نهاد خانواده، اصلى ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ هاى گوناگون و زمینه ساز خوش بختى یا بدبختى انسان ها و امّت هاست؛ از این رو اسلام، که دربردارنده برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه اى به سلامت، رشد و پویایى این نهاد سرنوشت ساز دارد.
این کتاب، با بهره گیرى از آیات و احادیث، بدین موضوع مهم پرداخته و در سه بخش اصلى سازمان یافته که عبارت اند از:
تشکیل خانواده؛ عوامل تحکیم خانواده؛ آسیب هاى خانواده.
اسلام در سه زمینه یادشده، رهنمودهای مهم و سازنده اى دارد که در این مجموعه به صورتى منسجم، با شیوه اى نو و با تحلیل هاى مورد نیاز عرضه مى شود.
اثر حاضر، نیاز پژوهشگران مسائل خانواده را به منابع اسلامى برآورده مى کند. خانواده ها، به ویژه جوانان، براى رسیدن به زندگى همراه آسایش و آرامش، مى توانند از آن بهره مند شوند.
بوستان زندگی، محمّد محمّدی ری شهری، قم: دار الحدیث، چاپ اوّل، ۱۳۹۴ ش، پالتویی، ۱۰۶ ص؛
تعزیز الأُسرة من منظار الکتاب و السنّة، محمّد محمّدی ری شهری، قم: نشر مشعر، چاپ دوم، ۱۳۹۳ه . ش، رقعی، ۳۶۸ ص، عربی؛
تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، محمّد محمّدی ری شهری، قم: دار الحدیث، چاپ پنجم، ۱۳۹۴ ش، رقعی، ۳۴۴ ص، فارسی؛
ailə təməli، ترجمه تحکیم خانواده، محمّد محمّدی ری شهری، ترجمه: افضل الدین رحیم اف، باکو: زردابی، چاپ اوّل، ۲۰۱۱ م، رقعی، ۳۳۶ ص، ترکی آذری.
پيش گفتار
نهاد خانواده ، اصلى ترين ركن جامعه و بستر فرهنگ هاى گوناگون و زمينه ساز خوشبختى و يا بدبختى انسان ها و امت ها است ، و از اين رو ، اسلام ـ كه برنامه سعادت و تكامل بشر است ـ ، عنايت ويژه اى به سلامت ، رشد و پويايى اين نهاد سرنوشت ساز دارد .
موضوع خانواده به طور كلى در سه محور ، قابل بحث و بررسى است : تشكيل خانواده ، عوامل تحكيم و تعالى خانواده و نيز آسيب ها و عوامل فروپاشى آن . اسلام در هر سه زمينه ، رهنمودهاى بسيار مهم و سازنده اى دارد كه اينك براى نخستين بار، متنِ نسبتا كامل اين رهنمودها به صورتى منسجم و با شيوه اى نو، همراه با چند تحليل مورد نياز، در اختيار پژوهشگران قرار مى گيرد. گفتنى است كه همه اين رهنمودها به گونه اى در جهت تقويت بنياد خانواده، كه مهم ترين نياز جامعه امروز بشر است قرار دارد، و از اين رو، اين مجموعه، «تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث» نام گذارى شد .
اين كتاب، نياز پژوهشگرانِ مسايل خانواده را به منابع اسلامى تأمين مى نمايد و همه خانواده ها ، بويژه جوانان ، براى رسيدن به زندگى همراه با آسايش و آرامش ، مى توانند از آن بهره مند شوند .
بى ترديد ، مطالعه اين كتاب و برنامه ريزى و فرهنگ سازى بر پايه معارف نورانى آن ، موجب افزايش آمار ازدواج [1] ، تحكيم نهاد خانواده و كاهش ميزان طلاق خواهد بود . [2]
با توجه به اين كه متن اين كتاب عمدتا سخنان منسوب به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و خاندان آن بزرگوار است، توجه خوانندگان را به دو نكته مهم جلب مى نمايم :
1 . حديث اهل بيت عليهم السلام ، حديث پيامبر خداست
نكته اوّل ، اين كه براساس آنچه از اهل بيت رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده ، آنچه آنان در باره معارف اسلامى مى گويند ، سخن رسول خداست ، چنان كه امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
حَديثي حَديثُ أبي ، وَ حَديثُ أبي حَديثُ جَدّي ، وَ حَديثُ جَدّي حَديثُ الحُسَينِ ، وَ حَديثُ الحُسَينِ حَديثُ الحَسَنِ ، وَ حَديثُ الحَسَنِ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام ، وَ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ حَديثُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وَ حَديثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل . [3] حديث من ، حديث پدرم [امام باقر عليه السلام ] است و حديث پدرم ، حديث جدّم [امام زين العابدين عليه السلام ]است و حديث جدّم ، حديث حسين عليه السلام است و حديث حسين ، حديث حسن عليه السلام و حديث حسن ، حديث امير المؤمنين عليه السلام است و حديث امير المؤمنين ، حديث رسول خدا صلى الله عليه و آله است و حديث رسول خدا ، سخن خداوند عز و جل است .
2 . ادب نقل حديث
يكى از آداب مهمّ نقل حديث، چگونگى نسبت دادن آن به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است. كلينى رحمه الله ، از امام على عليه السلام روايت كرده است كه فرمود :
إذا حَدَّثتُم بِحَديثٍ فَأسنِدوهُ إلَى الَّذي حَدَّثَكُم ؛ فَإِن كانَ حَقّا فَلَكُم وَإِن كانَ كَذِبا فَعَلَيهِ . [4] هنگامى كه حديثى را نقل مى كنيد ، آن را به كسى كه آن را روايت نموده ، نسبت دهيد ، كه اگر درست باشد ، به سود شماست و اگر دروغ باشد ، به زيان راوى است .
بنا بر اين ، براى رعايت احتياط ، توصيه اكيد داريم كه هر كس مى خواهد از اين كتاب يا ساير كتب روايى ، حديثى را نقل كند ، آن را مستقيما به پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام نسبت ندهد ؛ بلكه حديث را از طريق منبعى كه آن را روايت كرده است ، به آنان منسوب نمايد . براى نمونه ، نگويد : «پيامبر صلى الله عليه و آله چنين فرمود» يا : «امام عليه السلام چنين فرمود» ؛ بلكه بگويد : «فلان كتاب، از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت كرده است» و يا بگويد : «از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين روايت شده است» .
بر خود ، لازم مى دانم از همه فضلا و پژوهشگران «پژوهشكده علوم و معارف حديث» كه در پديد آمدن و عرضه اين اثر به گونه اى نقش داشته اند ، بويژه فاضل گران قدر جناب آقاى عباس پسنديده ـ كه در تأليف اين مجموعه ، اين جانب را مساعدت نمود ـ ، صميمانه سپاس گزارى نمايم . همچنين از مترجم ارجمند كتاب ، جناب آقاى حميد رضا شيخى ـ كه با ترجمه روان و زيباى خود ، زمينه بهره مندى پارسى زبانان را از آن فراهم كرد و افتخار ترجمه بسيارى ديگر از آثار «مؤسسه علمى فرهنگى دارالحديث» را نيز دارد ـ ، تقدير و تشكر مى كنم و براى همه آنان ، از خداوند منّان ، پاداشى در خورِ فضل حضرتش مسئلت مى نمايم . ربنا ، تقبّل منا ، إنّك أنت السميع العليم !
محمدى رى شهرى
30 / 7 / 1387
بيستم شوال 1429
[1] بر پايه آمارى كه در تاريخ 28 / 1 / 1387 توسط سازمان ثبت احوال كشور در پاسخ نامه اين جانب ارائه گرديد ، در سال 1357 ، جمعيت ايران ، 058 / 393 / 36 نفر ، تعداد ازدواج ، 18431 مورد و نرخ ازدواج 06 / 5 رويداد بوده است و در سال 1386 جمعيتْ 909/756/69 نفر ، تعداد ازدواجْ 181107 مورد و نرخ ازدواجْ 06/12 . توضيحا ، نرخ ازدواج ، برابر است با : ازدواج ثبت شده ، تقسيم بر جمعيت ، ضرب در 1000 (مثال : در سال 1386 در مقابل هر 1000 نفر جمعيت ، 06/12 رويداد ازدواج به ثبت رسيده است) .
[2] بر اساس آمار سازمان ثبت احوال كشور ، آمار طلاق در سال 1357 ، 253/15 در 000/10 ، با نرخ 19/4 و در سال 1386 ، 853/99 در هر 000/10 ، با نرخ 31/14 بوده است و توضيحا : نرخ طلاق ، برابر است با : طلاق ثبت شده ، تقسيم بر جمعيت ضرب در 000/10 (مثال : در سال 1386 در مقابل هر 000/10 نفر جمعيت ، تعداد 31/14 مورد طلاق ، ثبت شده است يا 4/1 رويداد در هزار نفر) . همچنين در سال 1357 در مقابل هر 1/12 ازدواج ، يك طلاق ثبت شده ؛ ولى در سال 1386 در مقابل هر 4/8 ازدواج، يك طلاق ثبت شده است .
[3] الكافى : ج 1 ص 53 ح 14 به نقل از حمّاد بن عثمان ، روضة الواعظين : 233 با تعبير : «حديث جدّي حديث أميرالمؤمنين» .
[4] الكافى : ج 1 ص 52 ح 7 .