انقلاب مهدوى، بزرگ ترين انقلابى است كه گستره آن، سراسر جهان را فرا خواهد گرفت و در پرتو آن، همه ارزش هاى انسانى و اسلامى بر همه جهانيان حاكم خواهد شد. بنا بر اين، سيره و سياست هاى حكومتى امام مهدى عليه السلام ، مى تواند الگو و الهام بخش براى انقلاب هاى زمينه ساز حكومت جهانى ايشان باشد.
در اين باره، سخن را با تبيين سرنوشت سازترين سياست هاى حكومتى آن بزرگوار ، آغاز مى كنيم :
ظلم ستيزى و عدالت محورى
مهم ترين شاخصه هاى قيام مهدوى و سرنوشت سازترين سياست هاى حكومت امام مهدى عليه السلام ، ظلم ستيزى، مبارزه با سران استكبار، و تأمين عدالت فراگير فردى و اجتماعى است.
اصولاً ظلم ستيزى و عدالت گسترى، مهم ترين حكمت بعثت همه انبياى الهى است. خداوند سبحان مى فرمايد :
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَبَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ .[1]
همانا پيامبران خود را با دلايلى روشن فرستاديم و با ايشان كتاب [آسمانى ] و ميزان [سنجش حق و باطل ]فرو فرستاديم تا مردم به عدالت قيام كنند» .در اين باره چند نكته قابل توجّه است :
1 - 1 . پيوند عدالت گسترى و رهبرى معصوم
عدالت اجتماعى را حكمتِ بعثت انبيا دانستن، بدين معناست كه تنها در حكومت انبيا و اوصياى معصوم آنها، تحقّق عدالت اجتماعى به معناى حقيقى و كامل آن، امكان پذير است. تجربه تاريخى قيام مدّعيان داد گسترى نيز، اين واقعيت را تأييد مى نمايد. در حديثى كه به سند معتبر از امام صادق عليه السلام نقل شده، آمده است:
ما يَكونُ هذَا الأَمرُ حَتّى لا يَبقى صِنفٌ مِنَ النّاسِ إلّا وَ قَد وُلّوا عَلَى النّاسِ ، حَتّى لا يَقولَ قائِلٌ : إنّا لَو وُلّينا لَعَدَلنا ، ثُمَّ يَقومُ القائِمُ بِالحَقِّ وَالعَدلِ .[2]
اين امر (قيام) روى نمى دهد تا آن كه هيچ گروهى از مردم نمانَد ، جز آن كه بر مردم حكومت كند، براى اين كه كسى نگويد: «اگر ما حاكم مى شديم، عدالت مى ورزيديم». سپس قائم به حق و عدالت ، قيام مى كند.
آرى! امام مهدى عليه السلام هنگامى ظهور مى كند كه مردم جهان ، انواع حكومت هاى مدّعى عدالت و آزادى و حقوق بشر را تجربه كرده باشند و عملاً به اين نتيجه برسند كه جز با رهبرى انبيا و اوصياى آنان ، نمى توان عدالت اجتماعى را به مفهوم حقيقى و كامل آن، در جهان برقرار ساخت .
1 - 2 . پيوند عدالت گسترى و ظلم ستيزى
عدالت گسترى بدون ظلم ستيزى و مبارزه با سران استكبار، امكان پذير نيست. از اين رو ، همه انبياى الهى در نخستين گام، جهت تحقّق عدالت اجتماعى با ستمگرانِ مستكبر و مُترِف ، درگير مى شدند. نخستين برنامه قيام امام مهدى عليه السلام نيز - كه ذخيره الهى براى ريشه كن كردن ظلم و فساد و تباهى است - پيكار با جبّاران است . در حديثى نبوى آمده است :
أيُّهَا النّاسُ ! قَطَعَ عَنكُم مُدَّةُ الجَبّارينَ ، وَ وَلِيَ الأَمرَ خَيرُ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ فَالحَقوا بِمَكَّةَ ، فَيَخرُجُ النُّجَباءُ مِن مِصرَ ، وَالأَبدالُ مِنَ الشّامِ ، وَ عَصائِبُ العِراقِ ، رُهبانٌ بِاللَّيلِ لُيوثُ بِالنَّهارِ ، كَأَنَّ قُلوبَهُم زُبَرُ الحَديدِ ، فَيُبايِعونَهُ بَينَ الرُّكنِ وَالمَقامِ ، قالَ عِمرانُ بنُ الحُصَينِ : يا رَسولَ اللَّهِ ! صِف لَنا هذَا الرَّجُلَ .
قالَ صلى اللّه عليه و آله : هُوَ رَجُلٌ مِن وُلدِ الحُسَينِ ، كَأَنَّهُ مِن رِجالِ شَنوءَةَ ، عَلَيهِ عَباءَتانِ قَطَوانِيَّتانِ ، اسْمُهُ اسْمي ، فَعِندَ ذلِكَ تَفرَخُ الطُّيورُ في أوكارِها ، وَالحيتانُ في بِحارِها ، وَ تَمُدُّ الأَنهارُ ، وَ تَفيضُ العُيونُ ، وَ تُنبِتُ الأَرضُ ضِعفَ اُكُلِها ، ثُمَّ يَسيرُ مُقَدِّمَتُهُ جَبرَئيلُ ، وَ ساقيهِ إسرافيلُ ، فَيَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً كَما مُلِئَت جَوراً وظُلماً .[3]
[هنگام قيام مهدى، منادى از آسمان ندا مى دهد] : "اى مردم ! مدّت حكومت جبّاران بر شما به پايان رسيد و بهترين فردِ امّت محمّد ، حكومت را به دست گرفته است ، به مكّه برويد". و گروهى از نجيبان مصر و نيكان شام و گروه هاى [زاهد و دنياگريز ]عراق ، بيرون مى روند كه راهبانِ شب و شيران روزند و دل هايشان ، گويى پاره هاى آهن است و با او ميان رُكن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم ] ، بيعت مى كنند». عمران بن حصين گفت : اى پيامبر خدا ! اين مرد را براى ما توصيف كن .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «او مردى از فرزندان حسين عليه السلام است و مانند مردان قبيله "شنوءة" ،[4] قدبلند است. دو عباى سپيد كم پُرز بر تن دارد، همنام من است . پس اين هنگام است كه پرندگان در لانه هايشان و ماهيان در درياها تخم مى گذارند و رودها طولانى و آب چشمه ها سرريز و سيل آسا مى شود و زمين ، دو برابر محصول مى دهد، آن گاه جبرئيل در پيشِ روى او و اسرافيل در كنارش حركت مى كنند و زمين را از عدل و داد ، پُر مى كند، همان گونه كه از ظلم و ستم ، پُر شده است».
سياست قاطع ظلم ستيزى حكومت مهدوى، به گونه اى است كه در فاصله اى كوتاه پس از قيام امام عليه السلام ، جهانِ پُر از ظلم و جور، سرشار از عدل و داد مى گردد؛ عدالتى كه به درون همه خانه ها نفوذ خواهد كرد[5] و نيك و بد را فرا خواهد گرفت.
بدين سان ، جامعه بشرى كه در نتيجه ظلم جبّاران، در معنا مُرده است، با عدالت حكومت مهدوى سرشار از حيات مى گردد. در حديثى از امام صادق عليه السلام در تبيين آيه : «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْىِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ؛ بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مى كند» ،[6] آمده :
أى يُحييهَا اللَّهُ بِعَدلِ القائِمِ عِندَ ظُهورِهِ ، بَعدَ مَوتِها بِجَورِ أئِمَّةِ الضَّلالِ .[7]
يعنى پس از آن كه زمين به سبب ستم پيشوايان گم راهى مى ميرد ، خداوند ، آن را با عدالت قائم به گاه ظهورش ، زنده مى كند .
1 - 3 . ظلم ستيزى، مبدأ همه اصلاحات
آغاز شدن قيام انبيا و خاتم اوصيا، با ظلم ستيزى و دعوت به عدالت اجتماعى، حاكى از آن است كه از منظر همه اديان راستين الهى، ظلم ، بزرگ ترين منكَر و عدل، بزرگ ترين معروف است.
بر اين اساس، هدف گيرى مبارزاتى و اصلاحاتى امام مهدى عليه السلام نشان مى دهد كه اگر بساط ظلم در جهان برچيده شود، طومار همه مفاسد و تباهى ها به صورت ريشه اى، پيچيده مى شود، و اگر عدالت اجتماعى در جهان استقرار يابد، همه ارزش هاى انسانى و اسلامى در جامعه تحقّق مى يابد و بدين سان ، جامعه انسانى اززندگى معنوى و حقيقى برخوردار مى گردد.
بنا بر اين، حكومتى كه مى خواهد براى حكومت جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى عليه السلام زمينه سازى كند، بايد مبارزه با ظلم و استكبار را در صدر سياست ها و برنامه هاى حكومتى خود قرار دهد و همه نهادهاى تقنينى، اجرايى و قضايىِ آن، در جهت تحقّق هر چه بيشتر عدالت اجتماعى برنامه ريزى كنند؛ چرا كه نابودى ظلم ، ريشه كن كردن همه ضدّ ارزش ها، و احياى عدل، زنده كردن همه ارزش هاست.
1 - 4 . عدالت گسترى، جامع ارزش ها
در فرهنگ قرآن و حديث، عدل، شامل انواع ارزش هاى اعتقادى، اخلاقى و عملى است. همچنين ظلم، انواع ضدّ ارزش هاى اعتقادى، اخلاقى و عملى را در بر مى گيرد.[8]
بنا بر اين، نخستين سياست و اصلى ترين شعار حكومت مهدوى ، يعنى ظلم ستيزى و عدالت گسترى، جامع همه ارزش ها، و نافى همه ضدّ ارزش هاى اعتقادى، اخلاقى و عملى است. اين حديث متواتر، بازگو كننده اصلى ترين سياست هاى امام مهدى عليه السلام است :
يَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً كَما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً .[9]
زمين را از عدل و داد ، پُر مى كند ، آن چنان كه از ظلم و ستم ، پُر شده باشد.
اين سخن، بدين معناست كه پس از پُر شدن زمين از انواع ضدّ ارزش هاى اعتقادى، اخلاقى و عملى، در نتيجه سياست هاى حكومتى امام مهدى عليه السلام ، ارزش هاى اعتقادى، اخلاقى و عملى، جهان را فرا خواهد گرفت.
[1] حديد : آيه 25 .
[2] ر . ك : ص 208 ح 1765 .
[3] ر . ك : ص 376 ح 1906 .
[4] شنوءة ، قبيله اى در يمن و از تيره هاى قبيله بزرگ اَزْد و فرزندان شنوءة بن عبد اللَّه بن كعب اَزْدى اند كه به بلندى قد ، مشهور بوده اند .
[5] ر. ك: ص 225 (فصل دوم / چشمگيرترين نمودهاى عدالت امام مهدى عليه السلام ) .
[6] حديد : آيه 17 .
[7] ر . ك : ص 202 ح 1763 .
[8] براى توضيح اين مطلب، ر.ك : دانش نامه عقايد اسلامى : ج 8 ص 8 - 14.
[9] ر . ك : ص 174 ح 1725 .