مجموعه حاضر، حاوی گزارش و تنظیم آیات و احادیثی است که در آنها، واژه های «خیر» و «برکت» و الفاظ مرتبط با این دو واژه در زمینه های اعتقادی، اخلاقی، عملی، سیاسی و اجتماعی، به کار رفته است.
این کتاب از یک درآمد و دو بخشِ «خیر» و «برکت» تشکیل شده است. بخش نخست، خیر، شناخت خیر، تشویق به خیر، و اسباب، آثار و موانع نیکی را از نگاه آیات و احادیث بررسی کرده و در بخش دوم، آیات و احادیثی را درباره اسباب، موانع و عوامل خیر و برکت بر شمرده، به شرح و توضیح آنها پرداخته است. در هر باب، ابتدا آیات قرآنی، سپس روایات نبوی و آنگاه روایات امامان معصوم: از مصادر شیعه و اهل سنّت آمده است.
الخیر و البرکة فی الکتاب و السنّة، محمّد محمّدی ری شهری، قم: دار الحدیث، چاپ سوم، ۱۳۹۳ه . ش، وزیری، ۳۶۰ ص، عربی.
پیش گفتار کتاب
الحمد للّه ربّ العالمين ، و الصلاة والسلام على عبده المصطفى محمّد و آله الطاهرين و أصحابه الخيار الميامين .
از مهم ترين مسائل فرهنگ بشرى ، «خير» و «بركت» است كه همه انسان ها با هر عقيده و انديشه دينى ، خواستار آن دو در زندگى خويش اند و همواره در پى فراهم آوردن زمينه هاى پيدايش آنها و رفع موانع تحقّق آنها هستند .
از سوى ديگر ، اسلام، چيزى نيست جز دعوت به «خير (نيكى)» و آماده سازى اسباب و زمينه هاى آن و نيز بركندن ريشه هاى موانع تحقّق آن در جهت هموار كردن راه رسيدن به آن .
از اين روست كه در قرآن و حديث، شاهد استعمال مكرّر «خير» و «بركت» در همه زمينه هاى اعتقادى ، اخلاقى ، عملى ، سياسى و اجتماعى هستيم .
امّا متأسّفانه ، مجموعه اى كه اين متون دينى را يك جا گرد آورَد و در اختيار پژوهشگران قرار دهد ، وجود نداشت ، تا آن كه به فضل و منّت الهى ، اين كتاب ـ كه دهمين مجموعه مستقل از دانش نامه بزرگ ميزان الحكمة است ، با كوشش مستمر و چند ساله همكاران مركز تحقيقات دار الحديث ، آماده ، و اينك ترجمه گشت .
در پايان اشاره مى كنيم كه روش ما در گزينش و ثبت نشانى در اين موسوعه،
بدين گونه است :
1 . از نگاه ما احاديث رسيده از اهل بيت عليهم السلام در واقع، حديث رسول خدا صلى الله عليه و آلهاست . در تصريح به اين مطلب ، امام رضا عليه السلام مى فرمايد :
إنّا عَنِ اللّهِ و عَن رَسولِهِ نُحَدِّثُ . [1]
ما (اهل بيت) ، از خدا و پيامبرش حديث مى كنيم .
و نيز امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
حَديثي حَديثُ أبي ، وحَديثُ أبي حَديثُ جَدّي ، وحَديثُ جَدّي حَديثُ الحُسَينِ ، وحَديثُ الحُسَينِ حَديثُ الحَسَنِ ، وحَديثُ الحَسَنِ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام ، وحَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ حَديثُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وحَديثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل. [2]
حديث من حديث پدرم ، و حديث پدرم حديث جدّم ، و حديث جدّم حديث حسين ، و حديث حسينْ حديث حسن ، و حديث حسن حديث امير المؤمنينْ ، و حديث امير المؤمنين حديث پيامبر خدا ، و حديث پيامبر خدا سخن خداست .
از اين رو ، كلمه «حديث» در عنوان كتاب، اين معنا را مى رساند كه همه احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان پاك او مورد استفاده و استناد كتاب قرار گرفته است .
2 . تلاش شده تا تمامى روايات مربوط به يك موضوع، از مصادر روايى شيعه و اهل سنّت، پس از يادداشت بردارى مستقيم، با كمك گرفتن از نرم افزارهاى رايانه اى
گرد آيد و سپس، جامع ترين ، استوارترين و كهن ترين مصدر گزينش شود ، و ادعيه غير مستند به معصومان، جز در مواردى معدود، مورد استفاده قرار نگرفته است .
3 . از تكرار روايات، پرهيز شده است، مگر در موارد ذيل :
الف ـ نكته مهمى در تفاوت واژه ها و الفاظْ نهفته باشد ،
ب ـ تفاوت لفظى در متون شيعى و سنّى وجود داشته باشد ،
ج ـ متن روايت، كمتر از يك سطر و مربوط به دو باب باشد .
4 . در صورتى كه متن هايى از پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر معصومان نقل شده باشد ، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله در متن مى آيد و نشانى روايت ساير معصومان در پاورقى، مگر اين كه روايت منقول از ساير معصومان عليهم السلام حاوى نكته جديدى باشد كه در اين صورت، متن آن روايت هم آمده است .
5 . پس از ذكر آيات در هر موضوع ، روايات به ترتيب معصومان عليهم السلام از پيامبر صلى الله عليه و آلهتا امام دوازدهم، نقل مى گردد ؛ مگر آن كه روايتى در تفسير آيه وارد شده باشد كه بر تمام روايات، مقدّم مى شود و يا آن كه تناسب موضوعى روايات، ترتيب ديگرى را اقتضا كند .
6 . در ابتداى روايات، فقط نام رسول خدا و ديگر معصومان ذكر مى شود؛ مگر آن كه راوى ، ناقل فعل معصوم باشد يا سؤال و جوابى در ميان باشد، و يا آن كه راوى، لفظى را در متن آورده باشد كه سخن مَروىٌّ عنه نيست .
7 . با توجّه به تعدّد اسامى والقاب معصومان عليهم السلام نام واحدى براى آنها انتخاب شده كه در ابتداى روايت، ذكر مى شود .
8 . مصادر روايات، در پاورقى و به ترتيب معتبرترين مصدر، تنظيم و درج شده است . البته گاهى به خاطر پرهيز از تكرار ذكر اختلاف مصادر و نيز براى عدم تكرار راوى يا مروى عنه، اين ترتيب در غير مصدر اوّل، رعايت نشده است كه نكته آن بر اهل تحقيق پوشيده نيست .
9 . در صورتى كه دسترسى به منابع اوّليه ممكن باشد، حديث از مصادر اوّليه نقل مى گردد و نشانى بحار الأنوار در احاديث شيعه و كنزالعمّال در احاديث اهل سنّت در پايان آن نشانى ها افزوده مى گردد .
10 . پس از ذكر مصادر، گاه ارجاعاتى به برخى از منابع با تعبير «ر . ك = رجوع كنيد» داده شده است. در چنين مواردى، متن مورد نظر، تفاوت زيادى با متن اخذ شده داشته است؛ ولى با مطلب اصلى ، ارتباط دارد .
11 . ارجاعاتى كه به ابواب ديگرِ اين كتاب داده شده، به جهت تناسب محتوايى ميان روايات آنهاست .
12 . «درآمد»هايى در آغاز فصول و يا توضيحات و جمع بندى هايى در پايان آنها ذكر شده است كه چشم انداز كلّى روايات كتاب و باب، و گاه حل پاره اى از دشوارى هاى موجود در احاديث را نشان مى دهد .
13 . و مهم ترين نكته اين كه تلاش شده حتى المقدور از طريق تأييد مضمون احاديث باب به وسيله قرائن عقلى و نقلى، تحصيلِ نوعى وثوق به صدور مجموعه آنها امكان پذير باشد .
در پايان ، از همه فضلا و محقّقان عزيز دار الحديث ، بويژه حجّة الاسلام و المسلمين محمّد تقديرى و حجّة الاسلام و المسلمين سعيد سليمى ، كه در تهيّه اين كتاب كوشيده اند ، سپاسگزارى مى كنم و از خداوند مى خواهم كه بهترين پاداش و بيشترين نعمت را در هر دو سرا به آنان عطا فرمايد .
ربّنا تقبّل منّا ، إنّك أنت العزيز الحكيم ، واجعل عواقب اُمورنا خيرا ، بحرمة محمّد وآله الأطهار الأخيار.
محمّد محمّدى رى شهرى
10 / جمادى الآخرة / 1423
18 / مرداد ماه / 1382
[1] رجال الكشّى : 2 / 490 / 401 از يونس بن عبدالرحمان ، بحار الأنوار : 2 / 250 / 62 .
[2] الكافى : 1 / 53 / 14 ، منية المريد : 373 هر دو از هشام بن سالم و حمّاد بن عثمان و جز آنان ، الإرشاد : 2 / 186 ، بحار الأنوار : 2 / 179 / 28 . نيز ، ر . ك : اهل بيت در قرآن و حديث : 1 / 261 (حديث آنها همان حديث پيامبر خداست) .