در واقع، امام(علیهالسلام) در این روایت، در مقام بیان این مطلب است که مکه قدیم با مکه جدید فرق دارد، ولی تو هر وقت خانههای مکه را دیدی، تلبیه را قطع کن.
این نکته را محقق نراقی در ادامه متنی که قبلا از ایشان خواندیم، بیان نموده است، میفرماید:
تحديد بيوتها السابقة في الموثّقة بعقبة المدنيّين لا يدلّ على تحديد القطع أيضا بالبيوت السابقة، إذ غايتها بيان البيوت القديمة... و على هذا، فلا حاجة إلى بيان حدود بيوت مكّة كما ارتكبه جمع من الفقهاء، إلّا أن يثبت الإجماع على وجوب التحديد بالقديم، و حينئذ فيشكل الأمر و يحتاط بالقطع فيما يقطع أنّه لم يكن من مكّة سابقا، و لكنّه غير ثابت.[19]
اینکه در موثقه،[20] خانههای قدیمی مکه به «عقبه مدنیین» محدود شده، دلالتی ندارد که محدوده قطع تلبیه نیز خانههای قدیم باشد، زیرا نهایت چیزی که استفاده میشود، بیان محدوده خانههای قدیمی است... بنا بر این، احتیاجی به بیان حدود خانههای مکه نداریم، همان طور که برخی از فقها چنین کردهاند، مگر آنکه اجماع بر وجوب تحدید به مکه قدیم اثبات شود که در این صورت، مسئله مشکل میشود و قطعاً باید تا وقتی به مکه قدیم نرسیده احتیاطاً تلبیه را قطع کند، ولی چنین اجماعی ثابت نیست.
دسته دومدومین دسته از روایات، روایاتی است که مطلق بیوت را ملاک دانستهاند، مانند:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْهُ (عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ) عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْمُتَمَتِّعُ إِذَا نَظَرَ إِلَى بُيُوتِ مَكَّةَ قَطَعَ التَّلْبِيَةَ.[21]
شیخ کلینی از «علی بن ابراهیم» و او از پدرش و او از «محمد بن ابی عمیر» و او از «حماد بن عثمان» که هر دو از اصحاب اجماعاند و او از «عبیدالله بن علی الحلبی» که ثقه و جلیل است، نقل نموده است. «حلبی» در این روایت صحیحه از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده که فرمود:
کسی که عمره تمتع بجا میآورد، هنگامی که نگاهش به خانههای مکه افتاد، لبیکگویی را قطع کند.
همچنین این روایت:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْهُ (مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا رَأَيْتَ أَبْيَاتَ مَكَّةَ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ.[22]
شیخ کلینی از «محمد بن یحیی العطار» و او از «احمد بن محمد بن عیسی الاشعری» و او از «محمد بن اسماعیل بن بزیع» و او از «حنان بن سدیر الصیرفی» و او از پدرش «سدیر بن حکیم» نقل میکند. همه افراد این سند امامی و ثقه هستند غیر از «حنان بن سدیر» که واقفی مذهب است، ولی قبل از واقفی شدنش از او روایت کردهاند. به هر حال، روایت به خاطر او، موثقه خواهد بود. در این روایت از امام باقر(علیهالسلام) و امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند:
هنگامی که خانههای مکه را دیدی، لبیکگویی را قطع کن.
روایت دیگری که در این دسته جای میگیرد، این است:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَلْبِيَةِ الْمُتَمَتِّعِ مَتَى يَقْطَعُهَا قَالَ إِذَا رَأَيْتَ بُيُوتَ مَكَّةَ.[23]
شیخ طوسی به اسنادش از «موسی بن قاسم» و او از «عبدالرحمن بن ابی نجران» و او از «عبدالله بن مسکان» که هر سه امامی، ثقه و جلیل هستند، نقل میکند که:
از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدم: کسی که عمره تمتع بجا میآورد، چه زمانی باید لبیکگویی را قطع کند؟ فرمود: هنگامی که خانههای مکه را دیدی.
همه این روایات زمان قطع تلبیه را به صورت مطلق، مشاهده بیوت مکه ذکر کردهاند. فقهایی که ملاک را مکه قدیم میدانند، میگویند: این روایات با روایت اول مقید میشوند؛ ولی به نظر ما با توجه به اینکه این روایات در مقام بیان زمان قطع هستند، اگر مکه قدیم ملاک بود، باید بیان میکردند، از سوی دیگر در زمان امام صادق(علیهالسلام) قطعاً مکه نسبت به زمان پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) گسترش پیدا کرده بوده؛ ولی امام(علیهالسلام) آن را در این حکم دخیل نداسته است.
دسته سومدر برخی روایات، ملاک قطع تلبیه، دخول در خانههای مکه بیان شده است، مانند:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ أَيْنَ يُمْسِكُ الْمُتَمَتِّعُ عَنِ التَّلْبِيَةِ فَقَالَ إِذَا دَخَلَ الْبُيُوتَ بُيُوتَ مَكَّةَ لَا بُيُوتَ الْأَبْطَحِ.[24]
شیخ طوسی به اسنادش از «احمد بن محمد بن عیسی» و او از «حسین بن سعید اهوازی» و او از «فضالة بن ایوب» و او از «أبان بن عثمان» و او از «زرارة بن أعین» که همگی امامی، ثقه و جلیل هستند، نقل میکند. «زرارة» میگوید:
از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدم: کسی که عمره تمتع بجا میآورد، کجا از گفتن تلبیه خودداری کند؟ فرمود: هنگامی که وارد خانه، یعنی خانههای مکه شد نه خانههای «أبطح»[25] .
در وجه جمع میان این روایت با روایاتی که دیدن خانههای مکه را ملاک میدانست، گفته شده که مقصود ورود به خود خانهها نیست، بلکه ورود به شهر و کوچه و بازار آن است، در این صورت با روایات مشاهده، یکی میشود، مؤید این مطلب نیز همان روایت نخست است که در آن، آمده بود: «إِذَا دَخَلْتَ مَكَّةَ وَ أَنْتَ مُتَمَتِّعٌ فَنَظَرْتَ إِلَى بُيُوتِ مَكَّةَ فَاقْطَعِ التَّلْبِيَةَ». در این جمله میان دخول به مکه و دیدن خانههای آن جمع شده است؛ بله اگر بر ورود به خود خانهها اصرار بورزیم، باید بگوییم این صحیحه مهجور است، زیرا هیچ کس مطابق آن فتوا نداده است.
روایات معارضبر اساس روایاتی که خوانده شد، ملاک قطع تلبیه در عمره تمتع، مشاهده بیوت مکه است؛ ولیکن دو روایت دیگر در این باب وجود دارد که در آنها ملاک قطع تلبیه، چیز دیگری بیان شده است. در ادامه به بررسی این دو روایت که در ظاهر با روایات یادشده در تعارض است، میپردازیم.
روایت اولوَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي خَالِدٍ مَوْلَى عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَمَّنْ أَحْرَمَ مِنْ حَوَالَيْ مَكَّةَ مِنَ الْجِعْرَانَةِ وَ الشَّجَرَةِ مِنْ أَيْنَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ قَالَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ عِنْدَ عُرُوشِ مَكَّةَ وَ عُرُوشُ مَكَّةَ ذِي طُوًى.[26]
شیخ طوسی به اسنادش از «محمد بن عیسی بن عبید» که امامی، ثقه و جلیل است و او از «محمد بن عبدالحمید العطار» که علی التحقیق امامی و ثقه است و او از «ابو خالد» که مجهول است، نقل میکند. بنا بر این، روایت ضعیف است. وی میگوید:
از امام صادق(علیهالسلام) درباره محل قطع لبیکگویی کسی پرسیدم که از اطراف مکه، یعنی جعرانه و شجره محرم شده است، فرمود: هنگام [رسیدن به] بامهای مکه و بامهای مکه همان ذی طوی است.
با توجه به اینکه «ذی طوی» بیابان وسیعی است، اگر معیار مشاهده بیوتی باشد که در این بیابان قرار دارد، لازمهاش این خواهد بود که تلبیه را قبل از مشاهده بیوت خود مکه قطع کند؛ پس این روایت معارض روایات قبلی خواهد بود.
آیت الله سبحانی در حل این تعارض میفرماید: افزون بر ضعف سند، مقصود از «ذی طوی»، «عقبه ذی طوی» است که محلی در خود مکه است و ظاهرا کلمه «عقبه» از قلم نساخ افتاده است. شاهد آن هم حدیث بزنطی که میفرماید:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمُتَمَتِّعِ مَتَى يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ قَالَ إِذَا نَظَرَ إِلَى عِرَاشِ مَكَّةَ عَقَبَةَ ذِي طُوًى قُلْتُ بُيُوتُ مَكَّةَ قَالَ نَعَمْ.[27]
«احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی» در این روایت صحیح السند میگوید:
از امام رضا(علیهالسلام) در باره زمان قطع لبیکگویی کسی که میخواهد عمره تمتع انجام دهد، سؤال کردم، فرمود: هنگامی که نگاهش به بامهای مکه یعنی عقبه ذی طوی افتاد. پرسیدم: خانههای مکه؟ فرمود: بله.
بنا بر این، عروش یا عراش مکه و نیز عقبه ذی طوی همان بیوت مکه است که به نظر ما در هر زمان وسعت و ضیق این بیوت عرفا متغیر است.
روایت دوموَ [مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَلْبِيَةِ الْمُتْعَةِ مَتَى تُقْطَعُ قَالَ حِينَ يَدْخُلُ الْحَرَمَ.[28]
شیخ طوسی به اسنادش از «سعد بن عبدالله القمی» و او از «موسی بن الحسن الاشعری» که هر دو امامی، ثقه و جلیل هستند و او از «محمد بن عبدالحمید العطار» و او از «ابو جمیله» که هر دو علی التحقیق امامی و ثقه هستند و او از «زید الشحام» که امامی و ثقه است، نقل میکند، بنا بر این، روایت صحیحه است. «زید الشحام» میگوید:
از امام صادق(علیهالسلام) در باره زمان قطع لبیکگویی تمتع سؤال شد، فرمود: هنگامی که وارد حرم شود.
این روایت را نیز یا حمل بر جواز میکنیم، چنانکه شیخ طوسی در الاستبصار چنین کرده است،[29] یا اینکه آن را بر عمره مفرده حمل میکنیم، چنانکه آیت الله سبحانی این احتمال را بیان کردهاند.[30]
در جمعبندی این مباحث عرض میکنیم: ملاک قطع تلبیه در عمره تمتع، مشاهده بیوت مکه است که با در نظر گرفتن روایاتی که به صورت مطلق مشاهده بیوت مکه را ملاک دانستهاند و اینکه اگر مقصود بیوت قدیم مکه بود باید بیان میشد، به نظر ما منظور از مکه، مکه در زمانی است که قرار است عمره انجام شود نه مکه در زمان قدیم؛ ولی به دلیل وجود برخی از روایات، فتوا نمیدهیم، بلکه آن را احوط میدانیم.
غفر الله لنا و لکم إن شاء الله