نویسنده در این مجموعه بر آن است تا با ارائه مجموعه دیدگاه های اسلام (قرآن و حدیث) درباره توسعه و به ویژه تبیین توسعه اقتصادی اسلامی، جهان شمولی اسلام را نشان داده، از برتری آن بر مکاتب دیگر در عرصه توسعه، که بر پایه مادّی استوارند، حکایت کند.
وی در صدد است با این تلاش، پایه های نظام اقتصادی تازه ای را استوار سازد که بحران های اقتصادی معاصر را چاره جویی کند و بدین سان، تفکر توسعه اسلامی، راهی نو را برای گسترش و شکوفایی اسلام بگشاید.
این کتاب در پنج بخش و فصل های متعدد، به مباحثِ زیر می پردازد:
۱ . پیشرفت اقتصادی: شامل مباحثی درباره اهمیت و برکت های پیشرفت اقتصادی، واپس ماندگی اقتصادی و زیان های آن، توسعه نوید داده شده در اسلام، ستایش فقر و مفهوم آن؛
۲ . پایه های توسعه: شامل دانش، برنامه ریزی، کار، بازار، مصرف و دولت؛
۳ . اصول توسعه: شامل اصول اعتقادی، حقوقی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی، بهداشتی و...؛
۴ . موانع توسعه: شامل موانع اخلاقی، اجتماعی و عملی؛
۵ . آفات توسعه اقتصادی: شامل فخرفروشی با ثروت، نازپروردگی، عوامل آفت زا و موانع آن.
در پایان برخی فصول و باب ها، توضیحات و جمع بندی هایی آورده شده که چشم انداز کلّی روایات کتاب و باب و گاه، راه حل پاره ای از دشواری های موجود در احادیث را نشان می دهد. همچنین تلاش شده هر چه بیشتر از طریق تأیید مضمون احادیث باب با قرینه های عقلی و نقلی، نوعی وثوق به صدور مجموعه آنها امکان پذیر باشد.
التنمیة الإقتصادیّة فی الکتاب و السنّة، محمّد محمّدی ری شهری، قم: دار الحدیث، چاپ اوّل، ۱۳۸۰ هـ .ش، وزیری، ۶۸۸ص، عربی.
پيشگفتار کتاب توسعه اقتصادی
بسم اللّه الرحمن الرحيم
سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است ؛ و سلام و درود بر بنده برگزيده اش ، محمّد ، و خاندان پاك و ياران نيكويش .
توسعه اقتصادى ، يكى از مهم ترين دلمشغولى ها و نگرانى هاى روزگار كنونى ، به ويژه در جهان سوم به شمار مى رود . از اين روى ، بررسى اين موضوع از ديدگاه اسلام ، از اهميت فراوان برخوردار است .
ما بر آنيم كه ارائه مجموعه ديدگاه اسلام درباره توسعه ؛ و نيز تبيين توسعه اقتصادى ، به طور خاص ، از ديد اسلام ، آشكارا جهان شمولى اسلام را نشان مى دهد و از برترى آن بر مكاتب ديگر در عرصه توسعه كه بر پايه مادّى استوارند ، حكايت مى كند . نيز اين تلاش مى تواند پايه هاى نظام اقتصادى تازه اى را استوار نمايد كه بحران هاى اقتصادى معاصر را چاره كند و بدين سان ، تفكر توسعه اسلامى راهى نو براى گسترش و شكوفايى اسلام بگشايد .
اين كتاب كه نهمين مجلّد از دائرة المعارف ميزان الحكمة به شمار مى رود ، گامى است فراسوى همين هدف ؛ كه به بيان مبانى تفكر توسعه اقتصادى ، با اسلوبى نو و بر پايه متون كتاب و سنت مى پردازد .
در پايان ، چكيده روش خود در اين تحقيق را بيان مى كنيم :
1 . از نگاه ما احاديث رسيده از اهل بيت عليهم السلام در واقع، حديث رسول خدا صلى الله عليه و آلهاست . در تصريح به اين مطلب ، امام رضا عليه السلام مى فرمايد :
إنّا عَنِ اللّهِ و عَن رَسولِهِ نُحَدِّثُ . [1]
ما (اهل بيت) ، از خدا و پيامبرش حديث مى كنيم .
و نيز امام صادق عليه السلام مى فرمايد :
حَديثي حَديثُ أبي ، وحَديثُ أبي حَديثُ جَدّي ، وحَديثُ جَدّي حَديثُ الحُسَينِ ، وحَديثُ الحُسَينِ حَديثُ الحَسَنِ ، وحَديثُ الحَسَنِ حَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ عليهم السلام ، وحَديثُ أميـرِ المُؤمِنينَ حَديثُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، وحَديثُ رَسولِ اللّهِ قَولُ اللّهِ عز و جل. [2]
حديث من حديث پدرم ، و حديث پدرم حديث جدّم ، و حديث جدّم حديث حسين ، و حديث حسينْ حديث حسن ، و حديث حسن حديث امير المؤمنينْ ، و حديث امير المؤمنين حديث پيامبر خدا ، و حديث پيامبر خدا سخن خداست .
از اين رو ، كلمه «حديث» در عنوان كتاب، اين معنا را مى رساند كه همه احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندان پاك او مورد استفاده و استناد كتاب قرار گرفته است .
2 . در حد توان كوشيده ايم كه روايات مختلف مربوط به يك موضوع، از مصادر روايى شيعى و سنى، پس از فيش بردارى مستقيم، با كمك گرفتن از نرم افزارهاى رايانه اى گرد آيد و سپس، جامع ترين ، استوارترين و كهن ترين مصدر گزينش شود ، و ادعيه غير مستند به معصومين جز در مواردى معدود مورد استفاده قرار نگرفته است .
3 . از تكرار روايات پرهيز شده است؛ مگر در موارد ذيل :
ـ هرگاه نكته اى مهم در الفاظ و اصطلاحات مورد اختلاف نهفته باشد .
ـ هرگاه ميان متون شيعى و سنى تفاوتى به چشم آيد .
ـ هرگاه متن روايت از آنِ دو باب باشد مشروط به اين كه از يك سطر درنگذرد .
4 . آن گاه كه متنهايى از پيامبر صلى الله عليه و آله و ديگر معصومان نقل شده باشد ، حديث پيامبر صلى الله عليه و آله در متن مى آيد و آدرس روايت ساير معصومان در پاورقى مگر اينكه روايت منقول از ساير معصومان عليهم السلام جاوى نكته جديدى هم باشد كه در اين صورت متن آن روايت هم اخذ شده است .
5 . پس از ذكر آيات در هر موضوع ، روايات به ترتيب معصومان عليهم السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله تا امام دوازدهم، نقل مى گردد ؛ مگر آنكه روايتى در تفسير آيه وارد شده باشد كه بر تمامى روايات، مقدّم مى شود و يا آنكه تناسب موضوعى روايات، اين ترتيب را بر هم زند .
6 . در ابتداى روايات، فقط نام رسول خدا و ديگر معصومان ذكر مى شود؛ مگر آنكه راوى ، ناقل فعل معصوم باشد يا سؤال و جوابى در ميان باشد، و يا آنكه راوى، لفظى را در متن آورده كه سخن مروى عنه نيست .
7 . با توجّه به تعدّد اسامى معصومان عليهم السلام نام واحدى براى آنها انتخاب شده كه در ابتداى روايت ذكر مى شود .
8 . مصادر روايات، در پاورقى و به ترتيب معتبرترين مصدر، تنظيم شده است . البته گاهى به خاطر پرهيز از تكرار ذكر اختلاف مصادر و نيز براى عدم تكرار راوى يا مروى عنه، اين ترتيب در غير مصدر اول رعايت نشده است كه بر اهل تحقيق پوشيده نيست .
9 . در صورتى كه دسترسى به منابع اوّليه، ممكن باشد، حديث از مصادر اوّليه نقل مى گردد؛ مگر نشانى بحار الأنوار در احاديث شيعه و كنزالعمّال در احاديث اهل سنّت كه در پايانْ نشانى آن خواهد آمد .
10 . پس از ذكر مصادر، گاه ارجاعاتى به برخى از منابع با تعبير «انظر» داده شده است. در چنين مواردى، متن مورد نظر، تفاوت فاحشى با متن اخذ شده داشته است .
11 . ارجاعاتى كه به ابواب ديگرِ اين كتاب داده شده، به جهت تناسب محتوايى ميان روايات آنهاست .
12 . درآمد ، توضيحات و جمع بندى هايى در پايان برخى فصول و ابوابْ ذكر شده كه چشم انداز كلّى روايات كتاب و باب، و گاه حل پاره اى از دشوارى هاى موجود در احاديث را نشان مى دهد .
13 . و مهمْ ترين نكته اينكه تلاش شده حتى المقدور از طريق تأييد مضمون احاديث باب، به وسيله قرائن عقلى و نقلى، تحصيلِ نوعى وثوق به صدور مجموعه آنها امكان پذير باشد .
در پايان ، سپاس فراوان خويش را از همه برادران گرانقدرى كه در فراهم آورى اين اثر ارزشمند سهم داشتند ، ابراز مى داريم ؛ به ويژه برادر فاضل و بزرگوار حجت الاسلام والمسلمين سيد رضا حسينى كه در انجام اين مهم سهم بسيار داشته است . خداوند بهترين پاداش هر دو سراى را به همه ايشان عطا فرمايد .
والحمد للّه رب العالمين .
14 صفر الخير 1422
18 اردى بهشت 1380
محمّدى رى شهرى
[1] رجال الكشّى : 2 / 490 / 401 از يونس بن عبدالرحمان ، بحار الأنوار : 2 / 250 / 62 .
[2] الكافى : 1 / 53 / 14 ، منية المريد : 373 هر دو از هشام بن سالم و حمّاد بن عثمان و جز آنان ، الإرشاد : 2 / 186 ، بحار الأنوار : 2 / 179 / 28 . نيز ، ر . ك : اهل بيت در قرآن و حديث : 1 / 261 (حديث آنها همان حديث پيامبر خداست) .